جمشید پژویان، رییس شورای رقابت با تاکید بر تجدیدنظر در پرداخت ارز مسافری برای کنترل بازار، تاکید کرد: درآمدی که دولت تصور میکرد با افزایش قیمتها کسب میکند، وقوع پیدا نکرد.
پژویان، افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی را در حدی نمیداند که امروز شاهد افزایش بالای 50 درصدی ارز در کشور باشیم و از دو اشتباه در سیاستگذاریهای شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی میگوید. او معتقد است: سیگنالهای اشتباه باعث هجوم مردم به بازار برای جذب دلار شد.
رییس شورای رقابت همچنین از پیشبینیهای اشتباه دولت درباره درآمد حاملهای انرژی ناشی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها سخن میگوید و تاکید میکند: در افزایش قیمتها در گام دوم هدفمندی باید خیلی ملایم حرکت کنیم.
اهم سخنان پژویان در ادامه می آید:
*به طور طبیعی افزایش قیمت طلا روی دلار اثر میگذارد، اما این تاثیر در حدی نبوده که امروز شاهد افزایش بالای 50 درصدی ارز باشیم. هماکنون در آمریکا و اروپا التهاب فروکش کرده و قیمتها نیز کاهش یافته و این در حالی است که همچنان در ایران شاهد افزایش قیمتها در بازار طلا و ارز هستیم.
*بهترین راهحل مشکل ارز، مسالهای است که پشت سر گذاشته و توجهی به آن نشد. بانک مرکزی بهجای اینکه فریاد بزند ذخیره دلار ندارم و خزانه خالی است، باید نشان میداد که به اندازه کافی دلار در کشور وجود دارد. همانطور که گفتم، وقتی بانک مرکزی مقدار دلار مسافرتی را به نصف کاهش میدهد و قیمت آن را بالا میبرد، یعنی علامت غلط به بازار داده است. سیاست پرداخت دلار به مسافران باید بهگونهای باشد که امکان تقلب را بگیرد.
من تصور میکنم اگر همان زمان بانک مرکزی پرداخت دلار مسافرتی را تا 2500 و حتی 3 هزار دلار افزایش میداد و نیز بانکها ارز به اندازه کافی در اختیار صرافیها میگذاشتند، بهراحتی التهابها در بازار میخوابید. فقط لازم بود قوانین و مقررات برای جلوگیری از تقلب تشدید شود.
*اینکه یکسری عوامل وجود دارد که میتواند کسری بودجه دولت را افزایش دهد، مساله تازهای نیست. دولت پیشگوییهایی درباره درآمد حاملهای انرژی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها و براساس تقاضای گذشته داشت که همان زمان عنوان کردم که این پیشبینی اشتباه است، زیرا کشش بازار با افزایش قیمتها تغییر میکند و تقاضا کاهش مییابد. بر این اساس، درآمدی که دولت تصور میکرد با افزایش قیمتها کسب میکند، وقوع پیدا نکرد. امروز پیشگوییهای من درست در آمد و چنین اتفاقی افتاد. اینها مسایلی هستند که باعث کسری بودجه دولت میشود.
*تصویب نرخ سود 21 درصد در شورای پول و اعتبار خوب است، اما همچون نوشداروی پس از مرگ سهراب میماند. شورای پول و اعتبار غیرتخصصی و غیرعلمی با وجود نقدینگی بالای جامعه و تورم، نرخ سود بانکی را پایین میآورد و حال باید تبعات آن را نیز بپردازد.ما نباید انتظار داشته باشیم که با تصویب این مصوبه و اعمال آن، بهسرعت بازار متحول شود. با این حال، بهطور قطع کاهش نرخ سود بانکی روی حرکت نقدینگی و بازار پولی و مالی اثرگذار است، اما نکته اصلی، علامت اشتباهی است که به سوداگران داده شد.
*من اگر در جایگاه بانک مرکزی هم بودم، به دشواری میشد تورم را محاسبه کرد. در شرایط کنونی هر کسی هر رقمی را در زمینه تورم اعلام کند، ناشی از بیسوادی او است.
*در حال حاضر منبع و مرجعی برای اعلام خط فقر در کشور وجود ندارد و عدهای هم که یکسری ارقام بالا را اعلام میکنند، دانش کافی ندارند. سرانه ماهانه براساس آمارهای سال 89 حدود 95 هزار تومان است که اگر در یک بعد خانوار 4 نفر ضرب کنید، حدود 400 هزار تومان میشود که این خط فقر مطلق است.
*ما از سال 84 تاکنون با تحریم در کشور مواجه هستیم و اینکه چه بعد و چه گسترشی دارد، مهم است. هر چقدر اقتصاد قویتری داشته باشیم، راحتتر میتوان با تحریمها برخورد کرد، اما بههرحال تحریم یکسری هزینههایی دارد که باید بپردازیم.
3939