خبرآنلاین - مهسا مژدهی: دیمیتری مدودف رئیسجمهور و نخستوزیر پیشین روسیه، مسیر خود را از لیبرالی نرمخو با رویکردی مثبت نسبت به غرب تا مردی خشمگین و تندخو و دشمنی برای غرب و به خصوص ایالات متحده، با سرعت نسبتا زیادی طی کرد.
نزدیک به دو دهه قبل او مردی جوان محسوب میشد که غربیها امید داشتند سرسختی کمتری نسبت به ولادیمیر پوتین از خود نشان داده و روسیه را به سمتی پیش ببرد که بازیگری قابل قبول برای غرب در شرق اروپا باشد. او که تفاهمنامه کاهش تسلیحات هستهای بین روسیه و آمریکا را امضا کرد؛ اما حالا با اظهاراتش در شبکه اجتماعی ایکس و کانال تلگرامیاش حریف میطلبد و برای آمریکاییها و شخص دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، شاخ و شانه میکشد.
اظهارات تندی که به تنش میان روسیه و آمریکا دامن زد
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در هفتههای اخیر با تعیین ضربالاجلهایی برای پوتین، روسها را برای پذیرش آتشبس در اوکراین تحت فشار قرار داد. این فشارها البته نه تنها اوضاع را بهتر نکرد؛ بلکه به شدت گرفتن حملات علیه کییف پایتخت اوکراین منجر شد. مدودف در مورد اولتیماتوم ترامپ در شبکههای اجتماعی نوشت: «هر اولتیماتوم تازه یک تهدید است و گامی به سوی جنگ.»
او کمی قبلتر در اوایل ماه ژوئیه ضربالاجل ترامپ را نمایشی خوانده بود. مدودف اما یک تهدید دیگر هم کرد و پای «دست مرگ» را وسط کشید که به معنای سیستم کنترل هستهای خودکار است که از زمان جنگ سرد طراحی شده تا در صورتی که حمله اتمی به روسیه انجام گیرد، به طور خودکار ترتیب یک حمله متقابل را تضمین کند.
ترامپ در مقابل این تهدیدها اعلام کرد که دو زیردریایی هستهای را به نقاطی استراتژیک فرستاده است. او در مورد اینکه زیردریاییها در کجا مستقر شدهاند، توضیحی نداد. ترامپ که از مدودف بهعنوان رئیسجمهور شکستخورده روسیه یاد کرد خطاب به او گفت که مراقب حرفهایش باشد؛ چرا که وارد قلمروی بسیار خطرناکی شده است.
در مسکو کسی ادعاهای مدودف را به صورت رسمی رد یا تائید نکرده؛ ولی ظاهرا در واشنگتن، تهدید هستهای علیه ایالات متحده برای کاخ سفید گران تمام شده است. روسها تا هشتم ماه اوت فرصت دارند تا آتشبس در جنگ با اوکراین را به سرانجام برسانند؛ اما بهنظر میرسد پوتین برنامهای برای توقف جنگ ندارد.
تنش میان روسیه و آمریکا با اسم رمز سلاح هستهای فصل تازهای از تنشها میان دو کشور را رقم زده است. با وجود لحن تند ترامپ درمورد مدودف و اظهاراتش و همچنین تصمیم غافلگیرکننده او در خصوص استقرار زیردریاییهای هستهای، ناظران معتقدند این به معنای نزدیک شدن به یک جنگ واقعی هستهای میان دو کشور نیست و در حقیقت تنها هشداری تند از سوی رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا که از قضا از دست پوتین خشمگین است به حساب میآید.
با اینحال برخی از چهرههای آمریکایی فردی چون جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ در دور اول ریاستجمهوری او؛ نگرانی زیادی دارند. بولتون روز شنبه در این خصوص هشدار داد: ترامپ اصولا نمیداند نیروی دریایی هستهای آمریکا چطور کار میکند و چه وظیفهای دارد؟ اقدامات ترامپ به خصوص در زمینه دستور دادن به نیروهای راهبردی هستهای بسیار پرخطر هستند و ممکن است با یک سوتفاهم باعث بروز پاسخ از قدرتهای اتمی دیگر یعنی چین و روسیه شوند.
از رئیسجمهوری لیبرال تا مهرهای بیاثر
مدودف در سال ۲۰۰۸ بهعنوان سومین رئیسجمهور روسیه کار خود را با حمایت تمام قد پوتین آغاز کرد. در همان زمان زمزمههایی وجود داشت که معتقد بودند در پشت پرده این انتخابات شخص پوتین فعال است و در حقیقت مدودف تنها در ظاهر اداره امور را در روسیه برعهده دارد. با همه اینها وقتی او از ارزشهای لیبرال حرف میزد، غربیها این تصور را داشتند که دوران پیشین سر آمده و روسها با شتاب بیشتری به سمت عادیسازی روابط با غرب میآیند. دولت اوباما خیلی زود متوجه شد که مدودف راه چندان متفاوتی را از پوتین طی نمیکند. در واقع اروپا و آمریکا اندکی بعد از شروع کار او به این نتیجه رسیدند که به دلایل تاریخی، ژئوپلتیک و نحوه سیاستورزی روسی نمیتوانند از مدودف توقع داشته باشند که در مقابل لیبرالیسم اروپایی و امریکایی سر تعظیم فرود آورد.
برخی معتقدند مدودف تنها زمانی که کرسی ریاست جمهوری را ترک کرد، تبدیل به چهرهای جنجالی شد. او در طول سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ و سپس وقتی تا سالها نخستوزیر پوتین بود، نتوانست چهرهای مستقل از خود به نمایش بگذارد و بهطور مداوم شبیه یک عروسک خیمه شببازی ظاهر میشد. اما حتی در همین دوران برخی از اظهارات مدودف نشاندهنده آن بود که مایل است نقاب فعلی را کنار زده و در مواقع حساس چهرهای جنجالی از خود به یادگار بگذارد.
یکی از نخستین اظهارنظرهای جنجالی مدودف؛ مربوط به سال ۲۰۰۹ است. در آن زمان یک سال از جنگ روسیه و گرجستان بر سر آبخازیا و اوستیای جنوبی میگذشت که مدودف برخلاف میل کشورهای غربی گفت این دو منطقه دو کشور جداگانه به حساب میآیند. در آن زمان یکی از مهمترین تنشهای میان روسیه و غرب بر سر مساله گرجستان شکل گرفته بود و نظرات مدودف خشم بسیاری را آفرید؛ به ویژه اینکه او پیش از این گرجستان را به نسلکشی در اوستیای جنوبی متهم کرده بود. مدودف سالها بعد نشان داد که از این رویکرد خود کوتاه نیامده است.
پس از آن مدودف تلاش کرد تا بیسروصداتر از گذشته باشد و رویکردی را به کار برد که با علایقش به یوگا و طبیعت همخوانی بیشتری داشت. او سعی کرد از در دوستی با اوباما در بیاید و دیداری دوستانه را رقم زد و بعد با لحنی آشتیجویانه از اهمیت آزادی برای شهروندان روسی گفت؛ حرفهایی که چندان با وقایع داخلی روسیه در دوران ریاست جمهوری مدودف همخوانی نداشت و در همان دوران هم روسها از کمبود آزادی بیان و فشار بر اقلیتها و ساکت کردن مخالفان رنج میبردند.
دیمیتری مدودف حتی بعد از انتخاباتی که پوتین را بهعنوان رئیسجمهور، دوباره به کرملین بازگرداند، دستکم تا سال ۲۰۱۷ سعی کرد خود را شخصیتی میانهرو معرفی کند. اما رویکردش در شبکههای اجتماعی نشان میداد که او در میانسالی به سمت ملیگرایی افراطی گرایش پیدا کرده است. مدودف نشان داد همانطور که در سال ۲۰۱۲ در جلسهای با قانونگذاران گفته بود هرگز فردی لیبرال نبوده است. او مقام نخستوزیری را تبدیل به یک مقام فرمالیته و بیاثر کرد و تقریبا کارمند پوتین باقی ماند. تصاویری از او در حال چرت زدن بر سر سخنرانیهای پوتین، ویدیوهایی غیرجدی و سخنانی بیپایه باعث شد تا مدودف از سوی کسانی که سیاست را در مسکو دنبال میکنند، مایه تمسخر باشد.
اتهام فساد و آغاز دشمنی با غرب
الکسی ناوالنی، رهبر فقید اپوزیسیون روسیه، که به طرز مشکوکی سال ۲۰۲۴ درگذشت، یکی از کسانی بود که با دیمیتری مدودف وارد رویارویی شد. احتمالا کینه مدودف از ناوالنی از کینه شخص پوتین هم عمیقتر باشد. مدودف که طی چهار سال ریاستجمهوری خود را پرچمدار مبارزه با فساد معرفی میکرد، در سال ۲۰۱۷ از سوی ناوالنی و در وبلاگ پرطرفدار او متهم به فساد مالی شد. ناوالنی با انتشار ویدیویی از خانههای بسیار لوکس مدودف و تاجران اطرافش را هدف گرفت و آنها را متهم به فساد گسترده مالی کرد. مدودف این اتهامات را نپذیرفت اما آثارش تا امروز بر زندگی او باقی ماند. خیلی زود روسها متوجه شدند مدودف که روزی در ۴۲ سالگی بهعنوان دوست پوتین و مردی که میتواند برای دور زدن موانع قانونی وارد عرصه سیاست شد، بهره مالی چشمگیری از دوران چهار ساله ریاست جمهوری و بعدها نخستوزیری خود برده است.
پوتین در سال ۲۰۲۰ احتمالا متوجه شد که دیگر نیازی به یک مترسک ندارد و نیازمند آن است تا یک نخستوزیر واقعی را در کنار خود داشته باشد. مدودف برای اینکه نظر حزب حاکم بر روسیه را جلب کند، به صورت مداوم تلاش کرد تا خود را فردی معرفی کند که با استانداردهای آنها هماهنگ است. اما وقتی پوتین شغل معاون شورای امنیت را در سینی گذاشته و به او تقدیم کرد؛ مشخص شد که تغییر مواضع او طی سالها باعث نشده تا مدودف بار دیگر شانسی برای نقشآفرینی سیاسی داشته باشد.
استعفای مدودف در سال ۲۰۲۰ درست در زمانی اتفاق افتاد که پوتین تلاش داشت تا اصلاحاتی را در قانون اساسی شکل دهد که به تثبیت قدرتش منجر شود. از آن زمان او مواضع تند خود را افزایش داده و بهنظر میرسد در حال امتحان کردن راههای مختلف برای مقابله با فراموش نشدن است.
شبکههای اجتماعی جولانگاه مدودف
هفت میلیون نفر روس و غیر روس شبکههای اجتماعی دیمیتری مدودف را دنبال میکنند و او حالا در نقش یک سلبریتی سیاسی ظاهر شده است. یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر کانال تلگرامی او را دنبال میکنند که تندترین اظهارنظرها در همانجا مطرح میشود. بخش عمده گفتههای مدودف به ویژه پس از آغاز جنگ با اوکراین، توهین به اوکراینیهاست. او یکبار رهبران اوکراین را به سوسکهایی داخل یک شیشه تشبیه کرد که واکنش برانگیز شد و بارها اوکراینیها را به نازیها تشبیه کرده یا آنها را نئونازی خوانده است.
مدودف همچنین از تهدید به استفاده از سلاح هستهای ابایی ندارد و در سال ۲۰۲۲ گفت که ایده مجازات کشوری که یکی از بزرگترین تواناییهای هستهای را دارد، پوچ است و بهطور بالقوه تهدیدی برای موجودیت بشریت محسوب میشود. او در تابستان سال ۲۰۲۳ مدعی شد که هیچکس به دنبال جنگ هستهای نیست، اما مسکو در صورت تمام شدن صبرش، میتواند از سلاح هستهای استفاده کند. او همان زمان در بخش دیگری از پست تلگرامیاش تاکید کرد: غربی ها گمان میکنند مسکو از خط قرمزها عبور نخواهند کرد و فقط تهدید کلامی دارد. این در حالی است که صبر مسکو رو به پایان است. در زمستان همان سال او اوکراینیها را حیوانات دستآموز غرب خواند و گفت اروپا به قیمومیت آمریکا نیاز حیاتی داشته و هیچ مذاکره کننده شایستهای در اوکراین وجود ندارد.
نخستوزیر اسبق پوتین همچنین در پست دیگری، همزمان به اروپاییها، زنان و افراد مسن توهین کرد و نوشت: امروز اروپا در داخل مرزهای اتحادیه اروپا مانند زن مسن و ضعیف است که سعی دارد خود را در قالب یک زن جوان و زیبا پنهان کند. دوران چنین اروپایی بهطور غیرقابل بازگشتی تمام شده است.
رئیسجمهور سابق روسیه که یکبار فردریش مرتس صدراعظم آلمان را نازی خوانده بود، در روزهای انتهایی بهار امسال تهدید کرد که اگر آلمان با نیروهایش توسط تسلیحات دوربرد به عمق خاک روسیه حمله کند، مسکو هر تصمیمی برای اقدامات تلافیجویانه میگیرد.
مدودف شانسی در سیاست روسیه ندارد
در سال ۲۰۰۸ انتظار میرفت که مدودف آینده درخشانی در سیاست روسیه داشته باشد. هر چند در همان زمان هم نزدیکی او به شخص ولادیمیر پوتین باعث ایجاد ملاحظاتی شده بود؛ اما امیدها برای وزیدن نسیم تغییر پابرجا بهنظر میرسید. در سال ۲۰۱۱ وقتی پوتین قصد داشت برای انتخابات ریاستجمهوری کاندیدا شود، مدودف از همه خواست تا به او رای دهند. در عین حال برخی معتقد بودند مدودف اگر بتواند با پافشاری بر سیاستهای لیبرال راه خود را به قلب اروپاییها و آمریکاییها باز کند، شانس بالایی برای گرفتن جای پوتین دارد. این ایده البته هرگز عملی نشد. بهنظر میرسد که دیمیتری مدودف به پول و تکنولوژی بیش از لیبرالیسم علاقه داشت و برای او ماندن در سایه پوتین کافی بود. او در پایان هم شانس زیادی نیاورد. استعفایش وقتی دیگر پوتین احتیاجی به یک او نداشت، تحقیرآمیز بود. مدودف از سال ۱۹۹۰ که با پوتین دیدار کرد، زیرسایهاش قرار گرفت و با وجود اینکه گاهی تلاش کرد از این سایه خارج شود؛ اما هرگز موفقیتی بهدست نیاورد. بگومگوی اخیر میان مدودف و ترامپ یکی از معدود لحظات درخشان در عمر سیاسی نخستوزیر سابق است. او که میرفت تا به یک سیاستمدار فراموش شده تبدیل شود، ناگهان با تهدید هستهای علیه آمریکا، از سیاهچاله بیرون آمد و توجه جهان را تا جایی به خود جلب کرد که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به دلیل مواضعش، دو زیردریایی هستهای را جابهجا کند.
۳۱۲/۴۲