حریم جشنواره از سوی جمعی از مستندسازان به نفع سینمای مستند ما نبوده است زیرا هرگونه حرکتی که جشنواره را ضعیف کند به ضرر ماست؛ ضعیف کردن جشنوارهای همانند جشنواره سینما حقیقت که سالها کمبود آن در سینمای ایران احساس شده، کار حسابشده و منطقی نیست. جشنواره سینما حقیقت، جشنوارهای بوده که در مدت سه سال برگزاری تلاش شده تا محکم و با کیفیت جلو برود و حالا ضعیف کردن آن، چه خواسته و چه ناخواسته برای فیلمسازان و جامعه هنری ما منفعتی به همراه نخواهد داشت.
تعطیل کردن این جشنواره همانند تعطیل کردن جشنواره فیلم فجر است. به طور کلی ما دو جشنواره در ایران داریم که میتوانیم روی آنها حساب کنیم؛ یکی جشنواره فیلم فجر و دیگری جشنواره سینما حقیقت. باید تلاش ما متوجه این باشد که این جشنوارهها را قویتر کنیم و هرچه بیشتر مهمانان خارجی را به این رویدادهای سینمایی دعوت کنیم نه اینکه شرایط ضعیفتر کردن آنها را به وجود بیاوریم.
لازم است که مسائل را در این مقطع ریشهیابی کنیم. باید ببینیم گروهی که جشنواره را تحریم کردند چه برنامهای در سر داشتند، آیا به دلیل وجود ضعفهایی در جشنواره آن را تحریم کردهاند یا مسائل دیگری و اگر مسئله بر سر وجود ضعفهایی بوده، آیا میتوان این مشکلات را برطرف کرد یا نه. در این شرایط محمد آفریده هم عکسالعملی معقول نشان داده است. او یک انسان زحمتکش در عرصه سینمای مستند بوده که زحمات بسیاری برای برگزاری جشنواره سینما حقیقت متحمل شده و حالا با سردی مواجه شده است. در این شرایط کار دیگری از دست او برنمی آید.
بسیاری از مسائلی که الان به عنوان مشکل دیده میشود، میتوانست بر سر میز مذاکره مطرح و در گفت و گوها برطرف شود. مستندسازان از یک سو جشنواره را تحریم میکنند، آفریده از سوی دیگر به میل خود استعفا میدهد و مدیران سینمایی نیز به میل و خواسته خود، به فکر ایجاد تغییر و تحولاتی هستند. موقعی همه حق دارند که همگی دور یک میز بنشینند با هم صحبت کنند و به نتیجهای برسند. متأسفانه سینمای ما خیلی وابسته به شرایط سیاسی شده است، هرچه از این نگاهها و جریانهای سیاسی فاصله بگیریم، وضعیت بهتر خواهد شد.