یک استاد روابط بین‌الملل می‌گوید: «تقریباً تمام کشورهای منطقه خاورمیانه نسبت به ایران زاویه دارند. هیچ‌کدام متحد ایران نیستند، همکاری خاصی هم وجود ندارد، حتی رقابت سالمی هم نمی‌بینیم. در واقع، بسیاری از این کشورها در حالت تخاصم با ایران هستند.»

خبرآنلاین - جواد مرشدی:اولین روز هفته گذشته  بود که وزیرخارجه دولت یازدهم و دوازدهم از یک طرح جدید هسته‌ای برای منطقه و با هدف خاورمیانه عاری از سلاح اتمی رونمایی کرد.

محمدجواد ظریف و محسن بهاروند، سفیر سابق ایران در بریتانیا، در یادداشتی مشترک در روزنامه گاردین طرحی تازه برای همکاری هسته‌ای صلح‌آمیز در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پیشنهاد کرده‌اند. این طرح با عنوان مرکز تحقیق، توسعه و پیشرفت هسته‌ای در خاورمیانه بنام «مناره»معرفی شده و هدف آن ایجاد نهادی منطقه‌ای برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و کاهش تنش‌های هسته‌ای در منطقه است.

"مناره "به طور ضمنی به دنبال شکل‌گیری همکاری صلح‌آمیز هسته‌ای مشترک در منطقه با اعمال نظارت سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. اما نکته مهمی که در طرح پیشنهادی ظریف مورد غفلت قرار گرفته، شرایط فعلی منطقه با در نظرگرفتن واقعیات نظام بین‌الملل است.

این طرح در داخل مخالفان خاص خود را دارد ،آنچنانکه محمد کاظم انبارلویی قائم‌مقام دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی با انتقاد ازاین طرح در گفتگو با فارس تأکید کرد:  طرح آقای ظریف، نه یک طرح واقعی است و نه ابتکاری تازه. بلکه بازتاب همان نگاه شکست‌خورده‌ای است که بار دیگر می‌خواهد به غرب تکیه کند. به تعبیر دقیق، نه می‌توان بر فراز آن مناره اذان گفت و نه می‌توان به آن تکیه کرد.

خبرگزاری "خبرآنلاین"در گفتگو با مهدی ذاکریان کارشناس مسائل بین الملل به جنبه های عملی طرح پیشنهادی ظریف و مشارکت سایر کشورها در این طرح ضمن پذیرش مقامات داخلی پرداخته است که در پی می آید.

*** پیشنهاد تشکیل شبکه خاورمیانه برای تحقیقات و پیشرفت اتمی (مناره) تا چه حد می تواند عملی باشد؟

به باور من، این طرح‌ها عملی نیستند. بیشتر جنبه شعاری دارند و مبتنی بر نوعی برداشت داخلی از مسائل با نگاه بین‌المللی هستند. یعنی برخی افراد در داخل کشور، زمانی که با مشکلاتی مواجه می‌شوند، تلاش می‌کنند با ارائه طرح‌هایی به دنیا، جمهوری اسلامی را فعال نشان دهند. اما من این طرح‌ها را عملی نمی‌بینم.

*** علت این نوع نگاه شما چیست؟

علتش این است که تقریباً تمام کشورهای منطقه خاورمیانه نسبت به ایران زاویه دارند. هیچ‌کدام متحد ایران نیستند، همکاری خاصی هم وجود ندارد، حتی رقابت سالمی هم نمی‌بینیم. در واقع، می‌توان گفت بسیاری از این کشورها در حالت تخاصم با ایران هستند.

*** یعنی از نظر شما اساساً زمینه‌ای برای همکاری منطقه‌ای در این حوزه وجود ندارد؟

بله، واقعاً هیچ زمینه‌ای برای همکاری ایران با سایر کشورهای خاورمیانه وجود ندارد. ما این را در جریان جنگ ۱۲ روزه هم دیدیم. عجیب است که یادداشتی با این محتوای خوشبینانه از سوی آقای دکتر ظریف، که فردی دانشمند و باتجربه است، منتشر شده. من نمی‌دانم آیا ایشان در طول این جنگ ۱۲ روزه توجه داشتند که کشورهای منطقه هیچ واکنشی در حمایت از ایران نشان ندادند؟

حال فرض کنید همین کشورها بخواهند در یک کنسرسیوم هسته‌ای شرکت کنند که پیشنهادش هم از سوی ایران ارائه شده باشد، نه از سوی قدرت‌های جهانی یا سازمان‌هایی مانند سازمان ملل یا اتحادیه اروپا. معمولاً این کشورها به پیشنهادات ایران توجهی نمی‌کنند و آن‌ها را جدی نمی‌گیرند؛ مگر اینکه از سوی کشوری که با آن رابطه استراتژیک دارند مطرح شود. حالا ایران بخواهد به کشورهای منطقه بگوید بیایید با هم در حوزه تحقیق و توسعه هسته‌ای همکاری کنیم ، کدام کشور قرار است از این طرح استقبال کند؟ اساس خاورمیانه و شکل‌دهی به آن را آمریکا و اسرائیل تعیین می‌کنند.

***مگر یکی از دغدغه های اصلی دولت ترامپ چین نیست؟

اینطور نیست،برخلاف ادعای گذشته مبنی بر اینکه آمریکا تمرکز خود را به سمت چین برده و دیگر خاورمیانه برایش اهمیت ندارد، واقعیت این است که با توافق‌هایی مانند پیمان ابراهیم و عادی‌سازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل، منطقه دچار تغییراتی شده. اما تمام این تحولات نشان داد که خاورمیانه همچنان منطقه‌ای پرتنش است و در چنین فضایی، همکاری منطقه‌ای به سادگی شکل نمی‌گیرد، خصوصاً وقتی یکی از طرف‌های این همکاری، ایران، از سوی نظام بین‌الملل به‌عنوان یکی از علل اصلی این تنش‌ها شناخته می‌شود؛ به‌ویژه به‌خاطر فعالیت‌های هسته‌ای، موشکی و نفوذ منطقه‌ای‌اش.

درقبل از انقلاب اسلامی زمانی که شاه به‌دنبال فعالیت هسته‌ای رفت، آمریکایی‌ها با اینکه مانع‌تراشی کردند، اما شاه توانست نوعی محبوبیت و مشروعیت بین‌المللی برای ایران به وجود آورد. از نظر اقتصادی با تمام دنیا کار می‌کرد، از نظر سیاسی نقش مثبتی میان بلوک شرق و غرب ایفا می‌کرد و موجب افزایش تنش‌ها نمی‌شد، برعکس، سیاست موازنه مثبت را دنبال می‌کرد.

در آن دوره، ایران نه‌تنها با کشورهای غیرمتعهد بلکه با کشورهای منطقه نیز روابط دوستانه و سازنده‌ای داشت. همین باعث شد ایران بتواند نقش فعالی در شکل‌گیری رژیم خلع سلاح و پیمان NPT ایفا کند. حتی ایران ده سال ریاست کنفرانس خلع سلاح را بر عهده داشت. مرحوم دکتر داوود باوند هم یکی از رؤسای این کنفرانس‌ها بود. در مجموع، ایران آن زمان توانست با نظام بین‌الملل تعامل مثبت برقرار کند و شرایطی را فراهم آورد که هم فعالیت‌های هسته‌ای در داخل کشور انجام شود، هم مورد استقبال جهانی قرار گیرد، و کشورهای مختلف از جمله فرانسه، آلمان و آمریکا در برنامه‌های هسته‌ای ایران سرمایه‌گذاری کنند.

*** درست است که آنها درآن مقطع دراین بخش سرمایه‌گذاری کردند اما امروز این کشورها در برنامه هسته ای ما دخالت و چشم پیشرفت ایران هسته ای را ندارند.

برای اینکه امروز شرایط کاملاً متفاوت است. ایران خود یکی از طرف‌های تنش محسوب می‌شود. این شگفت‌انگیز است که با نام آقای ظریف چنین پیشنهادی منتشر شده، آن‌ هم در شرایطی که شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر می‌کند و بسیاری از همین کشورهای منطقه هم در آن حضور دارند.

*** در چنین فضایی آیا می توان انتظار داشت که این طرح پیشنهادی ازسوی  ایران مورد پذیرش واقع شود؟

خیر،در متن این طرح، ناسزاهایی به اسرائیل داده شده. البته ممکن است نظام بین‌الملل برخی رفتارهای اسرائیل را محکوم کند، اما در واقعیت بیشتر اقدامات حماس را محکوم می‌کند. از دید آنان، حمله ۷ اکتبر اگرچه ممکن است با عنوان «مقاومت» توجیه شود، اما اقداماتی که ناقض حقوق بشر و حقوق جنگ است، مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد.

*** آقای دکتر شما اشاره داشتید به اینکه کشورهای منطقه همکاری نمیکنند، حالا فکر میکنید که در این بین آیا مقام های ایران و همچنین آمریکا ازچنین طرحی استقبال میکنند یا خیر ؟

البته باید توجه داشت که آمریکا را نمی‌توان از مردمش جدا کرد. آقای ترامپ کسی است که دو دوره در انتخابات پیروز شد. همین حالا هم شانس پیروزی دارد. او با تمام مواضع تند و انتقادهایی که دارد، مورد حمایت بخش زیادی از مردم آمریکاست. پس وقتی می‌گوییم «آمریکا»، منظورمان فقط دولت نیست؛ بلکه شامل ملت، کنگره و سایر نهادها هم می‌شود.

در داخل ایران نیز، کسانی که این طرح را ارائه دادند، حتی از سوی بدنه اجرایی، تحقیقاتی یا راهبردی جمهوری اسلامی هم حمایت نشدند. به‌عنوان مثال، ورود آقای پزشکیان به رقابت‌های ریاست جمهوری مرهون تلاش‌های آقای ظریف بود. اگر آن نطق طوفانی آقای ظریف نبود، شاید رئیس‌جمهور فعلی کس دیگری بود. اما همین فرد یعنی آقای پزشکیان، از آقای ظریف حمایت نکرد. حالا چطور انتظار داریم سایر دستگاه‌ها مثل مجلس، قوه قضاییه، نهادهای امنیتی، نظامی یا حتی بیت رهبری از این طرح استقبال کنند؟

بنابراین، باید واقع‌بین باشیم. وقتی کسی که در پاستور نشسته و تا این حد مدیون حمایت آقای ظریف است، اما حاضر نیست شخصاً از او حمایت کند، چگونه ممکن است طرحی که از سوی او ارائه شده، در سطح ملی یا بین‌المللی مورد پذیرش قرار گیرد؟

*** نزد مقامات آمریکایی چطور؟

 در آمریکا هم نمی‌توان انتظار داشت این طرح پذیرفته شود. کشوری که تا ۵۰ روز پیش با ایران درگیر بود، چگونه ممکن است حالا به ایران و دیگر کشورهای منطقه اجازه دهد که در قالب یک کنسرسیوم، فعالیت‌های تحقیق و توسعه هسته‌ای را انجام دهند؟

*** این شرط عدم تمایل به دستیابی به سلاح هسته‌ای در این طرح، چه معنایی دارد؟

خب، عضویت در NPT یعنی همین! یعنی عدم تمایل برای دستیابی به سلاح هسته‌ای. به همین دلیل است که من از دیدن این شرط در طرح تعجب کردم. آقای دکتر ظریف بهتر از هر کسی می‌دانند که جمهوری اسلامی تهدید به خروج از NPT کرده، اما خروج از این پیمان چه از نظر حقوقی و چه از نظر سیاسی هزینه زیادی برای ایران دارد و اساساً قابل پذیرش نیست.

۲۱۲/۴۲

منبع: خبرآنلاین