شهرداد روحانی، آهنگساز و رهبر ارکستر می گوید: اگر ظرفیت‌های فرهنگی خود را بیشتر بشناسیم، بازیابی کنیم و عشق و عقلانیت را پاس بداریم، می‌توانیم ارمغان‌های فرهنگ کشورمان را به جهانیان بشناسانیم.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شهرداد روحانی، آهنگساز و رهبر ارکستر در یادداشتی اختصاصی برای خبرآنلاین از لزوم شناساندن ظرفیت‌های فرهنگی ایران به جهانیان سخن گفته است.

این موسیقیدان شهیر ایرانی در یادداشت خود چنین آورده است: 

«چندی قبل (خرداد ۱۴۰۴) که برای مراسم رونمایی آلبوم موسیقی «پیتر و گرگ» راهی شیراز بودم، مجالی فراهم شد تا به تخت‌جمشید بروم. وقتی به آن‌جا رسیدیم، زمان بازدید پایان یافته بود اما لطف و مهر مسئولان آن‌جا موجب شد تور ویژه‌ای ترتیب دهند تا اینجانب بتوانم به تماشای آن بنای باشکوه بپردازم که در آینده نزدیک و به زودی، شرح آن را خواهم نوشت. اما در آن روز خاطره‌انگیز، دو فکر و احساس، ذهن مرا به خود مشغول کرده بود.

یکی این‌که، وقتی در آن بنای شگفت‌انگیز قدم می‌زدم، تاریخ طولانی ایران را در ذهنم مجسم کردم و به یاد آوردم که پس از اجراهایی که در آکروپولیس با یانی داشتم، او به من گفت که پس از آن اجراها، توجه جهانیان جلب شده و گردشگران فراوانی راهی آکروپولیس شده‌اند و رونق زیادی در صنعت گردشگری و اقتصاد یونان ایجاد شده است. پس با خودم فکر می‌کردم چرا در ایران، آثار تاریخی ما چنان‌که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرند؟ و چرا این ظرفیت‌های بزرگ نادیده گرفته می‌شوند؟

دوم این‌که، به یاد نوشته‌های ارزشمند بزرگانی مانند دکتر عبدالحسین زرین‌کوب و دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن درباره فرهنگ، ادبیات و تاریخ ایران افتادم و به یاد کوشش‌های فرهنگی و ادبی محمدعلی فروغی. بار دیگر با خودم گفتم، مردم کشورم و به‌ویژه جوان‌ها تا چه اندازه با آثار این استادان کم‌نظیر آشنایی دارند. شاید با خودتان بگویید چرا در میان بزرگان فرهنگی کشورمان که همگی ارجمند هستند، به این سه شخصیت برجسته اشاره کردم؟ زیرا آن‌ها نه فقط ایران را دوست داشتند و براساس مطالعات عمیق ارزش‌های فرهنگی آن را به ما معرفی کردند، مهمتر این‌که، با وجودی که عاشقانه قلم می‌زدند، خبری از جزم‌اندیشی، تعصب‌ورزیدن و ترویج خودشیفتگی ملی (که با میهن‌دوستی تفاوت آشکاری دارد) در آثارشان نیست. آن‌ها بیش از هر چیزی ما را با جلوه‌های انسانی و اخلاقی موجود در فرهنگ و ادبیات ایران آشنا می‌کردند. مفاهیم زندگی‌ساز مانند عشق، مدارا، نیکی، درست‌کاری، خدمت به دیگران و... را برای ما شرح می‌دادند و به طور کلی، زیبایی‌های ادبیات کهنسال ایران را به ما معرفی می‌کردند تا انسان‌های بهتری شویم و زیبا زندگی کنیم. آن‌ها جویای نیکی، حقیقت و زیبایی بودند و از این رو نشان دادند که فرهنگ و تمدن ایران، ارمغان‌های دلپذیری برای ارائه به جهان دارد، به‌ویژه در گستره ادبیات و هنر.

با این حال، نسبت به ضعف‌ها و نقص‌های فرهنگ ما نیز آگاهی داشتند و نگاه انتقادی هم در آثارشان غایب نیست. می‌توانم بگویم که آن‌ها باور داشتند هم باید از فرهنگ و ادبیات ایران آموخت و درس‌ها و آموزه‌های اخلاقی آن را همچون ارمغان‌هایی ارزنده به ایرانیان و جهانیان انتقال داد و هم این‌که نباید از نکات منفی موجود در آن چشم پوشید و باور داشتند، همان‌طور که ایرانیان باید با فرهنگ و تمدن خویش آشنایی یابند، باید با فرهنگ و تمدن نوین جهانی نیز آشنایی یابند و از دستاوردهای نیک آن بهره ببرند.

سخن آخر این‌که، ما اگر ظرفیت‌های فرهنگی خود را بیشتر بشناسیم، بازیابی کنیم و عشق و عقلانیت را پاس بداریم، می‌توانیم ارمغان‌های فرهنگ کشورمان را به جهانیان بشناسانیم.»

۲۴۲۲۴۳

منبع: خبرآنلاین