تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۰ - ۲۲:۱۵

در آستانه فرا رسیدن سال نو و در انتظار تحویل سال خاطرات سالی که گذشت از ذهن گذر می‌کند.همه رخدادهای تلخ و شیرینی که در این سال اتفاق افتاد.

 اما بعضی وقایع پررنگ‌تر از بقیه است. گویا هیچ وقت قصد ندارد به خاطره تبدیل شود و به جای آنکه غبار فراموشی بگیرد و از بین برود بیشتر جای خود را در روح و جان آدمی باز می‌کند.
فقدان آدم‌ها در بهترین حالت مرور خاطرات دیگران است در مواجهه با یکدیگر؛ عادات مرسوم  و معمولی که در بزرگداشت‌ها و یادبودها تکرار می‌شوند و جای خالی آن مرحوم یا مرحومه را به اصطلاح پر می‌کنند، حال اگر مرحوم از دست رفته، خود گنجه یا گنجینه‌ای باشکوه از تاریخ و فرهنگ و حماسه یک ملت باشد، فقدان او دو چندان دردآور و تاثر برانگیز است. اگر هم جعبه سیاه حیات این مرحوم ، برای نسل‌های بعدی و ثبت در تاریخ همان ملت، رمزگشایی نشده باشد، داغ مصیبت سنگین‌تر می‌شود.
امروز که از سال‌های دفاع مقدس فاصله گرفته‌ایم و نهادهای بسیاری هم با پول و اعتبار دولتی، مسئول ثبت و ترویج اتفاقات تلخ و شیرین 8سال دفاع مقدس ملت عزیزمان هستند، وجود گنجینه‌هایی به جا مانده از آن روزها، اما بدون مراجعه برای ثبت در تاریخ، ظلم مضاعف به تاریخ، هویت، استقلال و آینده یک کشور است...
سردار سوداگر، از آن دست گنجینه‌های عظیم و با شکوه تاریخ این ملت بود که در روزهای پایان بهمن ماه، لبخند یاران و همرزمان جهادیش را لبیک گفت و با جعبه‌ای رمزگشایی نشده از 8سال امید و دلواپسی روزها و شب‌های یک جنگ جوانمردانه، از میان ما رفت. او البته مانند بسیاری از فرماندهان و گمنامان جنگ تحمیلی، با خدای خود سوداگری کرده بود اما فرار از رسانه یا پروپاگاندای سیاسی تصنعی یک چیزاست، کوتاهی این همه نهاد متصل به بودجه‌های دولتی اما چیز دیگر.
آیا نباید حداقل خاطرات یک فرمانده پر تلاش و حقیقی بعد از این همه سال نباید جایی ضبط و ثبت شده باشد؟! مردی که در دل جنگ، زیر و بم دفاع مقدس با دست خالی را آزموده بود و خوب هم از پس این نبرد نابرابر برآمده بود، نباید یکی از اصلی‌ترین چهره های محفل‌های فرهنگی حوزه دفاع مقدس باشد؟! تا به کی داستان حفظ و نشر ارزش‌های 8سال مقاومت و مبارزه در هفته دفاع مقدس خلاصه می‌شود و چند چهره تکراری که همه حرف‌ها و خاطراتشان را سال‌هاست برای مخاطب تکرار می‌کنند، همه برنامه‌ها را اشغال می‌کنند؟
چرا قدر فرمانده‌هان و البته گمنامان عملیاتی و نه صرفا نظریه‌پردازان، تا زمانی که در میان ما نفس می‌کشند و می‌توانند بسیاری از گره‌های ذهنی نسل نو و نسل‌های آینده را بگشایند، نمی دانیم؟
چرا در یک برنامه مدون و برنامه‌ریزی شده، از بازماندگان حقیقی جنگ برای مستند سازی و وقایع‌نگاری این تاریخ ناگشوده و پر رمز و راز 8ساله، استفاده نمی‌کنیم؟
سردار سوداگر هم مانند بسیاری از مردان مرد خمینی کبیر (ره) گنجینه‌ای بود که ظرایف و وقایع بسیاری از این تاریخ حماسه ماندگار این ملت را در دل خود به زیر خاک برد و حالا باید سراغش را در میان ستاره‌های کهکشانی جنگ و جهاد، جستجو کرد و حسرت روزهای بودن و بی‌توجهی خودمان را خورد...

منبع: خبرآنلاین