علی حق: محمدرضا فرزین سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت شب گذشته در گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما گفت:" براساس برآوردها، افرادی که یارانه نقدی تنها 5 تا 10 درصد از درآمد ماهیانه آنها را تشکیل می دهد، در مرحله دوم یارانه نقدی دریافت نخواهند کرد. بدین ترتیب 10 میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی در گام دوم اجرای هدفمندی یارانه ها حذف خواهند شد."
به گفته او این 10 میلیون نفر اعضای دهکهای نهم و دهم هستند که بالاترین سطح درآمدی را دارا هستند.
این سخنان به این معناست که هر فردی که در جامعه ایران ماهانه به طور متوسط بیش از 455 هزارتومان درآمد دارد، جزو دو دهک بالای درآمدی است. این رقم برای خانوار دو نفره باید بیش از 910 هزارتومان و برای خانوار سه نفره یک میلیون و 136 هزار و 500 تومان باید باشد.
حال سوال اینجاست که واقعا اگر کسی بر مبنای قیمت روز دلار(1500تومان) ماهانه 300 دلار و یا در روز 10 دلار درآمد داشته باشد، جزو افراد مرفه جامعه محسوب می شود؟ با درآمد روزانه 15 هزارتومان یک نفر می تواند هزینه مسکن، خوراک، پوشاک، حمل و نقل و بهداشت را به عنوان ضروریات خود تامین کند که حالا پس از آن احساس مرفه بودن کند؟
نکته بعدی این است که به زعم دولت در ایران 65 میلیون نفر در شرایطی بد تر از این زندگی می کنند. یعنی در 8 دهک پایین تر هر فرد با درآمد روزانه صفر تا 15 هزارتومان زندگی می کند.
حتی با فرض کاهش نسبی برخی هزینه ها در صورت زندگی خانوادگی باز هم آیا قابل باور است که بیش از 18 میلیون خانوار ایرانی(بعد 3.6 نفر) با درآمد ماهانه کمتر از یک میلیون و 600 هزارتومان زندگی می کنند؟ آن هم با این هزینه های سرسام آور مسکن و گرانی اقلام خوراکی؟
اگر این برآورد تنها به معنای ضعف آماری دولت نباشد، آیا به معنای سطح پایین درآمد و گسترده تر شدن فقر در ایران است؟
مطابق گزارش های رسمی بانک مرکزی، در سال 88، 15.4 درصد خانوارهای شهری به طور متوسط ماهانه بیش از 450 هزارتومان درآمد داشته اند. جمعیت این خانوارها در سال 88 کمی بیش از 11 میلیون و 134 هزارنفر بوده است. حال با فرض این که در میان روستاییان، افرادی با درآمد بیش از 450 هزارتومان در ماه وجود نداشته، این جمعیت مطابق اعلام سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت، در حال حاضر به 10 میلیون نفر کاهش پیدا کرده است. یعنی درآمد بیش از یک میلیون نفر در دو سال اخیر کاهش پیدا کرده است و به دهک های پایین تر سقوط کرده اند.
حال این محاسبه بدون لحاظ تاثیر تورم در کاهش واقعی ارزش درآمدهاست والا این تعداد بیشتر هم می شود.
اما دولت که مدعی است، ضریب جینی به عنوان شاخص سنجش توزیع درآمد، پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه بهبود پیدا کرده است.
پس این فرض که توزیع درآمد و فقر در ایران تا این حد شرایط وخیمی به خود گرفته، باور کردنی نیست مگر این که باور کنیم دولت دست به خود زنی و سیاه نمایی زده است. این سیاه نمایی می تواند یک نتیجه داشته باشد و آن کاهش طیف گسترده ای از مردم از شمول دریافت یارانه نقدی. طیفی که شاید با معیار اعلام شده آقای فرزین در عمل بیش از 10 میلیون نفر را شامل شود و دامنه دهک های آن گسترده تر شود ولی به دلیل سکوت خبری، چندان مشخص نشود.
اما کاش برای رفع همه این ابهام ها، دولت خط فقر را اعلام می کرد.
/3131