«هولوسی» نام این سرمایهگذار است. پارسال که «عبدالله گل» رئیسجمهور ترکیه به ایران آمده بود او را هم همراه تیم اقتصادیاش آورد. کسب و کارش تجارت است و در ایران هم فعالیتهایی اقتصادی انجام میدهد.
خیلی اتفاقی با نماینده مردم قائمشهر آشنا شد و تصمیم گرفت به آنجا برود و کارخانه نساجی بسازد. از نساجی قائمشهر چیزی نمانده بود جز انبارهای مخروبه و دیوارهای ترک خورده. آنجا را که دید گفت حاضر است پول بیاورد و خرج کند. در جریان مشکلات قرار گرفت و توجیه شد که هر چند روز یکبار کارگران این کارخانه تعطیل شده خیابانها را میبندند و طلب حقوق میکنند. خوب که مطالعه کرد دانست برند نساجی مازندران این قابلیت را دارد که احیا شود و از طریق نماینده قائمشهر خود را به سازمان سرمایهگذاری خارجی ایران معرفی کرد.
آنطور که از قائمشهر خبر میرسد سولههای ویران شده نساجی مازندران در حال بازسازی است و ماشینآلات مربوطه نیز وارد کشور شدهاند. گروهی از ترکها نیز با استقرار در قائمشهر آموزش کارگران را شروع کردهاند چراکه قرار است احیای این کارخانه از ریسندگی و بافندگی باشد تا رنگرزی و تولید پوشاک. اما اینکه آیا کارخانه نساجی مازندران احیا میشود یا خیر را مردم باور ندارند. آنها به چشم خود مرگ این کارخانه را که روزگاری با سوت خود شهری را بیدار میکرد و میخواباند دیدهاند. آنچنان که گفته شده در آیندهای نه چندان دور این کارخانه آماده بهرهبرداری خواهد شد تا نسل جدیدی از مازندرانیها را در خود جای دهد.
آنگونه که عزتالهم اکبری، رئیس فراکسیون سرمایهگذاری خارجی مجلس میگوید این سرمایهگذار ترکتبار 100 درصد سهام نساجی مازندران را خریداری کرده و طبق قانون سرمایهگذاری خارجی ایران 10 درصد اولیه از 132 میلیون یورو مورد نیاز برای احیای این کارخانه را آورده و 5/13 میلیون یورو واریز و بیش از11 میلیون یورو هزینه کرده و بیش از 20 میلیون یورو نیز برای سفارش ماشینآلات پرداخته است. سیستم اینگونه است که باید برای سفارش ماشینآلات پیش پرداخت بدهد. ماشینآلات ساخته شده وبعد به ایران وارد خواهد شد. البته قبل از وارد شدن به ایران بازرس بانک ملی و بازرس وزارت صنایع تطبیق میکنند که این ماشین همان ماشینی است که سفارش داده شده یا نه. اگر بود در این صورت آن را تایید میکنند.ماشین به ایران میآید و پشت سر آن اسناد هم میآید و بانک عامل و مقامات ایرانی آن را تایید میکنند بعد پول را به او میدهند. یعنی وامی را که سیستم بانکی ایران قرار است در اختیار او بگذارد در ابتدا به او نمیدهند.
این سرمایهگذار پذیرفته که بدهی 600 نفر از پرسنل بیکار را صاف کند. اکبری در این باره میگوید: «در واقع شری را بر گردن او انداختیم. فرض کنید کسی به ایران میآید که سرمایهگذاری کند. ماباید وام را برایش آماده کنیم. ولی ایشان آمد تمامی مسائل را قبول کرد آن هم براساس تقاضای ما که خواهش کردیم قبول کرد.»
آنچنان که این سرمایهگذار ترک وعده داده قرار است این کارخانه را جزو 5 کارخانه بزرگ دنیا قرار دهد. اما اینکه چنین وعدهای تا چه حد قابل محقق شدن است موضوعی است که نیاز به زمان دارد و نمیتوان در این باره به پیشگویی پرداخت آن هم برای کارخانهای که سالهاست تعطیل شده و به صورت مخروبهای درآمده. اما آیا او به سر منزل مقصود میرسد و میتواند نام نساجی مازندران را یک بار دیگر بر سر زبانها بیاندازد؟