آهنگهایی از شعرهای مولانا بخشی از مهریه هفت میلیاردی یک خانم دکتر بود. این پزشک زن هرگز باور نمیکرد روزی با خیانت آشکار همسرش که وی هم پزشک است مجبور به درخواست دریافت مهریه طلاییاش شود.
چندی پیش زن شیکپوشی به شعبه 265 دادگاه خانواده ونک تهران مراجعه کرد و در حالی که ناراحت بود گفت: پزشک هستم. سال 82 خیلی اتفاقی در دانشگاه با همکلاسی خود به نام امیر آشنا شدم و خیلی زود امیر به من پیشنهاد ازدواج داد. وقتی دیدم که وی مرد خانوادهدوست و خوشرویی است موضوع را با خانوادهام در میان گذاشته و پس از اعلام موافقت پدر و مادرم به امیر جواب مثبت داده و با مهریه هزار و 14 سکه طلا و یک کاست از آهنگهای ساخته و نواخته همسرم که شعرهای آن از مولانا باشد، پای سفره عقد نشسته و پیوند زناشویی بستیم.
این خانم دکتر در حالی که بغض گلویش را گرفته بود، ادامه داد: چند سالی زندگی خوب و آرامی داشتیم طوری که بستگانم نسبت به زندگیمان حسادت داشتند. همیشه فکر میکردم که من و امیر، خوشبختترین زوج دنیا هستیم اما همزمان با پذیرش امیر در آزمون تخصصی اورولوژی، کاخ آرزوهایم به یکباره فرو ریخت و همسرم که همیشه مدعی بود عاشق من است، از طریق دوستانم متوجه شدم که با یک خانم دکتر دیگر رابطه پنهانی دارد. اما من حرف آنها را باور نمیکردم چرا که با زندگی خوبی که داشتم دلیلی نمیدیدم امیر بخواهد به من خیانت کند. یک روز به دلیل کسالتی که داشتم برای چند ساعتی مطب را تعطیل کردم تا به خانه بروم و استراحت کنم وقتی به خانه رسیدم ناگهان متوجه حضور زنی غریبه با شوهرم در خانه شدم. با دیدن آنها دنیا برایم تیره و تار شد چرا که هرگز فکر نمیکردم که امیر روزی بخواهد به من خیانت کند. با وجود این که همسرم به من خیانت کرده است باز هم عاشق وی و زندگی مشترکمان هستم اما برای این که تنبیه شود تقاضای دریافت مهریه میلیاردیام را دارم.
به دنبال اظهارات این خانم دکتر، همسر پزشکش به دادگاه فرا خوانده شد.
47282