دکتر برهان ریاضی

این روزها درباره پروژه انتقال آب از دریای مازندران به فلات مرکزی نکات زیادی مطرح می‌شود اما مساله مهم اینجاست که نکات مثبتی که ذکر می‌شود – هرچند معتقدم هیچ نکته مثبتی وجود ندارد - در مقابل عوارض و نکات منفی این مساله بسیار ناچیز و بی‌اهمیت است.

دریای مازندران بسیار آسیب‌پذیر بوده و شکننده است و امروزه به خودی خود با مشکلات بسیاری مواجه است که با انجام چنین کارهایی بیشتر به مشکلات آن دامن زده می‌شود.

یکی از نکاتی که در این رابطه وجود دارد این است که با چنین اقدامی، سطح آب این دریا پایین خواهد آمد. آب دریای خزر چند دهه پشت سر هم پایین می‌رفت و از اواخر سال 1356 بود که شروع کرد به بالا آمدن هرچند که مجددا کاهش یافت و پایین رفت. با این حساب، اگر از این دریا بخواهیم آب برداریم، حتی اگر نیم سانتی‌متر در هر سال سطح آبش را پایین ببریم بعد از صد سال نیم متر برداشته می‌شود و ظرف 1000 سال پنج متر آب می‌رود پایین که خطری جدی است و در طولانی‌ مدت این کاهش سطح آب بسیار مساله‌ساز خواهد بود. ضمن این که ما حق نداریم به چنین پروژه‌هایی به صورت کوتاه مدت نگاه کنیم، مقیاس‌های زمین‌شناسی بر اساس میلیون‌ها سال سنجیده می‌شود و اگر بخواهیم میلیون‌ها سال را در نظر بگیریم می‌بینیم که چه آسیبی به این دریا وارد خواهد شد.

یکی دیگر از مواردی که در این قضیه باید در نظر گرفت این است که پنج کشور خودشان را درباره دریای خزر صاحب حق می‌دانند و کافی است کشور ما بهانه به دست کشورهای دیگر بدهد تا آنها بیشتر از ما از این دریا برداشت کنند. این درست است که ما در فلات منطقه خشک داریم ولی در مناطقی از این کشورها هم چنین شرایطی حاکم است به عنوان مثال در ترکمنستان هم کویر وجود دارد و با این کار ما به آنها هم مجوز می‌دهیم که مشکلاتشان را با برداشت آب از این دریا مرتفع کنند و به این ترتیب دیگر چیزی از آب این دریا باقی نخواهد ماند.

نباید فراموش کرد که زمانی هم که از سرشاخه‌های کارون و زاینده‌رود اقدام به برداشت آب کردیم، پیش‌بینی چنین وضعی نمی‌شد اما اکنون می‌بینیم که خشکیده‌ شده‌اند و کارون به بدترین وضع رسیده است. بنابراین و با توجه به سابقه‌ای که در این زمینه وجود دارد حق نداریم همینطور بی‌مبالات به دریای خزر دست بزنیم و آینده آن را به خطر بیندازیم.

هم اکنون خود این دریا با مشکلاتی مواجه است از جمله آلودگی‌های نفتی که وارد این آب می‌شود و پساب‌ها و فاضلاب‌های انسانی که به طور مستقیم و غیرمستقیم به این دریا ریخته می‌شود به طوری که دریای خزر یکی از آلوده‌ترین آبگیرهای دنیاست. همچنین خطر انقراض گونه‌های جانوری این دریا را در نظر بگیرید و نیز آسیب‌هایی که در تمام طول ساحل دریای خزر به این دریا زده‌ایم و اکنون شاهدیم که هیچ نقطه‌ای حتی برای شنا کردن از سلامت کافی برخوردار نیست.

اصلا سوالی که در این میان پیش می‌آید این است که مگر تمام مشکلات ما از کمبود آب است؟ خیر، سوءمدیریت مشکلی است که ما با آن مواجهیم و اکنون برای جبران آن با اینگونه اقدامات می‌خواهیم به محیط زیست صدمه وارد کنیم.

مسوولان بهتر است به جای این اقدامات در نظر بگیرند که کشور هلند به اندازه استان مازندران است و می‌بینیم که دارد به تمام دنیا کره صادر می‌کند. ما اکنون از مازندران که مشکل کم‌آبی هم ندارد به اندازه کافی بهره می‌گیریم که حالا بخواهیم به فلات مرکزی آب ببریم و به توسعه برسیم؟ بهتر است تحقیق کنیم و ببینیم دوبی و سایر کشورها از بیابان چطور دارند بهره‌برداری می‌کنند و ما چطور. لازم نیست به همه‌جا آبرسانی کرد و به دستکاری طبیعت آن هم به این شکل پرداخت بلکه امکانات زیادی وجود دارد که باید نحوه استفاده از آنها را بشناسیم و آنها را به کار بگیریم.

اکنون بسیاری از جنگل‌ها و تالاب‌ها و مهمتر از همه دریاچه ارومیه در معرض خطر هستند و باید فکری به حال آنها کرد نه این که با انجام اقدامات اینچنینی بیشتر دست به تخریب طبیعت زد.

بنابراین به نظر می‌رسد دیگر باید بیش از اینها مواظب نعمت‌های خدادادی سرزمینمان باشیم و با انجام اقدامات نسنجیده، به این منابع طبیعی بیشتر از اینها آسیب وارد نکنیم؛ چرا که در غیر اینصورت و با ادامه این روند که به شدت داریم منابع طبیعی را تخریب می‌کنیم، به آیندگان چه جوابی خواهیم داد؟

* استاد دانشکده محیط زیست واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد

45234

منبع: خبرآنلاین