او در جریان جنگ نیز گفت حملات اسرائیل به ایران میتواند به او فرصت توافق با ایران را بدهد. او در جریان سفر نتانیاهو به واشنگتن نیز پیوسته از مذاکره با ایران و ضرورت اینکه «چیزی روی کاغد آورده شود» گفت.
درحالیکه نتانیاهو به واسطه ماهیت خبیثش همچنان بر طبل ادامه جنگ میکوبد و مثل همیشه نسبت به هر توافقی بین ایران و آمریکا بیمناک است، او امیدوار است با این ادعا که توفیق در حمله به سایتهای هستهای ایران کوتاهمدت است و راهبردی نیست، گزینه نظامی را همچنان حفظ کند.
سخنان او درباره «مهلت 60روزه» و «سقف 480کیلومتری» برای برنامه موشکی ایران نیز عمدتا با هدف تخریب دیپلماسی بین ایران و آمریکا مطرح شده است.
بعید است در طرحهای تجاوزکارانه رژیم اسرائیل علیه ایران، برنامه هستهای ایران جنبه محوری داشته باشد. اسرائیل در سراسر تاریخ خود هدف تضعیف قدرتهای اصلی خاورمیانه را به قصد تبدیل خود به هژمون منطقه دنبال کرده است. هدف این رژیم این بار میتواند مرعوبکردن دیگر کشورهای خاورمیانه و بازکردن راه برای پیشبرد پیمان ابراهیم از طریق بیثباتکردن ایران باشد. نمونه رفتار جنایتکارانه اسرائیل علیه سوریه بعد از فروپاشی دولت اسد که شامل نابودی کلیه داراییهای نظامی سوریه، اشغال بخش بیشتری از خاک سوریه و تلاش برای تجزیه آن کشور است، گویاست.
اسرائیل در تجاوز 12روزه علیه ایران بسیار فراتر از اهداف هستهای ایران رفت و حملاتی انجام داد که نمیتوانست هدفی جز بردن کشور به سمت بیثباتی و تشویق تمایلات تجزیهطلبانه داشته باشد. این در حالی است که آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، اولویتهای متفاوتی دارد و یک ایران بیثبات را که منبع صدور بیثباتی به کل منطقه و خلیج فارس باشد، نمیخواهد و میداند که از عهده هزینههای آن برنخواهد آمد.
ترامپ بهعلاوه با مشکل ناشی از مخالفت شدید پایگاه اجتماعیاش با اقدامات بیش از حد در خاورمیانه نیز مواجه است. بیشتر کشورهای منطقه نیز با بروز بیثباتی در ایران مخالف هستند و خود را قربانی اصلی هرگونه بیثباتی منطقهای میدانند و نیز مخالف روندی هستند که خروجی آن تبدیل اسرائیل به هژمون منطقه باشد. در چنین شرایطی، بین ترامپ و نتانیاهو در مورد سیاست پیشرو اختلافنظر وجود دارد و بهویژه نتانیاهو نگران ازسرگیری مذاکرات بین ایران و آمریکاست.