جان هیسکاک: بازیگر 48 ساله آمریکایی برخلاف بسیاری از ستارههای پابهسنگذاشته دنیای سینما که به خاطر جذابیت و چهره خوب خود به شهرت رسیدند، با خونسردی درباره موی سفید خود و میانسالی حرف میزند.
جرج کلونی با خنده میگوید: «اینکه پیر شدن خود را روی پرده سینما ببینید، چیز جالبی است. وقتی «روی هوا» را میدیدم به خودم گفتم، خدای من، این آدم پیر مو سفید کیست؟ و آن آدم خود من بودم. هیچوقت در فیلمها آرایش نمیکنم و این مسئله حالا دارد خودش را نشان میدهد.»
کلونی که اغلب او را کری گرانت قرن بیست و یکم خطاب میکنند، در فکر فرومیرود و میگوید: «بامزه است، برای اینکه بیشتر بازیگران مرد با بازیگران زن جوانتر از خود کار میکنند، اما من در اوایل دوران کاری اغلب با بازیگران زن همسن و سال یا بزرگتر از خودم کار میکردم. برای همین خیلیها فکر میکردند سن من بیشتر است. الان هم خیلیها فکر میکنند من حدوداً 60 ساله هستم.»
او ادامه میدهد: «اما من به نوعی با پیر شدن مشکل ندارم، برای اینکه از گزینه دیگر یعنی مردن بهتر است.» کلونی در سوئیت خود در هتل دورچستر شهر لندن مثل همیشه خوشمشرب به نظر میرسد. او برای شرکت در افتتاحیه فیلم انیمیشن «آقای فاکس شگفتانگیز» در جشنواره لندن به این شهر سفر کرده که اولین تجربه انیمیشنی وس اندرسن است و کلونی به جای شخصیت اصلی فیلم حرف میزند. او دو فیلم جدید دیگر هم دارد که در این دوره جشنواره نمایش داده میشوند: درام-کمدی رمانتیک «روی هوا» و کمدی سیاه «مردانی که به بزها خیره میشوند».
کلونی با خنده میگوید: «پسر، این هفته کلی فیلم دارد و خیلی سرم شلوغ است و هر سه فیلمهایی هستند که لازم نیست به خاطر آنها خجالت بکشم. این اتفاقی است که خیلی کم پیش میآید.»
«روی هوا» را جیسن ریتمن نوشته و کارگردانی کرده و کلونی در آن نقش مشاور یک شرکت را بازی میکند که دائم در حال سفر هوایی است تا امتیاز لازم برای استفاده از تسهیلات پرواز رایگان را به دست بیاورد. زندگی او در هتلها، فرودگاهها و خودروهای اجارهای میگذرد، اما در همان حال که او به هدف خود که 10 میلیون مایل پرواز است، نزدیک میشود، زندگی بیقید و بند و بیدردسرش پس از آشنایی با زنی جوان مورد تهدید قرار میگیرد.
کلونی درباره «روی هوا» میگوید: «این فیلم به پرسونای خودم نزدیک است و من هم باید همیشه چمدان به دست باشم، اما اگر آدمی باشید که بالغ شدهاید و میتوانید متوجه نگاه دیگران به خودتان باشید، پیش خود میگویید، بسیار خوب، من از پس این کار برمیآیم.»
«مردانی که به بزها خیره میشوند» از روی کتاب جان رانسن روزنامهنگار بریتانیایی ساخته شده و ظاهراً داستان واقعی اعضای یک یگان ارتش آمریکا موسوم به «جاسوسان غیبگو» است که به قدرتهای ذهنی فوقطبیعی اعتقاد داشتند. آنها از این قدرت برای انجام کارهای نامتعارف مانند عبور از دیوار، نامرئی کردن خود و کشتن یک بز تنها با خیره شدن به او استفاده کردند. کلونی در «مردانی که به بزها خیره میشوند» با یوان مگرگور، جف بریجز و کوین اسپیسی همبازی است. او این فیلم را به همراه شریکش گرانت هسلو تهیه کرده و هسلو کارگردان آن است.
کلونی درباره «مردانی که به بزها خیره میشوند» میگوید: «فیلمنامه یک مدت در انگلستان و هالیوود دست به دست میشد و به خاطر بعضی مخالفتها اصلاً قرار نبود ساخته شود.» او ادامه میدهد: «جادوی خود را به کار بردیم تا سرمایهگذاری روی فیلم به صورت مستقل انجام شود. بنابراین کار خیلی سخت بود. از آن پروژههایی بود که از همان ابتدا مجبور شدم پیش یوان، کوین، جف و بقیه بروم و به آنها بگویم، بیایید همه در فیلم باشیم و خوش بگذرانیم. احمقانه بود، برای اینکه هم باید پیر میشدیم هم جوان. از یک طرف مجبور شدیم سرمان را بتراشیم و از طرف دیگر باید کلاهگیس میگذاشتیم. پروژهای دیوانهوار، اما خیلی مفرح بود.»
کلونی میگوید: «بعضی چیزها را که فکر میکردیم بامزه است به فیلمنامه اضافه کردیم، اما عجیب و غریبترین بخشهای فیلم همان بخشهای واقعی است.» هر دو فیلم «روی هوا» و «مردانی که به بزها خیره میشوند» ماه پیش در جشنواره تورنتو با استقبال منتقدان روبهرو شدند و از همین حالا بحث درباره نامزدی اسکار کلونی مطرح است. او قبلاً برای فیلم سال 2005 «سیریانا» برنده اسکار بهترین بازیگر مرد مکمل شد.
کلونی همراه دوست ایتالیایی خود الیزابتا کانالیس که مجری تلویزیون است، به لندن آمده است. کلونی در کومو ایتالیا یک ویلا دارد و در آنجا میزبان دوستان خود است که بسیاری از آنها از هالیوود میآیند.
هرچند مهمانان کلونی باید خود را برای شوخیهای پیچیده و معروف او آماده کنند. جدیدترین قربانی شوخیهای کلونی، مت دیمن همبازی او در سهگانه سینمایی «اوشن» بود که تابستان امسال همراه همسر و خانوادهاش به ویلای او رفته بودند. آن زمان دیمن سعی میکرد 14 کیلو اضافه وزن خود برای بازی در فیلم جدیدش «خبرچین!» را کم کند و برای همین روزی دو بار ورزش میکرد و غیر از سالاد هیچی نمیخورد. کلونی یک نفر را استخدام کرده بود که هر روز پنهانی دور کمر شلوارهای دیمن را کمی تنگ کند. او با خنده به یاد میآورد: «دیمن نمیفهمید چرا در حالی که سخت تلاش میکرد لاغر شود، هر روز چاقتر میشد!»
کلونی این روزها در ایتالیا در حال بازی در فیلم «آمریکایی» است که داستان یک آدمکش است. او و هسلو این فیلم را تهیه میکنند و آنتون کوربین کارگردان فیلم است. کوربین سازنده فیلم «کنترل» درباره یان کرتیس خواننده گروه جوی دیویژن است. کلونی میگوید: «او تنها یک فیلم ساخته که فیلم بسیار خوبی است. این مسئله معمولاً درباره همه کسانی که موزیک ویدئو میسازند، صدق نمیکند. آنها خیلی وقتها نمیدانند چطور باید یک داستان بلند را تعریف کنند، اما کوربین خیلی بااستعداد است و از همکاری با او هیجانزده هستم.»
کلونی که مادرش یک ملکه زیبایی و پدرش یک چهره تلویزیونی بود، در شهری کوچک در کنتاکی بزرگ شد. او در 21 سالگی به لسآنجلس رفت تا با عمه خوانندهاش رزماری کلونی زندگی کند. او از اواسط سالهای 1980 حدود یک دهه در فیلمها و مجموعههای تلویزیونی بازی کرد و در فیلمهای کمتر دیدهشدهای مانند «بازگشت گوجهفرنگیهای قاتل» و «گریزلی 2: غارتگر» حضور داشت. تا اینکه سال 1994 بازی در نقش شخصیت جذاب، اما پرآشوب دکتر داگلاس «داگ» راس در مجموعه تلویزیونی «ایآر» او را به بازیگری محبوب تبدیل کرد و از او یک ستاره ساخت.
کلونی در فیلمهایی چون «خارج از دید»، «میانجی صلح» و «سه پادشاه» و اولین فیلم پرفروش خود «توفان کامل» نقشآفرینی کرد. او کمپانی فیلمسازی خود را راهاندازی کرد و برای «مایکل کلیتن» هم نامزد اسکار بهترین بازیگر مرد شد. او میگوید: «آن قدر خوششانس بودهام در چند فیلم بازی کنم که بیش از یک هفته دوام بیاورند و من به این فیلمها افتخار میکنم. اولین نمونه این فیلمها «خارج از دید» بود و بعد متوجه شدم فیلمنامه حرف اول را میزند. «ای برادر، تو کجایی؟» و «سه پادشاه» هم فیلمهای خوبی بودند. قطعاً «شب بخیر و موفق باشید» مهمترین بخش دوره کاری من بود، فیلمی که به آن افتخار میکردم و قطعاً «مایکل کلیتن».»
کلونی در دوران کاری خود نسبت به کارش حسی از شوخطبعی و خودانتقادی دارد، اما دوست ندارد نگاهش رو به گذشته باشد. او میگوید: «واقعاً میخواهم روی کارهای جدید و متفاوت تمرکز داشته باشم. من نمیتوانم در سیستم استودیویی که همه فکر و ذکر آن ساخت فیلمهای اکشن پرهزینه است، دوام بیاورم. بنابراین زندگی من به فیلمهایی چون «روی هوا» و «مردانی که به بزها خیره میشوند» بستگی دارد. اگر این فیلمها موفق باشد باز هم از آنها میسازیم.»
کلونی به عنوان یک ستاره مطرح و فیلمسازی محترم، هنوز مورد اعتماد سرمایهگذاران، مدیران استودیوها و توزیعکنندگان است. او میگوید: «من فعلاً آن قدر خوششانس هستم که به من اجازه بدهند با اسباببازیها بازی کنم، اما نمیدانم این وضعیت چقدر طول بکشد. همه میدانیم این مسئله خیلی طول نمیکشد. برای همین تا وقتی به من اجازه بدهند سعی میکنم از این جور فیلمها بسازم و امیدوارم بعضی از آنها موفق باشند.»
او در پایان میگوید: «هرچه سنتان بالاتر میرود و در مسیر بازی در نقشهای مکمل قرار میگیرید، باید با جایگاه خود در زندگی و کار راحت باشید و من با کاری که انجام میدهم راحت هستم و به آن افتخار میکنم.»
تلگراف / 16 اکتبر / ترجمه: علی افتخاری