به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، امام مهدی(عج)، امام زمان و حجت بن الحسن متولد ۲۵۵ق ، دوازدهمین و آخرین امام شیعه دوازدهامامی است. شیعیان معتقدند، او همان مهدی موعود است که پس از دوره طولانی غیبت، ظهور خواهد کرد. دوره امامت او پس از شهادت پدرش امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۶۰ق آغاز شده است.
بر اساس منابع شیعه، حکومت عباسی در دوره امامت امام حسن عسکری(ع) درصدد یافتن فرزند وی بهعنوان مهدی و جانشین پدر بود؛ ازاینرو، تولد امام زمان(عج) مخفی نگه داشته شد و جز چند تن از یاران خاص امام یازدهم شیعیان کسی او را ندید. به همین دلیل پس از شهادت امام عسکری(ع)، برخی از شیعیان دچار تردید شده و فرقههایی در جامعه شیعه پدید آمد و گروهی از شیعیان، از جعفر کَذّاب، عموی امام زمان(عج)، پیروی کردند. در این شرایط توقیعات امام زمان که عموماً خطاب به شیعیان نوشته میشد و توسط نائبان خاص به اطلاع مردم میرسید، موجب تثبیت دوباره تشیع گردید؛ تا جایی که در قرن چهارم قمری از میان فرقههایی که پس از شهادت امام یازدهم از شیعه منشعب شده بودند، تنها شیعه دوازدهامامی باقی مانده بود.
بنابر روایت شیعه نیوز، امام زمان(عج) پس از شهادت پدرش، در غیبت صغرا به سر برد و در این مدت به واسطه چهار نائب خاص با شیعیان ارتباط داشت. از سال ۳۲۹ق، ارتباط مردم با او از راه نائبان خاص نیز پایان یافت و دوره غیبت کبرا آغاز شد. عالمان شیعه درباره دلایل و جزئیات عمر طولانی امام زمان، تبیینهایی ارائه نمودهاند و در احادیث معصومان، غیبت او به خورشید پشت ابر تشبیه شده است.
به اعتقاد شیعیان، امام مهدی(عج) زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد و به همراه یارانش، حکومتی جهانی برپا میکند و دنیا را که پر از ظلم و ستم شده، آکنده از عدل و داد مینماید. در روایات اسلامی، بر انتظار فرج تأکید زیادی شده و شیعیان این روایات را بهمعنای انتظار ظهور امام زمان(عج) میدانند.
مفسران شیعه بر اساس روایات، پارهای از آیات قرآن را اشاره به امام زمان(عج) دانستهاند. احادیث بسیاری نیز درباره امام زمان، زندگی و غیبت و حکومت او نقل شده است. گفته شده بیش از ۲۰۰۰ کتاب به زبانها و موضوعات مختلف درباره امام مهدی نوشته شده است.
اهلسنت شخصی با نام مهدی را منجی آخرالزمان دانسته و او را از نسل پیامبر(ص) تلقی نمودهاند؛ با این حال تعدادی از آنها معتقدند که او در آینده متولد خواهد شد. در این میان برخی از علمای اهلسنت همچون سبط ابنجوزی و ابنطلحه شافعی، همانند شیعیان معتقدند که مهدی موعود همان فرزند امام حسن عسکری(ع) است که در سال ۲۵۵ق به دنیا آمده است.
ادعیه و اذکار فراوانی برای ارتباط با امام زمان(عج) در عصر غیبت نقل شده است؛ مانند دعای فرج، دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آلیاسین و نماز امام زمان. برخی از احادیث، دیدار با امام زمان در عصر غیبت را ممکن دانستهاند و بعضی از عالمان شیعه حکایتهایی از دیدار برخی افراد با حضرت را ذکر کردهاند. اماکن متعددی به امام زمان منسوب شده است؛ از جمله سرداب غیبت در سامرا، مسجد سهله در کوفه و مسجد جمکران در قم.
زمان ولادت : نیمه شعبا ن سال 255 قمری
درباره سال ولادت امام دوازدهم شیعیان اختلافاتی وجود دارد؛ بخشی از منابع کهن به تاریخ تولد او نپرداخته و آن را مخفی دانستهاند،اما روایات بسیاری از شیعه و برخی از اهلسنت، سال ولادت امام دوازدهم شیعیان را ۲۵۵ق یا ۲۵۶ق دانستهاند. این ابهام درباره ماه تولد نیز وجود دارد، اما نظر مشهور ماه شعبان است و بسیاری از منابع کهن شیعه نیز همین ماه را بیان کردهاند.
منابع تاریخی درباره روز تولد امام دوازدهم، گزارشهای مختلفی دارند که در میان آنها، روز نیمه شعبان گزارش معروف و مشهور است که در میان عالمان شیعه، کلینی،[1] مسعودی، شیخ صدوق، شیخ مفید[ شیخ طوسی، امینالاسلام طبرسی، ابنطاووس، علامه حلی، شهید اول، شیخ بهایی، و در میان دانشمندان اهلسنت ابنخلکان، ابنصباغ مالکی، شعرانی حنفی، و ابنطولون، این قول را گزارش کردهاند.
شرح ماجرای ولادت حضرت مهدی (عج)
نقل مشهور از شرح ولادت امام زمان(ع)، بر اساس روایت حکیمه خاتون عمه امام عسکری(ع) است. در بخشهایی از گزارش شیخ صدوق از سخنان حکیمه آمده است:
«امام حسن عسکری مرا به نزد خود فراخواند و فرمود: ای عمه! امشب نزد ما باش که شب نیمه شعبان است و خدای تعالی امشب حجت خود را ـ که حجت او در روی زمین است ـ ظاهر سازد. گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم! اثری از حمل در او نیست. فرمود: همین است که به تو میگویم.
گوید: آمدم و چون سلام کردم و نشستم، نرجس آمد، کفش مرا برداشت و گفت: بانوی من و بانوی خاندانم حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی خاندان من هستی. [نرجس] از کلام من ناخرسند شد و گفت: عمه جان! این چه فرمایشی است؟ بدو گفتم: دختر جان! خدای تعالی امشب به تو فرزندی عطا فرماید که در دنیا و آخرت آقاست. نرجس خجالت کشید و حیا کرد.
چون از نماز فارغ شدم، افطار کردم و در بستر خود خوابیدم. نیمههای شب برای ادای نماز برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس خوابیده بود. برای تعقیبات نشستم و پس از آن نیز دراز کشیدم و هراسان بیدار شدم. او همچنان خواب بود. پس برخاست و نماز گزارد و خوابید.
حکیمه در ادامه گوید: بیرون آمدم و در جستجوی فجر به آسمان نگریستم. دیدم فجر اول دمیده است و او در خواب است. شک بر دلم عارض گردید. ناگاه ابومحمد از محل خود فریاد زد: ای عمه! شتاب مکن که اینجا کار نزدیک شده است. گوید: نشستم و به قرائت سورههای الم سجده و یس پرداختم. در این میان او هراسان بیدار شد و من به نزد او پریدم و بدو گفتم: نام خدا بر تو باد. آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: ای عمه! آری. گفتم: خودت را جمع کن و دلت را استواردار که همان است که با تو گفتم. حکیمه گوید: من و نرجس را ضعفی فرا گرفت و به ندای سرورم به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و ناگهان سرور خود (فرزند نرجس) را دیدم که در حال سجده بوده و مواضع سجودش بر زمین است. او را در آغوش گرفتم. دیدم پاک و نظیف است.
ابومحمد فرمود: ای عمه جان! فرزندم را به نزد من آور! او را نزد وی بردم و او دو کف دستش را گشود و فرزند را در میان آن قرار داد و دو پای او را به سینه خود نهاد. پس زبانش را در دهان او گذاشت و دستش را بر چشمان و گوش و مفاصل وی کشید. سپس فرمود: ای فرزندم! سخن گوی. گفت: «اشهد ان لااله الا الله وحده لاشریک له و اشهد ان محمدا رسول الله». سپس بر امیر مؤمنان سایر امامان(ع) درود فرستاد تا آنکه بر پدرش رسید و زبان درکشید».
ماخذ: ( برای مطالعه و آگاهی کامل از این روایات می توانید به کتب روایی نظیر کافی (کتاب الحجه ، باب الاشارة و النص الی صاحب الدار(ع) و باب فی تسمیة من رءاه و هم چنین ابواب التاریخ ، باب مولد الصاحب (ع) ) و بحارالانوار (کتاب الغیبة) مراجعه فرمائید.)
طول عمر امام مهدی(عج)
به معنای زندهبودن امام مهدی(عج) از ۲۵۵ق تا ظهور، از باورهای امامیه است. طول عمر ایشان تا ۱۴۴۶ق به بیش از ۱۱۹۰ سال رسیده است. مخالفان امامیه از جمله ابنتیمیه و ناصر القِفاری چنین عمری را بعید شمرده و آن را مستندی برای انکار تولد امام مهدی(عج) قرار دادهاند.
علمای امامیه امکان طول عمر غیرعادی را از نظر عقلی ممکن میدانند و برای اثبات این مسئله، به عمر طولانی نوح، خضر و عیسی استناد میکنند. همچنین برای اثبات عمر طولانی امام مهدی به نمونههای تاریخی افراد طویلالعمر، روایات دلالتکننده بر عمر طولانی امام مهدی و امکان طولانیشدن عمر به لحاظ تجربی استناد شده است.
کتابهای مستقلی درباره موضوع عمر طولانی امام مهدی(عج) تألیف شده است که از جملهٔ آنها اَلبرهان علیٰ صِحَّةِ طولِ عمرِ الْاِمام صاحبالزمان، اثر ابوالفتح کَراجَکی نوشتهشده در سال ۴۲۷ق است. همچنین در برخی از کتابهای رواییِ تألیفشده پس از سال ۳۷۰ق بخشی به این مسئله اختصاص دارد.
ظهور و قیام
بر اساس آموزههای شیعه، حضرت مهدی(ع) پس از غیبتی طولانی در آخرالزمان با همراهی یارانش قیام میکند و با برپایی حکومتی جهانی، عدالت و صلح را در جهان برقرار میسازد. در منابع اسلامی نشانههایی برای ظهور امام زمان ذکر شده است از جمله خروج سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه.
بنابر روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است: ظلم و ستم فراگیر و فتنهای که بر هر خانهای وارد میشود، وجود دشمنانی مانند سفیانی و نواصب و دیگرانی که در عراق و دیگر سرزمینهای اسلامی مشغول فعالیت علیه شیعه هستند و سپس سوریه را تصرف میکنند و در نهایت یاران امام زمان که در سرزمینهای اسلامی یاد و نام امام دوازدهم را در عالم پراکنده میکنند.
بر اساس روایات، امام مهدی(ع) قیام خود را از مسجد الحرام در مکه آغاز میکند و به همراه یارانش به سمت کوفه حرکت میکند و این شهر را بهعنوان مرکز حکومت خود برمیگزیند.
انتظار ظهور امام زمان یکی از آموزههای اصلی فرهنگ شیعه است که با عبارت انتظار فرج از آن یاد میشود و بهمعنای امید به گشایش سختیها و رسیدن آیندهای روشن با ظهور امام زمان است؛ این مفهوم در روایات شیعه با واژگانی مانند «اَلْمُنتظِرُ لِأمْرِنا»، «مُنتظِرٌ لِهذا الاَمر»، «اِنْتِظارُ قائِمِنا»، «تَوَقُّعُ الْفَرَج»، «اَلمُنتَظِرینَ لِظُهورِهِ»، «مُنْتَظِرونَ لِدَوْلَةِ الْحَق» و «اَلمُنتظِرُ لِلّثانی عَشَر» یاد شده است. این روایات پاداش و فضائل بیشماری برای منتظران بیان کرده و آنان را از «اولیاءالله»، کسی که در راه خدا در خون خودش غلتیده، و برترین مردم به حساب آورده است که همچون یاران پیامبر(ص) در جنگ بدر بوده یا در خیمه امام زمان(ع) به همراه او نبرد میکنند.
- سادهزیستی کارگزاران حکومت
عنایت به بعضی از روایات، تصویر بسیار روشنی از شیوه زندگی حکمران سراسر عالم به ما میدهد.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «به چه ملاک درباره خروج قائم تعجیل میطلبید؟ به خدا سوگند، او جامه درشت میپوشد و خوراک خشک و ناگوار میخورد.» [2]
اصولاً پذیرفتن مسئولیت حکومت مردم تعهد مضاعفی را بر عهده پذیرنده این مسئولیت میآورد و او را ناچار میسازد که زندگانی خویش را با ضعیفترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا درد آنها را با تمام وجود احساس کرده و همت خویش را صرف بهبود آلام آنها کند. روایت زیر، رسالت سنگین پیشوایان و کارگزاران جامعه عدل اسلامی را به خوبی بیان میکند:
«روزی یکی از یاران امیرالمؤمنین (علیهالسلام) عرض کرد: ای امیرمؤمنان! چرا باید تو در این پوشاک زبر تن آزار باشی و خوراک ساده میل کنی؟ فرمود:
خدا بر پیشوایان دادگر واجب فرموده خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندی، تنگدست را به هیجان نیاورد و به طغیان وا ندارد.» [3]
فلسفه غیبت امام مهدی(عج)
منظور از غیبت امام دوازدهم(عج) پنهان شدن آنحضرت در غار و زندگی دور از مردم نیست، بلکه آنحضرت در بین مردم زندگی و رفت و آمد میکنند، و مانند دیگر افراد جامعه، یک زندگی عادی دارند، حضرت مردم را میبینند و آنها را میشناسند مردم نیز حضرت را میبینند، اما ایشان را نمیشناسند و نمیدانند که ایشان همان حضرت مهدی موعود(عج) هستند تا وقتی که زمان ظهور فرا برسد و ایشان خود را به عنوان امام و پیشوای شیعیان جهان، به مردم معرّفی خواهند کرد؛ زیرا امر غیبت و ظهور حضرت مهدی به اراده و فرمان الهی است و هر گاه خدای تعالی اراده فرماید واقع خواهد شد.
غیبت امام علاوه بر حفظ جان امام مهدی(عج) علتها و حکمتهای دیگری نیز دارد از جمله:
1. ایجاد زمینه اجرای احکام الهی در جامعه،
2. امیدبخشیدن به مؤمنان و منتظران،
3. تربیت و خودسازی؛ در روایات زیادی بیان شده است که امام زمان(عج) در دوران غیبت بهطور مداوم مراقب حال پیروان خویش است.
4. پاسداری آیین خدا در جلو گیری از آمیختن آن با سلیقهها و افکار شخصی،
5. امام زمان(عج) در زمان غیبت مانند خورشید پشت ابر است که مردم از برکات و هدایتهای پنهان و آشکار امام زمان(عج) بهرهمند هست . و...
آثار و نتایج غیبت امام زمان(عج)
در دوره غیبت حضرت حجت(عج) مشکلات و گرفتاری های فکری و اعتقادی بسیار خطرناکی وجود خواهد داشت که امروزه حداقل بخشی از آن ها را به عینه مشاهده می کنیم. حضرات معصومین(ع) سال ها پیش از تولد امام عصر(ع) به این پیش آمدها و اثرات منفی آن ها اشاره کرده اند و ارائه هشدارها این واقعیت را تأیید می کند که مردم اگر برنامه ریزی و عملکرد مناسبی را در پیش بگیرند از همه این گرفتاری ها می توانند در امان باشند و الّا دلیلی ندارد که در ده ها روایت، از وقایع و فجایع آخرالزّمان سخن به میان آید. این مسائل مطرح شده است تا مردم پیشاپیش آمادگی های لازم را در خود ایجاد کنند و گرفتار تبعات منفی آن امور نشوند.
در لابه لای مجموعه رهنمودهای حضرت علی(ع)، به برخی از گرفتاری ها و معضلات مهم دوره غیبت اشاره شده است که در این جا چند مورد از آن ها به عنوان نمونه ذکر می شود:
1 - سرگردان شدن مردم: امام علی بن ابی طالب(ع) در چندین روایت به این گرفتاری اشاره کرده اند. در یک مورد می فرمایند: برای قائم ما دوره غیبتی است که مدت زمان بسیاری طول خواهد کشید. گویی شیعیان را هم اکنون با چشم خود می بینم که در آن دوره همانند گله ای بی سرپرست در دشت و صحرا پراکنده شده اند و دنبال سرپناه و محل امن و راحتی می گردند، اما آن را پیدا نمی کنند. ای مردم! آگاه باشید در چنان شرایطی اگر کسی در دین خود ثابت قدم باشد و در نتیجه طولانی شدن دوره غیبت قساوت قلب پیدا نکند در روز قیامت با من خواهد [4]بود.
2 - مشکل شدن دین داری: پای بندی به احکام و مقرّرات دینی، فضا و بستر مناسبی لازم دارد. به دلالت روایت های فراوان، یکی از گرفتاری های دوران غیبت آن است که پای بندی به ارزش های دینی بسیار کم خواهد شد و این مسئله ناشی از عواملی است که کم و بیش به آن ها هم در لابه لای سخنان معصومین(ع) اشاره شده است.
امام علی(ع) در روایتی می فرمایند: سوگند به خدایی که حضرت محمد(ص) را به حق برای پیامبر برگزیده و او را به همه مخلوقات فضیلت و برتری داده است، مسئله ظهور امام عصر(عج) واقع نخواهد شد مگر پس از یک دوره سخت حیرانی و سرگردانی که در آن شرایط کسی جز افراد خالص و پاکیزه که یقین را با تمام وجود خود لمس کرده باشند، در پای بندی به دین استوار و پابرجا نخواهند ماند. پروردگار عالم از چنین کسانی که با وجود آن همه نابسامانی ها در دین ثابت قدم می مانند برای ولایت ما پیمان گرفته و در دل های آن ها ایمان را تثبیت کرده و با عنایات خاصی که به آن ها دارد مورد تأییدشان قرار داده است .
3 - تردید در وجود امام زمان(عج): یکی از وقایع بسیار تلخ در عصر غیبت آن است که در نتیجه نابسامانی ها و شیوع فساد و بی عدالتی، مردم آن چنان دچار یأس و ناامیدی خواهند شد که در وجود امام معصوم شک خواهند کرد و با خود خواهند گفت: اگر در روی زمین حجتی از حجت های الهی وجود داشت در مقابل این همه ظلم و ستم ایستادگی می کرد و نسبت به برطرف ساختن آن اقدام لازم می نمود.
حضرت علی(ع) به این مسئله این گونه اشاره می نمایند: صاحب الامر از فرزندان من است. مردم در دوره غیبت او خواهند گفت: وی (صاحب الامر و امام عصر) از دنیا رفته است و اگر زنده است پس کجاست. [5]
- برپایی عدالت
در عصر ظهور، تربیت دینی و تربیت اخلاقی|اخلاقی مردم، زمینههای برپایی عدالت را در همه ابعاد فردی و اجتماعی فراهم میسازد. در روایتی از امام رضا (علیهالسلام) درباره برپایی عدالت به دست امام زمان (علیهالسلام) آمده است:
«خداوند زمین را به دست او از هر ستمی میپیراید و از هر گونه کژی میزداید و... آنگاه که او خروج میکند، میزان عدل را میان مردم برمینهد و بدینسان، کسی نتواند به دیگری ستم روا دارد.»
این بدان معنا است که در روزگار ظهور، میزان و معیار عدالت مشخّص میشود و به دست مردم میافتد و زمامداران وظیفه خویش را میشناسند و مردم رفتار خود را به صلاح میآورند.
در روایتی دیگر آمده است که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «مهدی ثروت را عادلانه میان مردم تقسیم میکند و خدای متعال قلب امت اسلام را از بینیازی سرشار میکند و آنان را از عدالت خویش بهرهمند میسازد.»
بدینترتیب، رشد روحی و رشد عقلی مردم در آن عصر، زمینهساز عدالت جهانی میشود و قاطعیّت در اجرای احکام و قوانین عدالت محور اسلام نیز چاشنی آن میگردد و دادگری به هر خانهای پا مینهد.
چنان که در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) آمده است: «مهدی عدالت را به هر خانهای راه مینماید؛ همانسان که سرما و گرما به هر خانهای راه مییابد، و دادگری او همه جا را در بر میگیرد.»[6]
و در روایتی از امام علی (علیهالسلام) آمده است: «بردهای نمیماند مگر مهدی او را میخرد و آزاد میکند و بدهکاری نمیماند مگر بدهیاش را میپردازد و حقی بر گردن کسی نمیماند مگر به صاحب حق باز میدهد و کسی کشته نمیشود مگر دیه او را میپردازد و کسی به کام مرگ نمیافتد مگر بدهی او را ادا میکند و... زمین را از داد پُر میسازد پس از آنکه از بیداد پر میشود.»
خصوصیات و ویژگیهای یاران امام زمان(عج)
سربازان و یاران امام مهدی(عج) در مرحله نخست؛ مانند دیگر مؤمنان پارسا، دارای ایمان و عمل صالح میباشند. آنان علاوه بر این خصوصیت، اما دارای امتیازات و ویژگیهای خاصی هستند که آنها را از مؤمنان دیگر برجسته میسازد، آنگونه که امام عـلی(ع) فرمود نـه از نسلهای گذشته کسی از آنان پیشی گرفته و نه از آیندگان کسی به مقام والای آنها میرسد: «لَمْ یَسْبِقْهُمُ الاْوَّلُونَ وَ لا یُدْرِکُهُمُ الآخِرُون.
امام صادق(ع) در روایتی ویژگیهای کلی و برنامههای کسانی را که میخواهند از یاران امام زمان(عج) باشند، چنین بیان کردهاند: «ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ یکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْینْتَظِرْ وَ لْیعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ»؛ هرکس خوشحال میشود و دوست دارد که در شمارِ یاران حضرت مهدی(عج) باشد، باید سه ویژگی داشته باشد:
منتظر بودن: انتظار فرج ویژگی نخست یاران امام مهدی(عج) است. البته انتظار به معنای حقیقی آن.
با ورع بودن: دومین ویژگی یاران امام زمان(عج) تهذیب نفس و خودسازی است. دوری از گناه، تقوا و دوری از مکروهات و شبهات.
داشتن اخلاق نیکو: اخلاق نیکو و کریمانه از دیگر ویژگیهای یاران و سربازان امام زمان است.
این صفاتی که فطرت، به خوبی آنها شهادت میدهد و امامان معصوم(ع) از آنها مدح و تمجید کردهاند، باید در سربازان امام عصر(عج) وجود داشته باشد.
از روایات فوق و مجموع دیگر روایات، برداشت میشود که ویژگیهایی که گفته شد، از اصول اولیهای است که یاران امام زمان(عج) باید از آن برخوردار باشند، اما در روایات پراکنده دیگر، گاه به ویژگیها ظاهری و صفات خاصی برخورد میکنیم که ممکن است ناظر به برخی یاران حضرتشان باشد: مانند جوان بودن، یک رنگ و یک لباس بودن، نیرومند بودن. [7]
دلایل اثبات امامت امام زمان علیه السلام :
علامه مجلسی در فصل «ابواب النصوص من الله تعالی و من آبائه علیه (صلوات الله علیهم أجمعین)» کتاب بحارالانوار، ۱۵۳ حدیث از پیامبر و ائمه برای اثبات امامت امام مهدی ذکر کرده است. از جمله ابنعباس از پیامبر(ص) نقل کرده است: «جانشینان و اوصیای من و حجتهای خدا پس از من دوازده نفر هستند: اولین آنها برادرم است و آخرینشان فرزندم. گفتند ای رسول خدا برادرت کیست؟ فرمود: علی بن ابیطالب. پرسیدند فرزندت کیست؟ فرمود: مهدی که زمین را پر از عدل و داد میکند.»
همچنین برای اثبات امامت امام مهدی(ع) به احادیث استمرار امامت، و ۲۴ فاطر إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ رسیده است، مانند: قال رسول الله(ص) أنا المُنذِر و علیّ الهادی، وَ کُلُّ اِمامٍ هادٍ لِلقرنِ الّذی هو فیه و قال الامام الصادق(ع): لَو لَمیکُنْ فی الأرضِ إلّا إثنانِ لَکانَ الاِمامُ أحدَهُما [8] حدیث ثقلین، حدیث دوازده خلیفه حدیث مرگ جاهلیت و ۳۶ حدیث هممضمون با آن نیز استناد شده است.
دعاها و زیارات:
چندین دعا و زیارت از امام زمان(ع) صادر شده است؛ مانند دعای فرج (اَللّهُمَّ عَظُمَ البَلاء)، دعای «یا مَن أظهَرَ الجَمیلَ»، دعای «اَللّهمّ رَبَّ النّورِ العَظیم»، دعای «اَللهُمّ ارزُقنا تَوفیقَ الطاعَةِ»، دعای سهم اللیل، دعای هر روز ماه رجب، دعای «اَللهمّ إنّی اَسألُکَ بِالمَولودَینِ فی رَجَب»، دعای «اَللهمّ إنّی اَسألُکَ بِمَعانی جَمیعِ ما یدعوکَ بِهِ وُلاةُ أمرِکَ»، زیارت ناحیه مقدسه و زیارت الشهداء.
برای ارتباط با امام زمان نیز علاوه بر زیارتهای جامعه که میتوان همه امامان را با آن زیارت کرد، دعاها و زیارتهای مختلفی در روایات شیعه نقل شده که عبارتند از:
دعای ندبه
دعای سلامتی امام زمان(عج)
استغاثه به امام زمان(عج) (سَلامُ اللهِ الکامِلُ التّام...) به نقل از سید علی خان در کلم طیب
زیارت آلیاسین
دعای غریق
دعای عهد
دعای فرج
دعای اللهم عرفنی نفسک (دعا در غیبت امام زمان .
دعای اللهم ادفع عن ولیک (دعا برای امام عصر) از امام رضا(ع)..
صلوات مخصوص امام زمان(عج) (اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِیٰائِکَ الَّذیٖنَ فَرَضْتَ طٰاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهیٖراً...)این صلوات در مفاتیح ذیل عنوان مقام سوم صلوات بر حجج طاهره آمده است.
زیارت روز جمعه (السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ السَّلامُ...) به نقل از سید بن طاووس در جمال الاسبوع.
ماخذ: ( قمی، کلیات مفاتیح الجنان، نشر اسوه، ص۵۹.)
حضر ت فاطمه (س) الگوی امام مهدی (عج):
حضرت مهدی در بیانی شریف می فرمایند که "ان لی فی ابنته رسول الله اسوه حسنه" (الغیبه للطوسی)؛ دختر رسول خدا (س) برای من الگویی نیکوست.
با این بیان کاملا صریح می توان گفت که حضرت مهدی(عج)، ادامه زهرا(س) و آینه تمام نمای اوست. اهداف مهدی(عج) اهداف فاطمه(س) و راه او راه فاطمه و سلوک او سلوک فاطمه است و مهدی باوری بی شناخت فاطمه میسور نیست. نتیجه ای که از تفکردر آیات ، روایات وتشرفات به دست می آید این است که ارتباطی نزدیک بین حضرت زهرا (س) و حضرت مهدی(عج) وجود دارد، گویی رمز و رازی میان این دوبزرگوار است
فاطمه بانام مهدی شاد میشد و با یاد او خود را تسلیت میداد . چون بی مژده او، رسالت پدرش وتمام انبیاء سلف را ناتمام مییافت. مهدی باوری بی شناخت فاطمه میسورنیست. فاطمه به چنین فرزندی می بالد و مهدی نیز بر چنین مادری فخر میفروشد.
پیامبر اکـرم (ص) فرمـودند: "مهدی(عج) از خـانواده من و از فرزندان فاطمه (س) است که بر اساس سنتمن جنگ میکند؛ چنانکـه من بـر طبق وحی جنگ کردم." قابل توجهاست که پیامبر(ص) در ابتدا به طور کلی میفرماید: مهدی از عترت من است؛ سپس با "مِن" دایره را تنگ میکند؛ که از فرزندان فاطمه(ع) است
چرا یاد حضرت مهدی (عج) تسلای حضرت زهرا (س) بود؟
در روایت است که پیامبر (ص) در بستر مرگ بودند که حضرت زهرا(ع) وارد شدند. حالپدر را که دیدند، شروع به گریه کردند. کمکم صدای زهرا (ع) بلند شد.پیامبر(ص) سرشان را بلند کردند و علت را سؤال کردند. حضرت زهرا(س)عرض کردند: از تباهی و ضایع شدن دین و عترت، بعد از شما میترسم.اینجا بود که او را دلداری دادند به اینکه مهدی امت از نسل توظهور میکند و ریشه ضلالت و گمراهی را میکند.
در جای دیگری نیز آمده است: همزمان با تولد امامحسین(ع) به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) خبرداده میشود که حسینش را شهید خواهند کرد. حضرت زهرا علیها سلام ناراحت و گریان می شود اما خبر می آید که مهدی امت از ذریه او خواهد بود.
گسترش عدالت و رفع ستم:
مهمترین شاخص قیام امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) که تقریباً در اکثر روایات مربوط به آن حضرت ذکر شده است، ریشه کن ساختن ظلم و ستم و فراگیر کردن عدل و قسط در سراسر گیتی است، به گونهای که میتوان ادعا کرد که جمله ی «یملا الارضَ قسطاً وعدلا کما ملئت ظلماً و جوراً» که در اکثر احادیث ذکر شده، هم تواتر لفظی دارد و هم تواتر معنوی.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: قیامت بر پا نمیشود، مگر این که مردی از اهل بیت من که اسمش شبیه اسم من است، حاکم شود و زمین را پر از عدل و قسط کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود.[9]
دوره غیبت کبری امام زمان حضرت مهدی (عج):
این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.
این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است . در زمان نیابت عامه ، امام علیه السلام ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نایب عام امام علیه السلام باشد و به نیابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا . بنابراین ، در هیچ دوره ای پیوند امام علیه السلام با مردم گسیخته نشده و نبوده است .
در دوران غیب کبری افراد بسیاری ادعای مهدویت کرده اند از جمله غلام احمد قادیانی، موسس فرقه قادیانی هند در ۱٢۳٥ هـ ق، سید علی محمد شیرازی معروف به سید باب، موسس فرقه بابیان در ایران، که به سال 1266 هـ ق در تبریز کشته شد و محمد احمد معروف به مهدی سودانی که در ۱۳۰٢ هـ ق (۱٨٨۱ م) در سودان بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام کرد...
گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی علیه السلام - بسیار درد آور است ، ولی بهر حال - در این دوره آزمایش - اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی علیه السلام به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی می کند ، روزی که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحید و آیین اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشید.
مردمی برتر از مردم هر زمان
امام سجاد (علیهالسلام) درباره منتظران و یاران حضرت مهدی (عجل الله فرجه) به یکی از دوستانش به نام ابو خالد (رحمة الله علیه) چنین فرمود:
مردمی که در زمان غیبت امام زمان (عجل الله فرجه) به سر میبرند و معتقد به امامت و رهبری آن حضرت بوده و منتظر ظهور و قیامش هستند، از مردم هرزمانی برترند؛ چراکه خداوند آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که غیبت امام زمان (عجل الله فرجه) برای آنان همچون ظهور آن حضرت است. خداوند آنها را در این زمان همچون مجاهداتی قرار داده که با شمشیر در پیشاپیش رسول خدا (صلیالله علیه و اله) با دشمن میجنگیدند، در حقیقت مردان خالص و شیعیان راستین ما چنین افرادی هستند که در آشکار و پنهان بهسوی خدا دعوت کنند. (کمال الدین و تمام النعمه،ص320).
کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۴. ↑
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۵۴. ↑
ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۳۲. ↑
شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص 203. ↑
بحارالانوار، ج 51، ص 114. ↑
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۶۲. ↑
سید ابن طاووس، رضی الدین علی، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج 2، ص 581، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1409ق. ↑
94 کلینی،کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۸۰ ↑
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۱. ↑