به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ساعت ۹ شامگاه جمعه ۴ خرداد ۱۳۵۸ دو نفر از اعضای گروه فرقان به بهانه این‌که حامل پیامی مهم از جانب حجت‌الاسلام ناطق نوری هستند، وارد منزل آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شده و به جان ایشان سوءقصد کردند. اقدام آنان با مداخله به‌موقع عفت مرعشی همسر هاشمی ناکام ماند و درنهایت تنها یک گلوله به طحال ایشان اصابت کرد. روزنامه بامداد فردای آن روز طی گزارشی مفصل که شامل گفت‌وگو با شاهدان عینی ماجرا بود جزئیاتی را از این ترور منتشر کرد که در پی می‌خوانیم:
حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی ساعت ۹ دیشب به وسیله دو نفر از گروه «فرقان» در داخل منزلش مورد حمله قرار گرفت و بر اثر اصابت یک گلوله از ناحیه شکم (طحال) زخمی شد ولی تا آخرین ساعات دیشب پزشکان بیمارستان شهدا (رضا پهلوی سابق) پس از جراحی وی اعلام داشتند حال او رو به بهبود و از خطر جسته است. حادثه زمانی اتفاق می‌افتد که حجت‌الاسلام رفسنجانی پس از شرکت در راهپیمایی علیه آمریکا به خانه خود در خیابان بوعلی، خیابان درستی صالح‌آباد در تجریش بازمی‌گردد و پاسداران محافظ خود را برای انجام نماز مرخص می‌کند ولی چند دقیقه بعد دو نفر درِ خانه او را به صدا درمی‌آورند پس از گشوده شدن در، دو نفر مسلح به داخل خانه هجوم می‌برند و با حجت‌الاسلام رفسنجانی گلاویز می‌شوند که در همین اثنا یک گلوله شلیک به شکم ایشان می‌خورد و ضاربان پس از پخش اعلامیه از محل حادثه می‌گریزند.
در اعلامیه‌های پخش‌شده به امضای گروه فرقان ذکر شده بود به رای دادگاه انقلابی این ترور انجام شد.
[روایت فاطمه هاشمی]
دختر حجت‌الاسلام رفسنجانی که فاطمه نام دارد و شاهد حادثه سوءقصد به جان پدرش بوده است به «بامداد» گفت که مشخصات دو نفر از مهاجمان را تقریبا به یاد دارد یکی از آن‌ها سی‌ساله به نظر می‌رسید و دیگری چاق و دارای موهای مجعد بوده.
به دنبال سوءقصد بستگان و همسایگان به کمک پاسداران بدن مجروح حجت‌الاسلام رفسنجانی را به بیمارستان شهدا در تجریش می‌رسانند که بلافاصله عملیات نجات آغاز می‌شود. در ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه دیشب از مرکز انتقال خون، خون کافی به بیمارستان رسانده شد و پزشکان که موفق به خارج کردن گلوله از طحال ایشان شده بودند حالت وی را رضایتبخش اعلام کردند و معتقد بودند از خطر گذشته است.
[ازدحام جمعیت در جلوی بیمارستان]
در نخستین دقایق انجام سوءقصد این خبر به‌سرعت در شهر پخش شد و صدها نفر در جلوی بیمارستان اجتماع کردند. آقایان دکتر مفتح، ملکی و چند تن از روحانیون بلافاصله در بیمارستان حضور یافتند. از سوی دیگر ماموران کلانتری یک به سرپرستی سروان فرخی به‌سرعت سرگرم تعقیب ماجرا شدند و گروه ویژه‌ای برای پیگیری این حادثه تشکیل شد.
در ساعت ۱۰:۲۰ دقیقه خبرنگاران «بامداد» از بیمارستان گزارش دادند خون‌ریزی حجت‌الاسلام رفسنجانی قطع شده است و ایشان که هنگام ورود به بیمارستان به هوش بوده است برای عمل جراحی بیهوش شده است.
آیت‌الله ملکی رئیس کمیته منطقه یک دیشب در بیمارستان شهدا در گفت‌وگو با «بامداد» گفت که من منزل بودم که یک ساعت قبل از کمیته این خبر را به من دادند که بلافاصله با بخش جراحی بیمارستان تماس گرفتم و به من اطلاع دادند که حال ایشان بد نیست.
[روایت ناطق نوری]
خبرنگاران «بامداد» گزارش می‌دهند دو نفری که به منزل حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی حمله کردند هنگام در زدن گفته‌اند که از «طرف آیت‌الله ناطق نوری آمده‌ایم» که بعد از گشوده شدن در حادثه روی می‌دهد.
آیت‌الله ناطق نوری که دیشب در بیمارستان حضور داشت در گفت‌وگو با بامداد گفت: «نیم ساعت قبل به من اطلاع دادند که حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی ترور شد. به من گفتندکه دو نفر به نام من به منزل ایشان رفته‌اند. این دو نفر بعد از مذاکره با حجت‌الاسلام رفسنجانی با ایشان گلاویز می‌شوند که همسر ایشان نیز به کمک می‌شتابد و یکی از دو مهاجم به زمین می‌افتد و نفر دوم شلیک می‌کند که گلوله‌ای به شکم حجت‌الاسلام رفسنجانی اصابت می‌کند و همسر ایشان نیز زخمی می‌شوند.»
به گزارش خبرنگاران بامداد حدود ساعت ۱۰ دیشب تمسار مجللی رئیس شهربانی کل کشور به بیمارستان می‌آید و پس از ۱۰ دقیقه بیمارستان را ترک می‌گوید.
[روایت خواهرزاده هاشمی]
علی شریفیان خواهرزاده حجت‌الاسلام رفسنجانی در گفت‌وگو با بامداد گفت:
«حجت‌الاسلام سرگرم دیدن برنامه تظاهرات از تلویزیون بود، من هم توی حیاط بودم که زنگ زدند. پاسدارای به نام سعید در را باز کرد. یکی از دو نفری که در زده بود کفش کتانی به پا داشت. پاسدار از او خواست که کفش خود را دربیاورد ولی او قبول نکرد و مستقیم به اتاق پذیرایی رفتند و روی مبل نشستند. چند لحظه بعد آقای رفسنجانی وارد اتاق شدند و پاسدار به نام سعید را مرخص کرد. چند لحظه بعد من و خواهرزاده‌ام به اتاق دیگر رفتیم. بعد از چند دقیقه آقا فریاد زد: برسید، برسید ما توی اتاق پریدیم و دیدیم دست یکی از تروریست‌ها را گرفته و تروریست دومی دستش شل شده بود. آقا هم صورتش سیاه شده بود. علی خواهرزاده آقا پرید که اسلحه را بگیرد ولی دست آقا با دست تروریست قفل شده بود.
در همین لحظه تروریست دیگر کلت را به سوی آقا گرفت و شلیک کرد. آقا روی فرش نشست. تروریست‌ها که سراسیمه شده بودند چند تیر دیگر هم شلیک کردند. همسر آقا خودش را بر روی یکی از تروریست‌ها انداخت و یک تیر هم به قالی اصابت کرد و آن‌ها فرار کردند. آن‌ها بی.ام.و زردرنگ ۲۰۰۲ داشتند.»
[حضور مسئولان در بیمارستان]
تیمسار مجللی و پاسبان ملکی مامور کلانتری قلهک بلافاصله مجروح را با یک هیلمن به بیمارستان رساندند. تیمسار مجللی در گفت‌وگوی اختصاصی با بامداد اظهار داشت: «ما دستور داده‌ایم یک ستاد ویژه عملیاتی برای این کار تشکیل شود.»
مهدی بازرگان نخست‌وزیر و هاشم صباغیان معاون نخست‌وزیر [و] امیرانتظام سخن‌گوی دولت حدود ساعت ۱۱ به بیمارستان آمدند. دکتر محمدعلی هادی در مورد حادثه دیشب به بامداد گفت: «حدود ساعت ۱۰ به من در منزل تلفن زدند و ترور را اطلاع دادند. طبیعی بود بعد از این تظاهرات ضدآمریکایی طی دو روز گذشته ما منتظر عکس‌العمل بودیم. ما دست قدرت‌های بزرگ را در این ترورها می‌بینیم.»
ساعت ۲۴ دیشب آیت‌الله طالقانی، ابوالحسن بنی‌صدر برای عیادت به بیمارستان شهدا آمدند. آیت‌الله طالقانی سخت متاثر بود و محمد هاشمی رفسنجانی برادر ۳۶ ساله حجت‌الاسلام رفسنجانی حاضر به صحبت نشد فقط گفت یک اعلامیه مربوط به گروه فرقان را دیده است.
هاشم صباغیان معاون نخست‌وزیر نیز به بامداد گفت برای حفظ جان مقامات یک گروه امنیت تشکیل خواهد شد.
ابوالحسن بنی‌صدر نیز دیشب برای عیادت آیت‌الله رفسنجانی به بیمارستان شهدا آمده بود در گفت‌وگویی با بامداد شرکت کرد. بنی‌صدر در این گفت‌وگو با اشاره به سوءقصد به آیت‌الله رفسنجانی گفت:
«از چند ماه قبل از پیروزی انقلاب، تحلیل من این بود که آمریکا به‌آسانی دست از ایران برنمی‌دارد و طبیعتا در پی یک رژیمی است که به این صورت بتواند منافع او را در ایران تامین کند... همین سوءقصد و ترورهای قبل نشان می‌دهد که این افراد بی‌اطلاع نیستند و فعالیت آن‌ها سازمان‌یافته است و از یک منبع اطلاعاتی وسیع تغذیه می‌کنند... ساده‌گرایی است که بگوییم این‌ها یک گروهی هستند به نام فرقان... یک بسیج عمومی ضرورت دارد و به عقیده من دولت در این امر مسامحه کرده است زیرا افکار عمومی به دولت توجه دارد و در این مورد باید یک مرکزی پدید آید که اطلاعات کافی و لازم را به مردم منتقل کند و در مرحله بعد همه مردم نیز باید به میزان مراقبت‌های خود بیفزایند. پاسداران و مردم باید هوشیارتر شوند و درباره این مسائل شناسایی بیشتری داشته باشند..»
۲۵۹