· اصرار جبهه پايداري بر سهمخواهي و بيتوجهي آنها به توصيههايي كه مطرح ميشد، عامل عدم اتحاد ميان اصولگرايان شد. آنها به قدري در تكرار اشتباه خود اصرار كردند كه در نهايت قرار شد تا اصولگرايان به جدال با يكديگر بپردازند و هر گروه به طور جداگانهاي براي كسب صندليهاي سبز بهارستان تلاش كند.
· اي كاش آنها با شرايط جبهه متحد كنار ميآمدند تا اختلاف وجود به پايان ميرسيد. شرط اول و مهم جبهه متحد براي جبهه پايداري اين بود اين بود كه آنهايي كه براي حضور در انتخابات اعلام آمادگي كردهاند به هيچ وجه حاشيه درست نكنند و در فضاي منطقي و با توسل به گفتمان دنبال مطالبات خود باشند.
· همه ديدند كه اعضاي جبهه پايداري متأسفانه با ناديده گرفتن شرايط حساس كشور و همچنين اهميتي كه انتخابات براي نظام دارد، با سهمخواهي و گذاشتن شرط و شروطهاي آنچناني، فضاي انتخاباتي درون اصولگرايي را متشنج كردند.
· متأسفانه تصميمگيران جبهه پايداري دنبال اين بودند كه نظرات خود را تحميل كنند و همچنين گفتههاي خود را اصلحتر از تاييدات ديگران فرض كردند. آنها خواستار حذف نماينده لاريجاني از تشكيلات انتخاباتي جبهه متحد بودند تا نشان بدهند كه دنبال كار گروهي نيستند و خودخواهي را يكي از اصول خود تعريف كردهاند.
· پايداريها در اين چند ماهي كه شروع به فعاليت كردهاند، نشان دادهاند كه پايبندي چنداني به اصول اصولگرايي ندارند. آنها به حدي به ايرادات خود اصرار نشان دادند كه اصولگرايان را در نهايت چند پاره كردند.
· جبهه متحد اصولگرايان حتماً به عنوان برنده، رأيهاي اكثريت را به خود اختصاص خواهد داد. اينكه به اتحاد نرسيديم ناكامياي ايجاد نخواهد کرد. البته براي اعتبار اصولگرايي بهتر بود كه متحد ميشديم و حرف و حديثها را پايان ميداديم و بعضي از اصلاحطلبان البته از شانس خوبي هم براي رسيدن به مجلس نهم برخوردارند.
/2929