*آقای هاشمیرفسنجانی در دیدار با مسئولان فصلنامه مطالعات بینالمللی میگوید؛ "من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامهای را خدمتشان نوشتم و هفت موضوع را مطرح کردم و نوشتم بهتر است در زمان حیاتتان اینها را حل کنید در این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم قابل دوام نیست. آمریکا قدرت برتر دنیاست. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی دارد. اگر با آنها مذاکره داریم چرا با آمریکا مذاکره نکنیم ..."
*از این بیان آقای هاشمی معلوم است که وی هم دنبال رابطه و هم دنبال مذاکره با آمریکاست. آقای هاشمی برای رسیدن به این مقصود باید به چند سئوال پاسخ دهد:اولا نداشتن رابطه با آمریکا و یا مذاکره با آمریکا معضل نیست. ملت ما استقلال سیاسی خود و پیشرفتهای علمی و اقتصادی خود را پس از قطع رابطه با آمریکا به دست آورده است. امام (ره) از قطع رابطه آمریکا با ایران استقبال کردند و فرمودند اگر یک کار صحیح آمریکاییها انجام داده باشند همین کار است. پس مفهوم "معضل" در ذهن آقای هاشمی متکی به چه دلیل و منطقی است؟...ثانیا: اگر موضوعی را با امام مطرح کردهاید و پاسخ هم گرفتهاید چرا الان مطرح میکنید؟...اگر امام خیرخواهی شما را در این مورد مسموع میدانستند حتما این موضوع را - و یا به قول شما - معضل را حل میکردند. دیدگاه امام (ره) در خصوص مذاکره یا رابطه با آمریکا امر پنهانی نبود آخرین آن را در واکنش به ورود مک فارلین به تهران به صراحت اعلام فرمودند. تخطی از آن مواضع چه توجیهی دارد؟ موضع آشتیناپذیر امام در قبال سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا تا آخرین روزهای حیات افتخارآفرینشان هیچگاه تغییری نکرد.قاعدتا امام پاسخی هم به ایشان داده است، پنهان کردن این پاسخ چه فایدهای دارد؟
*اگر جناب آقای هاشمی به استدلال قرآنی مقام معظم رهبری در پاسخ به طرفداران مذاکره و رابطه توجه میفرمودند هرگز پیشنهاد مذاکره و رابطه با آمریکا را تکرار نمیکردند.مقام معظم رهبری در پاسخ خود به آیه "و ما نقموا منهم الا ان یومنوا بالله العزیز الحمید" (سوره بروج- آیه 8) اشاره میفرمایند اگر آقای هاشمی رفسنجانی در تفسیر این آیه به تفسیر راهنما و برداشت خود از قرآن مجید مراجعه میکردند هرگز پیشنهاد رابطه و مذاکره نمیدادند.
*چند نکته خوب و کلیدی در تفسیر این آیه از جناب آقای هاشمی به یادگار داریم؛الف- قدرتمندان کافر، به چیزی جز کافر شدن مومنان، رضایت نمیدهند.ب- ایمان،ناخوشایندترین وصف مومنان، در دیدگاه دشمن است.ج- در دیدگاه اصحاب اخدود، ایمان به خداوند جرمی سنگین و غیر قابل گذشت بود.د- عزت خدا و مغلوب نشدن او و پسندیده بودن تمام کارهای او دلیل ایمان آوردن کسانی بود که به دست اصحاب اخدود سوختند.
*متاسفانه رگههایی از همین تمایلات در دولت دهم حس میشود نامه نوشتن رئیس دولت به اوباما و اتخاذ مواضع نرمتر در سفر اخیر به نیویورک از این دست است. این رویکرد اشتباهی است.
*ما آمریکا را یزید زمان میدانیم و با منطق حسینی با او روبهرو میشویم. این منطق پیروز است. ما به خون شهدا مدیون هستیم آنها با همین منطق به وادی شهادت رفتند.
/27217