مفهوم حاکمیت یا قدرت دوگانه را لئون تروتسکی در تحلیل انقلاب ها در کتاب خود به عنوان « تاریخ انقلاب روسیه» مطرح کرد. او در تحلیل انقلاب فوریه ۱۹۱۷ روسیه، نشان داد  چگونه با پایان تزاریسم، دو قدرت موازی دولت موقت از یک سو و شوراهای کارگران و سربازان از سوی دیگر در کشور هر یک با دو شیوه مشروعیت یابی شکل گرفتند . نکته مهم در نظریه تروتسکی آن است که قدرت یا حاکمیت دوگانه از نظر او یک "ناهنجاری تاریخی" است که نمی‌تواند برای مدت طولانی دوام بیاورد و در نهایت یکی از قدرت‌ها باید بر دیگری غلبه کند یا یک انقلاب جدید برای حل این دوگانگی رخ دهد.

آن چه شاید به عنوان یکی از عوامل اصلی عقب افتادگی و توسعه نیافتگی ایران تلقی می شود، حضور یک تعارض و منازعه بسیار عمیق چند ده ساله در حاکمیت سیاسی ایران است که گروه های سیاسی و مردم شاید کمتر به عمق تضاد در چنین سطحی اندیشیده باشند. تضاد میان «هسته سخت» و «نظام سیاسی».

علیرضا معزی روزنامه‌نگار، مؤسس و صاحب امتیاز خبرگزاری خبرآنلاین و در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی رئیس شورای عالی اطلاع رسانی و پس از محمد شیخان معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس جمهور، پیامی که از طریق ایکس منتشر کرد، شاید برای نخستین بار، به مهمترین شکاف میانه «هسته سخت» و «اصل نظام» در ارتباط با انتخاب صدیقی به عنوان امامت نماز جمعه این هفته تهران اشاره کرده است.

علیرضا معزی نوشته است: «انتخاب آقای صدیقی برای امامت نماز جمعه این هفته آن هم بلافاصله پس از تاکید رهبری بر «اتحاد عظیم ملی»، چیزی فراتر از دهن کجی به مردم است؛ اخطار مدعیان هسته سخت است به اصل نظام، بدان معنا که موجودیتشان را مقدم بر موجودیت ایران و نظام و می دانند وحذف نمادهایشان را برنمی تابند.»

تمایز علمی، و جدی میان «هسته سخت» و «نظام سیاسی»، قادر است یکی از مهمترین مسئله های اصلی ایران را از عمق بحث های نخبگی به سطح اجتماعی بیاورد. نکته آن که اگر در ساختار تحلیلی نیروهای سیاسی، چنین نگاهی به صورت نهادمند وجود می داشت، بسیاری از مشکلات ایران تا کنون یا وجود نمی داشت و اگر هم وجود می داشت، سازوکارهای حل آن با راه حل هایی مانند فقه المصلحه بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی فراهم می شد. این تحلیل می رساند که اغلب گروه های سیاسی در ۴۶ سال گذشته راه به خطا رفته اند و علاوه بر نیروسوزی، به مرحله سوزی های دهشتناکی ناخواسته اقدام کرده اند.

از منظری دیگر، از پیام ایکس  معزی می توان دریافت که این شکاف، که ابعاد و عمق ساختاری دارد، خود بخش بسیار مهمی از حاکمیت دوگانه واقعی و واقعا موجود است. انتخاب صدیقی برای امامت نماز جمعه به طور دقیق بعد از جنگ  تحمیلی ۱۲ روزه اسراییل علیه ایران، با هدف دلسرد کردن مردم از مقاومت ملی خود، «اخطار مدعیان هسته سخت است به اصل نظام، بدان معنا که موجودیتشان را مقدم بر موجودیت ایران و نظام می دانند وحذف نمادهایشان را برنمی تابند». اما نیروهای اپوزیسیون داخلی، چگونه نادانسته خود را به مسئله اصلی تبدیل کرده اند، به نحوی که فرآیند شناخت «هسته سخت» و تمایز آن با «اصل نظام» طی ده ها سال از انظار عمومی پنهان مانده، خود ناشی از ضعف استراتژیک نیروهای روشنفکری و سیاسی کشور است.

نظریه پردازان سیاسی معتقدند تمایز میان "هسته سخت" و "اصل نظام" در مطالعات تحولات، رمزو راز آگاهی به روندها و فرآیندهای اجتماعی ایران است. البته جداسازی «هسته سخت» از «اصل نظام» در مطالعات محمدعلی مرادی، جامعه شناس و نظریه پرداز سیاسی نیز آمده است. از نظر او هسته سخت قدرت شامل عناصر ثابت و پایدار ایدئولوژیک است که بقای نظام را تضمین می کند که در شرایط کنونی کارکردی به طور کامل عکس پیدا کرده اند. اصل نظام نیز شامل جنبه های متغیر و انعطاف پذیر در سیاستگذاری ها و رویکردهای اجرایی با نمادهایی از چهره های سیاسی است.

 همانگونه که در بالا آمد تمایز میان «هسته سخت» و «اصل نظام» که در خود واقعیت حاکمیت دوگانه را به عنوان دو مرکز قدرت در یک نظام سیاسی، پنهان دارد، به وضعیتی اشاره می کند که دو مرکز با دو منبع مشروعیت متفاوت به صورت همزمان، در چارچوب تعارض یا رقابت در نسبت با یکدیگر قرار می گیرند و منجر به بی ثباتی، بحران و در مراحل شدیدتر می توانند به فروپاشی نظام سیاسی نیز منتهی بشوند.

  مفهوم حاکمیت یا قدرت دوگانه را لئون تروتسکی در تحلیل انقلاب ها در کتاب خود به عنوان « تاریخ انقلاب روسیه» مطرح کرد. او در تحلیل انقلاب فوریه ۱۹۱۷ روسیه، نشان داد  چگونه با پایان تزاریسم، دو قدرت موازی دولت موقت از یک سو و شوراهای کارگران و سربازان از سوی دیگر در کشور هر یک با دو شیوه مشروعیت یابی شکل گرفتند . نکته مهم در نظریه تروتسکی آن است که قدرت یا حاکمیت دوگانه از نظر او یک "ناهنجاری تاریخی" است که نمی‌تواند برای مدت طولانی دوام بیاورد و در نهایت یکی از قدرت‌ها باید بر دیگری غلبه کند یا یک انقلاب جدید برای حل این دوگانگی رخ دهد. تروتسکی به درستی اشاره می کند که ماهیت این دو نیروی تاریخی، تخاصمی و رقابتی است که در یک دوره گذار تاریخی به طور همزمان در صحنه سیاسی حضور فعال دارند. 

   موقتی بودن حضور همزمان «هسته سخت» و «نظام سیاسی»، همان موضوعی است که در پیام ایکس معزی به طور غیرمستقیم نیز به آن اشاره شده است. «هسته سخت آنقدر قدرت دارد که خود را ارجح بر ایران و نظام و سیاسی می داند.» اکنون با این آگاهی، می توان دریافت که گرانیگاه عدم توسعه ایران در کجا قرار دارد. تمرکز احزاب، سمن ها، و سازمان های مردم نهاد، و به ویژه رسانه های اصولگرایان و اصلاح طلبان، می تواند در تبیین ماهیت دوگانه قدرت و تمایز میان «هسته سخت» و «نظام سیاسی» در تشکیل یک دولت قوی توسعه خواه، و ملت قوی توسعه خواه موثر و تعیین کننده باشد. آشکار شدن این تضاد عمیق، دارای پتانسیل همبستگی ملی قوی با نظام سیاسی علیه هسته سخت قدرت است. عدم استفاده از این پتانسیل، می تواند بنیه اجتماعی ایران در برابر مقاومت مقابل اسراییل و آمریکا را ضعیف کند.

جبر تاریخی ایران از انتخاب میان «هسته سخت» و «نظام سیاسی» می گذرد. بدون عبور از چنین مرحله ای تاریخی، امکان توسعه آگاهانه کشور محل اعراب نخواهد داشت. این هسته سخت خود ناشی از طبقه جدید نفتی است که احمدی نژاد با درآمدهای سرشار فروش نفت، آن را تقویت و ساختارمند کرد. به عبارت دیگر آنگونه که جاناتان کلی و هربرت کلن در باره نظام های ایجاد شده بعد از انقلاب تاکید می کنند ایرانیان نیز پس از انقلاب، دچار نابرابری های شدیدتری شدند که یک بخش عمده آن حاصل قدرت یابی طبقه جدید و هسته سخت در پرتو تحریم ها بوده است. اکنون آنان آنقدر تنومند شده اند که اگر زمانی کلمه پاچنار به آنان اطلاق می شد، امروز تهدیدی جدی علیه چنارها هستند. سیاست های آنان به وضعیت خطرناک «دارا»های اندک و «ندار»های گسترده و فقیر منجر شده است. چنین موقعیتی باعث شده که در عمل این نظریه جاناتان کلی و هربرت کلن تحقق یابد که یک انقلاب به همان اندازه که به دارندگان سرمایه انسانی یا به کسانی که توانسته اند سرمایه مادی شان را حفظ کنند، سود می رساند، به فقیرترین حامیان خود سود نمی رساند. اکنون ایران و ایرانیان در چنین ورطه ای با توجه به تعارض جدی میان میان منافع«هست سخت» و «نظام سیاسی»، گیر افتاده اند.

۲۱۶۲۱۶

منبع: خبرآنلاین