محمدجواد آذری‌جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: در زمان انتخابات وقتی برای حضور در صحنه وارد شدیم، به مردم قول داده بودم که در دولت نقشی نخواهم داشت و این تعهد را در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی اعلام کرده بودم. علاوه بر این، واقعیت این است که برخی افراد حاضر در دولت تحمل همکاری با من را نداشتند و متقابلاً برای من هم کار کردن با آن‌ها دشوار بود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدجواد آذری‌جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات، دیدگاه‌های خود را درباره مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور بیان کرد.

بنا بر روایت فارس، درادامه مشروح این گفتوگو را می‌خوانید:

*در سیاست و برنامه‌ریزی ملی، همیشه پنجره‌های فرصتی به‌وجود می‌آید؛ مثلاً زمانی شعار اصلی کشور «اقتصاد مقاومتی» می‌شود و گروه‌های مختلف تلاش می‌کنند مطالبات همیشگی خود را در قالب آن مطرح کنند. جبهه اصلاحات هم همواره مطالباتی در زمینه تغییرات ساختاری در نظام اداری کشور داشته و این امر تازه‌ای نیست. اما در این بیانیه دو مفروض تازه وجود دارد که به‌زعم من اشکال اساسی دارد.

*من که اساساً عضو هیچ حزب یا جناح سیاسی نیستم و در جلسات جبهه اصلاحات هم حضور نداشته‌ام. طبیعی است که اگر در آن جلسه بودم، همان مبانی و استدلال‌هایی که در این گفت‌وگو مطرح کردم را به بحث می‌گذاشتم. بالاخره شنیده‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد در خودِ آن جمع هم اجماع کامل نبوده و برخی فعالان اصلاح‌طلب نظرات متفاوتی ارائه داده‌اند. من اگر در جلسه بودم، توضیحات دوستان را می‌شنیدم، استدلال‌ها را بررسی می‌کردم و بعد تصمیم می‌گرفتم. در شرایط فعلی، شخصاً با متن آن بیانیه موافق نیستم.

*مهم‌ترین نقطه مثبت دولت، افزایش سرمایه اجتماعی نظام است. اگر انتخابات را نشانه‌ای از مقبولیت سیاسی بدانیم، استقرار این دولت توانست مشارکت مردم را افزایش دهد و این به‌خودی‌خود دستاورد بزرگی بود. دولت همچنین در حوزه‌های اجتماعی مانند سبک زندگی یا فضای مجازی توانست بخشی از دغدغه‌های جامعه و حامیان خود را پاسخ دهد. در واقع برخی نیروهایی که پیش‌تر به حاشیه رانده شده بودند، دوباره به عرصه کار و فعالیت بازگشتند و این موضوع به نفع کشور است.

اما در کنار این نکات مثبت، دولت دو ضعف جدی هم دارد. نخست آنکه انسجام و دیدگاه کانونی برای حل مشکلات ندارد. دولت بیشتر مجموعه‌ای از جزایر پراکنده است تا یک کل منسجم. طبیعی است که چون از دل یک حزب سیاسی منسجم برنخاسته، چنین مشکلی بروز کرده است. ضعف دوم، عدم تصمیم‌گیری قاطع در مسائل مهم است. این تأخیر در تصمیم‌گیری‌ها، به‌ویژه در حوزه اقتصاد، کشور را دچار سردرگمی کرده است. ما امروز با موج بیکاری، رکود تورمی، توقف سرمایه‌گذاری و افزایش بی‌اعتمادی در اقتصاد مواجهیم که بخش زیادی از آن ناشی از نبود تصمیم‌های کلان و هماهنگ در دولت است.

به نظرم دشمن هم دقیقاً روی همین نقطه ضعف سرمایه‌گذاری کرده و تلاش دارد اقتصاد کشور را در وضعیت تعلیق نگه دارد تا فشارهای اجتماعی افزایش یابد. یک دولت باید بتواند در این شرایط تصمیم‌های شجاعانه بگیرد.

*ضعیف‌ترین بخش کارنامه من توسعه اینترنت ثابت بود. دلیل اصلی هم اولویت‌بندی بود. منابع دولت محدود بود و ما بین توسعه اینترنت روستایی و اینترنت ثابت شهری باید انتخاب می‌کردیم. در آن زمان ۳۰ میلیون نفر در روستاها از اینترنت محروم بودند. تحلیل من این بود که عدالت اقتضا می‌کند ابتدا آن‌ها را متصل کنیم. برای همین منابع را به آن سمت بردیم. توسعه اینترنت موبایل و پوشش روستایی رشد خوبی داشت، اما اینترنت ثابت عقب ماند.

*مصوبه‌ای وجود دارد که بسته سیاستی حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی را مشخص کرده است.اگر منظور از حمایت این باشد که پلتفرم‌های بین‌المللی را ببندیم، نه، من به این نوع حمایت قائل نبودم و آن را مضر می‌دانستم. هنوز هم معتقدم برخورد سلبی آثار منفی دارد و منافع محدوده حاصله را از بین می‌برد.اگر منظور حمایت فراهم کردن امکانات و وام باشد، این اتفاق افتاده است. وزارت ارتباطات، زیرساخت ارتباطی را فراهم کرده و دولت دوازدهم هم اقدامات مشابهی داشت. برخی هم معتقد بودند دولت خودش پیام‌رسان راه بیندازد، اما هدف ما این نبود. بسته‌های سیاستی حمایتی شکل گرفت که بتواند اکوسیستم پیام‌رسان داخلی را در بازارهای خاص تقویت کند.

*ما چارچوب مشخصی با تلگرام داشتیم. از ۶۷ مصداق، تلگرام ۳ تا ۴ مصداق رعایت نکرده بود. پس از تفاهم، آن شش مصداق پوشش داد ۹۰ درصد مطالبات سیستم قضایی را داشت. موارد مربوط به غیر اخلاقی، تروریسم و کودک‌آزاری بود. تلگرام همکاری می‌کرد و پروتکل‌های عمومی اضافه شد و لیست‌هایی که ما ارسال می‌کردیم بررسی شد.موضوع آمد نیوز هم به همین شکل بود؛ مصادیق را برایشان فرستادیم، سه مرحله مسدود شد و مرحله چهارم تحت فشار تحریم قرار گرفت. بنابراین اینکه بگوییم عمل نکرده غیر منصفانه است، اما با توجه به نظم جهانی و روند فشارها، راهبرد ما بازار بین‌الملل بود و نه انسداد کامل مردم.

*دولت گذشته پنج تا هشت میلیون پوشش فیبر نوری ایجاد کرد، اما نهایتاً تنها حدود ۵۰۰ هزار اتصال برقرار شد؛ تقاضا وجود ندارد، قضیه تراکم است؛ تقاضا کم است. الان من فورجی دارم، استفاده راحت است، بسته‌ها ارزان و بدون دردسر هستند و محدودیت‌های اینترنت ثابت را ندارد.

*بگذارید یوتیوب و نتفلیکس که فیلتر هستند را مثال بزنم. پلتفرم‌های داخلی به بلوغ نرسیده‌اند و تمرکز من بر آن‌ها کم بود. تصمیمات ما مبتنی بر واقعیات میدانی بود.با منابع محدود، اولویت‌بندی منطقی ضروری بود و این روی سرعت تأثیر داشت. در مجموع خدمات‌رسانی به مردم مدنظر بود و دولت ما روی اینترنت ثابت کمتر تمرکز کرد.در دولت سیزدهم آقای دکتر زارع‌پور و همکاران تلاش وافری برای توسعه اینترنت ثابت کردند. تمرکز آن‌ها روی این پروژه بود و آثار اقداماتشان امروز مشهود است.

*برخی می‌پرسند که شما برای خدا کار می‌کنید، پس عملکردتان چگونه سنجیده می‌شود؟ مدل فکری من این است که هر کاری، چه کفاشی باشد، چه فروش کفش، کار کردن برای مردم، در واقع کار کردن برای خداست. وقتی شما برای مردم کار می‌کنید و رضایت آن‌ها را جلب می‌کنید، در طول آن رضایت خداوند متعال را نیز کسب می‌کنید. کسب رضایت مردم در امور دنیا و ارتباطات امری میسر و دست‌یافتنی است.در جاهایی حضور پیدا کردم که افرادی به‌شدت از نظر فکری با دیدگاه‌های سیاسی من مخالف بودند، اما ارتباط انسانی برقرار شد. نمونه‌اش در فرودگاه نجف بود؛ یک زوج جوان اصفهانی که گفتند قبولت نداریم، اما در نهایت با احترام و تعارف با ما برخورد کردند و حتی نوشابه گرفتند. این نشان می‌دهد که نگاه درست و احترام متقابل، همیشه امکان‌پذیر است.

*بخشی از نگاه من این است که مردم رعیت نیستند و ما ارباب نیستیم که با مردم بنشینیم. کسی که مسئول شده، چه مغازه‌دار باشد، نانوا یا میوه‌فروش، باید با تفکری خدمت‌رسان عمل کند.مسئول بودن به معنای رئیس بودن یا در رأس قرار گرفتن نیست، بلکه به معنای پاسخگو بودن و محل سؤال واقع شدن است. ارتباط درست با مخاطب و نگه داشتن رضایت گیرنده خدمات نهایی، اصل کار است. همه مردم راضی نمی‌شوند، اما تلاش و شفافیت در ارائه خدمت، نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری واقعی است.بخشی از نگاه من این است که مردم رعیت نیستند و ما ارباب نیستیم که با مردم بنشینیم.

*کسی که مسئول شده، چه مغازه‌دار باشد، نانوا یا میوه‌فروش، باید با تفکری خدمت‌رسان عمل کند. مسئول بودن به معنای رئیس بودن یا در رأس قرار گرفتن نیست، بلکه به معنای پاسخگو بودن و محل سؤال واقع شدن است. ارتباط درست با مخاطب و نگه داشتن رضایت گیرنده خدمات نهایی، اصل کار است. همه مردم راضی نمی‌شوند، اما تلاش و شفافیت در ارائه خدمت، نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری واقعی است.

*در زمان انتخابات وقتی برای حضور در صحنه وارد شدیم، به مردم قول داده بودم که در دولت نقشی نخواهم داشت و این تعهد را در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی اعلام کرده بودم. علاوه بر این، واقعیت این است که برخی افراد حاضر در دولت تحمل همکاری با من را نداشتند و متقابلاً برای من هم کار کردن با آن‌ها دشوار بود

۳۱۲۲۱

منبع: فارس