تهیهکننده سینمای مستند، نویسنده، پژوهشگر، درباره ساخت فیلم «برکرانههای کاسپین» گفت: در سال ۱۳۹۲ شورای جدید مرکز گسترش تشکیل شد و از مستندسازها دعوت میکردند که پیشنهادهای خود را برای ساخت فیلم ارائه کنند. من قبلتر دو فیلم «دریاچهای که بود» و «غبار سرخ» را در ارتباط با بحرانهای زیستمحیطی کار کرده بودم. در نتیجه خود شورا هم به این موضوع علاقه نشان دادند تا درباره کاسپی فیلمی ساخته شود.
وی افزود: زمانی که شروع به پژوهش درباره این موضوع کردم، با اسناد و کتابهای متعدد و روایتهای مختلف روبهرو شدم. سعی کردم فیلم نسبتاً کاملی را در اینباره بسازم؛ یعنی هم نگاه تاریخی به ایران و کشورهای سواحلی کاسپی، هم نگاه محیط زیستی که برجستهتر از بقیه بود را در این فیلم داشتم. دریای کاسپی به دلیل عمق زیاد، هیچگاه امکان خشک شدن ندارد، اما تبدیل به یک فاضلاب بسیار بزرگ میشود و این بسیار خطرناکتر از خشک شدن است. به همین دلیل عوارض زیستمحیطی آن، برایم بسیار بااهمیت بود.
این کارگردان درباره نام «خزر» توضیح داد: «خزر»ها قومی هستند که در شمال غرب این دریا و در بالای کوههای قفقاز ساکن بودهاند. در ابتدا این قوم مسیحی بودهاند و با ورود اسلام، مسلمان سنیمذهب و بعد شیعه میشوند. با هجوم مغولها، این قوم از محل سکونت خود مهاجرت میکنند و عدهای از آنها به سمت اروپا و بعد عدهای دیگر به سمت آمریکای شمالی مهاجرت میکنند و در آنجا یهودی میشوند. گفته میشود کسانی را که ما با نام یهودیهای سرگردان و صهیونیست میشناسیم، همین خزرها هستند.
مظاهریپور ادامه داد: تمام دنیا به این دریا «کاسپی» میگوید، اما ایرانیها تنها کسانی هستند که به دریای کاسپی، دریای خزر میگویند. این اطلاعات را میتوانید در کتاب «خزران» نوشته آرتور کستلر با ترجمه محمدعلی موحد بخوانید. بعد از پخش فیلم، روی اسم «خزر» آسیبشناسیهایی انجام شد.
کارگردان فیلم «معمای تخت جمشید» در پاسخ به این سؤال که چگونه سیاستها را متوجه این موضوع کنیم و چه برنامههای آموزشی باید مدنظر باشد، بیان کرد: کار رسانه یکی از روشهاست که توجهها را بسیار زیاد به خود جلب میکند. مردم هرچقدر در این باره بیشتر ببینند و بشنوند، این موضوع بیشتر در ذهنشان جای میگیرد. مدیران و مسئولان باید نسبت به این مسئله و حتی سواحل شمالی ایران حساسیتهای بیشتری نشان دهند.
وی ادامه داد: در چند روز اخیر، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، «مرکز پژوهشی علوم میراثی دریای کاسپی» را تاسیس کرد. همین موضوع نشان میدهد که حساسیتها و توجهها از لحاظ مطالعاتی در حال شکلگیری است. این تلاشهای مطالعاتی، بستر خوبی را برای فعالیتهای رسانهای و حفظ شدن نام اصلی دریا، یعنی «کاسپی»، فراهم میکند. تاسیس این مرکز پژوهشی با پخش فیلم «برکرانههای کاسپین» مصادف شده و این اتفاق برایم اهمیت دارد. فیلمهای مستند برای تأثیرگذاری ساخته میشوند.
کارگردان «دریاچهای که بود» تشریح کرد: پهنه فرهنگی و جغرافیایی ایران بسیار وسیع است. ما باید بر ملیت و حضور تاریخی خود تأکید داشته باشیم و اسامی ایرانی جغرافیایی خودمان را بازپس بگیریم. چندسالی است که از توجه به وطن و ملیت غافل بودهایم، الان زمانی است که باید شروع کنیم و هر آنچه را که مربوط به خود ایران است، پس بگیریم و نتایج آن را در چند سال آینده میبینیم. مردم ما باید وطنداشتن و توجه به وطن را بیاموزند، در اینباره غفلت شده و کودکان ما مفهوم وطن را فراموش کردند.
این مستندساز با اشاره به تأثیرگذاری ویژه این اثر برای مخاطب گفت: مناطق شمالی کشور، قدرت لجستیکی مردمی بسیار بالایی دارند؛ در جنگ اخیر، نزدیک به ۲۰ میلیون نفر از شهرهای مرکزی و بهخصوص تهران به مناطق شمالی رفتند و مردم این مناطق از آنها پذیرایی کردند. اگر این دریا آلوده شود، قابلیت لجستیکی قوی خود را از دست میدهد. کار فیلم مستند این است که این حادثه مهلک را تذکر دهد و به همه این اخطار را بدهد که اگر به آن توجه نکنید، این منابع طبیعی از بین میرود.
مظاهریپور به مراقبت از این منابع هشدار داد و بیان کرد: اگر ما این منابع، طبیعت و محیط زیست را از دست بدهیم، دیگر از ایران چیزی نمیماند و ما با ساخت این فیلم هدفمان، همین مراقبت و توجهها است. با از دست دادن این منابع، موضوعیت بسیاری از چیزها از بین میرود.ژ
کارگردان مستند «غبار سرخ» درخصوص چالشهای ساخت این مستند گفت: مشکل اساسی فیلمهای مستند این است که برآورد واقعی نمیشوند. ما در این پروژه مشکل مالی داشتیم و همین موضوع باعث شد که ساخت پروژه ما هفت سال طول بکشد. با همکاری محمد حمیدیمقدم که با فضای سینما و تولید فیلم مستند آشنایی داشت، مبلغی به بودجه اصلی ما اضافه شد و توانستیم فیلم را تمام کنیم.
وی افزود: طولانیتر شدن این پروژه باعث دیده نشدن آن شد؛ شاید اگر زودتر پخش میشد، حساسیتها به دریای کاسپی هم زودتر به وجود میآمد. دقیقاً امسال که این فیلم پخش شد، «مرکز پژوهشی علوم میراثی دریای کاسپی» تاسیس شد. این فیلم باید سال ۱۳۹۹ پخش میشد و با پخش شدن آن، توجهها به سمت خود جلب میشد؛ اما مشکلات مالی و پخش نشدن آن در این سالها، توجه به آن را به تعویق انداخت. باید از ظرفیتها استفاده کنیم و از داشتههایمان بهره ببریم.
این تهیهکننده با اشاره به اینکه این فیلم در سال ۱۳۹۹ در جشنواره سینما حقیقت نمایش داده شد، توضیح داد: متأسفانه فیلم مورد توجه قرار نگرفت و بعد از جشنواره به آرشیو رفت. اما با پیگیریهای مستمری که شخصاً داشتم، فیلم اسفندماه سال ۱۴۰۳ وارد پلتفرم فیلیمو شد و به نظرم حتی قابلیت پخش در اکرانهای مختلف و پخش دانشگاهی را داشت.
این پژوهشگر بیان کرد: نباید اجازه داد که سلیقههای شخصی و ناآشنا به مباحث زیستمحیطی، مانع از انتشار فیلم شوند. برای ساخت این مستندها، از بودجه عمومی کشور هزینه میشود. وقتی فیلم وارد پلتفرم شد، با استقبال عمومی مواجه شد و مردم فیلم را بسیار دوست داشتند. معتقدم مصوبه پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در تاسیس مرکز مطالعاتی، یکی از تأثیرات مثبت پخش این فیلم است.
این کارگردان گفت: نکته قابل توجه این است که نام این فیلم باید «برکرانههای کاسپی» میبود و من به اشتباه نام آن را «بر کرانههای کاسپین» گذاشتم.
59243