هادی معیری نژاد

اولین طرح عظیم دولت در سال 91 طرحی پر سر و صداست ؛ انتقال آب خزر به داخل فلات ایران و بعد اتصال به دریای عمان و خلیج فارس.

این طرح چنان که به نظر می رسد از لحاظ اقتصادی طرحی وسوسه انگیز و بیانگر گامهایی از توسعه اقتصادی است اما آیا تبعات محیطی آن نیز در راستای طرح توسعه قرار میگیرد؟
در این یادداشت قصد پاسخ به این سئوال را نداریم بلکه نکته بر سر این است که چرا همواره بین توسعه اقتصادی و محیط زیست تضاد غیر قابل حلی وجود دارد.

انسان هوشمند تنها موجودیست که در طول مدت کوتاهی ( البته در مقیاس زمین شناسی) چیزی حدود 20هزار سال بیشترین تغییر را بر محیط زیست خود گذاشته است. انسان به دلیل میل به بقا و هوشمندی اش این توان را داشته است که با تمام قوا در برابر بازی طبیعت قد علم کند و از انقراض ناگهانی نظیر دایناسورهای نگون بخت تن زند.
انسان علی الخصوص در دو قرن اخیر و بعد از ایجاد مفهوم توسعه اقتصادی و توسعه تکنولوژیک روند تغییر در محیط زیست را سرعت بیشتری بخشیده است.

اگر در گذشته یونانی ها و ایرانیان با کندن آبراهه و زدن پل به مقاصد نظامی اقتصادی خود می رسیدند امروزه این تغییرات آنقدر وسیع است که نمی توان آن را لیست کرد.

کشور ما نیز از در 70 سال اخیر یعنی از بعد از سلطنت قاجار با مفهوم توسعه اقتصادی در گیربوده است . جدا از تعارضات ایدئولوژیک بین توسعه و فرهنگ جامعه که باعث بروز اتفاقات و حوادث تاریخ ساز شده است، تضاد بین توسعه اقتصادی و محیط زیست نیز از مشکلاتی بوده است که همواره مردم و دولتهای ما با آن درگیر بوده اند.

ایران، کشور پر وسعتی است با اقوام گوناگون که به دلیل تاخیر در فرایند صنعتی شدن به شدت وابسته به زمین و کشاورزی بوده است. احداث سد، تغییر مسیر رود ،آلودگی هوا ، خشک کردن مراتع ، قطع کردن درختان جنگلی ، توسعه شهری و..... باعث ایجاد تغیرات شگرف در محیط زیست ما شده است .

شاید خشک شدن دریاچه ارومیه ، خشک شدن فصلی زاینده رود ، از بین رفتن تالاب ها ، آلودگی آبها به سموم صنعتی ،....روشنترین نشانه هایی باشد که ما امروز از تاثیرات توسعه اقتصادی بر محیط زیست میبینیم.

و امروز هم با طرح عظیم وصل کردن دریای خزر به دریای عمان طرف هستیم طرحی که توجیه اقتصادی دارد اما همه در مورد توجیه زیست محیطی اش یا سکوت کرده یا آرمانگرایانه می گویند انشالله مشکلی پیش نمی آید.
 

مشکل کجاست؟
مشکل ما ایرانیان با محیط زیست در تعریف توسعه نهفته است .ما از دیر باز مفهوم توسعه همه جانبه را نگرفته ایم . و تنها به این نکته اندیشیده ایم که توسعه یعنی راه سازی جاده سازی سد سازی و...... این در حالیست که توسعه همه جانبه پاسداشت محیط زیست را یکی از عوامل اصلی می داند.

در کشورهای اروپایی امروز علیرغم توسعه اقتصادی ، محیط زیست از اهمیت بالایی برخوردار است.در کشورهای اسکاندیناوی و اروپای شمالی هنوز در رودهایشان همانقدر ماهی هست که قبل از توسعه اقتصادی ومردم چنان به طبیعت می نگرند که به اتاق پذیرایی خانه خود.

اما ما علیرغم داشتن فرهنگ غنی کشاورزی در اذهان اکثر مردم کشورمان ، یاد گرفته ایم که بین منافع فردی خود و زمین اطرافمان دو گانگی حس کنیم اگر چیزی می خوریم که ظرفی پلاستیکی داشته باشد آنرا در جیب یا کیف نمی گذاریم تا سطل زباله ای بیابیم بلکه آنرا در اولین جوی آب رها می کنیم چرا که با طبیعت بیگانه ایم اگر به مسافرت می رویم که از طبیعت استفاده کنیم خودمان بیشترین ضربه را به طبیعت می زنیم. در واقع کیف ما در گرو تخریب طبیعت است.این عادت متاسفانه به دولتها هم سرایت کرده است . در بررسی طرحهای توسعه معمولا آخرین بخش مطالعات برای خالی نبودن عریضه البته ، محیط زیست است .

گاه توجیحات اقتصادی چنان دهان پرکن است که جای هیچ نقدی از جانب اصحاب محیط زیست باقی نمی گذارد اما با جاری شدن اولین سیل که حاصل همان دست بردن بی توجیه و مطالعه در طبیعت است ، هیچ کس از آن توجیحات حرفی نمی زند.

شاید برای هیچ دولتمردی مهم نباشد که چرا درنای سیبری امسال به فلان تالاب نیامد . اما چیزی نمی گذرد که بحث از درنای سیبری فراتر رفته و تبعات زیست محیطی اعم از بحران آب ، سیل ،رانش زمین و خشکسالی دامن انسانها را میگیرد.

طرح انتقال آب خزر به کویر و سپس اتصال به دریای عمان به طور حتم تاثیرات زیست محیطی فراوانی خواهد داشت.اما در این مقطع که طرح در حال افتتاح است تنها می توان امیدوار بود که این تبعات در طرح اجرایی آن دیده شده باشد.
47301

منبع: خبرآنلاین