بیشک جایگاه جلال ذوالفنون و فریدون پوررضا را هیچ هنرمندی در موسیقی ایران نخواهد گرفت؛ دو هنرمندی که در کنج خلوت خویش تا آخرین نفس برای موسیقی این مرز و بوم تلاش کردند و در نهایت با خاطرات خوشی که برای ایرانیهای دنیا به جای گذاشتند ما را وداع گفتند.
جلال ذوالفنون را باید طی سی سال اخیر بهترین سه تار نواز موسیقی ایران دانست. در باب هنر والای سهتارنوازی مرحوم ذوالفنون بارها سخن گفته شده، اما بجز این، ذوالفنون به معنای راستینش از پیشگامان موسیقی تلفیقی در ایران بود.
جلال ذوالفنون را باید طی سی سال اخیر بهترین سه تار نواز موسیقی ایران دانست. در باب هنر والای سهتارنوازی مرحوم ذوالفنون بارها سخن گفته شده، اما بجز این، ذوالفنون به معنای راستینش از پیشگامان موسیقی تلفیقی در ایران بود.
اگر خاطرتان باشد بسیار بسیار پیش از آنکه موسیقی تلفیقی به شکلی که امروز میشناسیم در ایران مد شود، مرحوم ذوالفنون در همکاری با برادران خواجه نوری این تلفیق را باب کرد و تا آخرین روزهای زندگیاش از فعالیت در این زمینه خرسند بود. او در همان سالها بارها از موسیقی پاپ دفاع کرد و جلوی مخالفتها ایستاد.
ذوالفنون در گفتگویی اعلام کرده بود: «در مورد سهیم شدن جوانان در جشنواره بسیار خوشبین هستم و معتقدم این قدم موثری است اما باید این نکته را فراموش نکینم که توقعی که از هنرمندان پیشکسوت داریم نباید از جوانها داشته باشیم و مقایسه این دو گروه با هم اصلا صحیح نیست بلکه باید به جوانترها فرصت و میدان داد. قطعا موسیقی پاپ هم قسمتی از موسیقی یک ملت است و نمیشود آن را نادیده گرفت و با عدم توجه به این شاخه ما به طور یقین در زمینه فرهنگی دچار اختلال خواهیم شد و علاقهمندان به موسیقی پاپ به سمت موسیقی غیر استاندارد و کارشناسی نشده حرکت میکنند و کل ساختار موسیقیایی ما آسیب میبیند. از اساتید و پیشکسوتان میخواهم انتظارات خود را مطابق حقیقت جلو ببرند و به جوانترها فرصت بیشتری برای تلاش بدهند.»
شاگرد خلف نورعلی خان برومند و داریوش صفوت، جلال ذوالفنون با چنین روحیهای سالیان سال علاوه بر موسیقی تلفیقی روی موسیقی پلی فونیک کار کرد و با وجود فراگیری دروس تخصصی سهتار نزد استادان بزرگی چون چون ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی و همچنین احمد عبادی|، کاملا بین شخصی خودش را در نوازندگی این ساز داشت.
یادم میآید آخرین باری که اجرای او را دیدم، دو سال پیش و در چهارمین جشن انجمن نویسندگان و منتقدان ایران در فرهنگسرای ارسباران بود که ذوالفنون بیش از سی دقیقه به بداههنوازی سهتار و اجرای اواز همراه با آن پرداخت که با تشویق بسیار فراوران تماشاگران مواجه شد. روحش شاد.
و اما مرحوم فریدون پوررضا. بیشترین آشنایی مخاطبان عام با صدای دلنشین فریدون پوررضا از راه تیتراژ سریال خاطرهانگیز «پس از باران» بود. سریالی که موسیقی تیتراژش به اندازهء خودش محبوبیت داشت و ما را یاد تیتراژ سریال «کوچک جنگلی» میانداخت، اما واقعیت این است که فریدون پوررضا در طول زندگیاش کاری بس مهمتر در حق موسیقی ایران به ویژه موسیقی خطهء گیلان انجام داد.
شاگرد خلف نورعلی خان برومند و داریوش صفوت، جلال ذوالفنون با چنین روحیهای سالیان سال علاوه بر موسیقی تلفیقی روی موسیقی پلی فونیک کار کرد و با وجود فراگیری دروس تخصصی سهتار نزد استادان بزرگی چون چون ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی و همچنین احمد عبادی|، کاملا بین شخصی خودش را در نوازندگی این ساز داشت.
یادم میآید آخرین باری که اجرای او را دیدم، دو سال پیش و در چهارمین جشن انجمن نویسندگان و منتقدان ایران در فرهنگسرای ارسباران بود که ذوالفنون بیش از سی دقیقه به بداههنوازی سهتار و اجرای اواز همراه با آن پرداخت که با تشویق بسیار فراوران تماشاگران مواجه شد. روحش شاد.
و اما مرحوم فریدون پوررضا. بیشترین آشنایی مخاطبان عام با صدای دلنشین فریدون پوررضا از راه تیتراژ سریال خاطرهانگیز «پس از باران» بود. سریالی که موسیقی تیتراژش به اندازهء خودش محبوبیت داشت و ما را یاد تیتراژ سریال «کوچک جنگلی» میانداخت، اما واقعیت این است که فریدون پوررضا در طول زندگیاش کاری بس مهمتر در حق موسیقی ایران به ویژه موسیقی خطهء گیلان انجام داد.
او تا آخرین لحظه اصرار بر حفظ سنتهای موسیقایی گیلانی داشت و اصالتی که برای موسیقی اصیل فولکلور این منطقه قائل بود را هیچگاه با حواشی مدرنیزه کردن این آثار قاطی نکرد. شاید باید دلیل این اصرار را در سرچشمههای موسیقی او پیدا کرد چرا که منبع تغزیه موسیقی پوررضا موسیقیهایی امثال موسیقی تعزیه و همچنین موسیقی ردیف دستگاهی ایران بودند که آنچنان از کودکی و نوجوانی آنان را فرا گرفت که تا سالیان بعد اثر جاودانهشان در موسیقی او ماند.
از دیگر نکات مهمی که موسیقی پوررضا داشت توجه او به مردم بود. با وجود اینکه او راه موسیقی جدی را از ابتدا برای خود برگزید، اما پیوسته به سلیقهء مردم توجه داشت. باید اذعان کرد که او از اولین هنرمندانی بود که در رادیو ایران فعالیت کرد و به اجرای موسیقی پرداخت. توجه او به مردم و خواندن آثار موسیقی برای آنها چنان جراتی به او بخشیده بود که در شرایط سخت دوره شاه و حکوت نظامی همچنان دست از اجرای قطعات گیلگی مردمی برنداشت.
شاگرد خلف استاد بنان در حالی در دهه هشتم زندگیاش موسیقی گیلان را وداع گفت که بسیاری از شاگردانش راه او را ادامه میدهند و مقالات ارزشمندی تالیف کرده که میتوانند راهگشای بسیاری باشند. همچنین مجموعه آلبوم «موسیقی گیلان و مازندران» از جمله دیگر آثار ماندگار اوست که به نوعی میتوان آن را تنها منبع شنیداری موجود از ردیفهای آوازی گیلانی و مازندرانی دانست. یادش گرامی.
5858
شاگرد خلف استاد بنان در حالی در دهه هشتم زندگیاش موسیقی گیلان را وداع گفت که بسیاری از شاگردانش راه او را ادامه میدهند و مقالات ارزشمندی تالیف کرده که میتوانند راهگشای بسیاری باشند. همچنین مجموعه آلبوم «موسیقی گیلان و مازندران» از جمله دیگر آثار ماندگار اوست که به نوعی میتوان آن را تنها منبع شنیداری موجود از ردیفهای آوازی گیلانی و مازندرانی دانست. یادش گرامی.
5858