به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، کامبیز نوروزی، حقوقدان و فعال رسانهای در گفتگویی با تأکید بر اینکه نظم عمومی فقط از طریق قوانین کیفری برقرار نمیشود، گفت: ما در شرایط بسیار خاص و دشواری به سر میبریم و تمام کسانی که ایران را دوست دارند و نگران شرایط ایران هستند و در چهارچوب قانونی نظام هم فعالیت میکنند، باید بتوانند نظرات خودشان را ابراز کنند. قضاوت عرفی خیلی اوقات از قضاوت کیفری و قضاوت رسمی محاکم، اثرگذارتر است. به خصوص آنکه احکام قضایی در مسائل سیاسی و اجتماعی معمولا به کیفیتی است که تجربه نشان داده موجب اقناع افکار عمومی هم نمیشود.
بنابر روایت جماران، مشروح گفتگوی نوروزی را در ادامه بخوانید؛
در روزهای اخیر شاهد چند اتفاق حقوقی بودیم و اظهارنظر در مورد بیانیه جبهه اصلاحات و همچنین اعلام جرم علیه سید محمد صدر و زینب موسوی از جمله آنها است. آیا اعلام جرم علیه افراد به خاطر یک بیانیه یا یک اظهارنظر وجاهت قانونی دارد؟ آیا نمیتوان راه بهتر از برخورد قضایی برای اینطور مسائل انتخاب کرد؟
نظم عمومی فقط از طریق قوانین کیفری برقرار نمیشود و به تعقیب کشاندن اشخاص الزاما مسیر مناسبی برای برقراری نظم عمومی در جامعه نیست؛ خصوصا در مواردی که تردید جدی حقوقی وجود دارد در این مورد که آیا اصلا رفتار مجرمانهای اتفاق افتاده یا نه. از لحاظ فلسفه فقه کیفری هم خیلی از اوقات چشمپوشی به رفتارهای خطا توصیه شده و حتی در مورد جرم بزرگی مثل قتل عمد، قرآن مجید توصیه به عفو کرده است.
مثلاً در مورد بیانیه جبهه اصلاحات، اگرچه خودم شخصاً انتقاداتی به آن بیانیه دارم، اما در آن بیانیه فعل مجرمانهای مشاهده نمیکنم. یک جریان سیاسی قانونی کشور در مورد مسائل کشور نظر داده، اظهار نظر به موجب حق آزادی بیان، آزاد است. حالا اینکه نظرات ابرازی در بیانیه جبهه اصلاحات موافق با نظرات سیاسی جریانهای سیاسی دیگر کشور نیست، هیچ اشکالی ندارد و اصلا نمیشود خردهای به جریانهای سیاسی گرفت که چرا شما نظرات مخالف یکدیگر دارید. مسأله مهم این است که در این بیانیه من هیچ عبارتی ندیدم که وصف مجرمانه داشته باشد و شایسته ایراد اتهام و تعقیب کیفری باشد.
ما در شرایط بسیار خاص و دشواری به سر میبریم و تمام کسانی که ایران را دوست دارند و نگران شرایط ایران هستند و در چهارچوب قانونی نظام هم فعالیت میکنند، باید بتوانند نظرات خودشان را ابراز کنند. خود رئیس قوه قضاییه هم اشاره کرد که این بیانیه با انتقادات زیادی هم مواجه شد و البته برخی هم آن را تأیید کردند.
قضاوت عرفی خیلی اوقات از قضاوت کیفری و قضاوت رسمی محاکم، اثرگذارتر است. در تمام موارد همین طور است که وقتی عرف عمومی قضاوتی میکند، این عرف بیشتر از حکم قاضی در جامعه پذیرفته میشود. به خصوص آنکه احکام قضایی در مسائل سیاسی و اجتماعی معمولا به کیفیتی است که تجربه نشان داده موجب اقناع افکار عمومی هم نمیشود. مثلا مورد همان خانم اینفلوئنسر طنزپرداز، ما دیدیم که انتقادات زیادی به برنامههای این خانم شد که طنز خیلی سبک و از نظر اصول طنزپردازی بیارزشی، در مورد فردوسی گفته بود. خیلیها هم انتقاد کردند و قضاوت عرفی خیلی گستردهای علیه ایشان شکل گرفت. ولی در صحبتهای این خانم هم وجه مجرمانهای نبود که بخواهد تعقیب کیفری شود. این طور استفاده از قوانین کیفری، عملا قانون کیفری را سبک و از ارزش ساقط میکند.
نه فرهنگ ما و نه فردوسی آنقدر کوچک نیستند که با یک کلیپ دو دقیقهای بخواهد زلزله در آن اتفاق بیفتد. نگرانی بابت یک نگاه قیّم مآبانه آمرانه است که دوست دارد یک چیزهایی را از فرهنگ کشور حذف و چیزهای دیگری را به طور مصنوعی جایگزین کند. تا همین چهار ماه پیش هیچ کسی در دستگاه حکومتی ایران از فردوسی حرف نمیزد و حتی کلمه «ایران» و مفهوم ملی در دستگاه حکومتی ما مذموم بود. حالا چه شده که قیّم فردوسی شدهاند؟!
آقای محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، اظهاراتی کرده و باز علیه ایشان اعلام جرم میشود. این چه معنا دارد که کسی نتواند حرفی بزند؟! مقام قضایی در سمتی نیست که اطلاع داشته باشد صحبتهای آقای صدر در مورد روسیه درست یا غلط است؛ مقامات امنیتی و به خصوص شورای عالی امنیت ملی است که باید درست یا غلط بودن این حرفها را تشخیص بدهد. همین طور مصرف کردن مدام قانون کیفری علیه افراد، خود قانون کیفری را از ارزش ساقط میکند و حرمت و مرتبه والای محاکم را از بین میبرد.
اگر صحبتهای آقای صدر نادرست بوده، قاعدتاً باید جایی مانند وزارت خارجه یا شورای عالی امنیت ملی اظهار نظر داشته باشد، بیانیهای بدهد و تکذیب کند و اگر موضوع را مناسب تعقیب کیفری میداند، شکایت کند. تا جایی که من میدانم این شکایت هم صورت تگرفته است. به نظر من این طور رفتارها یک مقداری خروج از مسیر قضایی تحت تأثیر سیاست است.
نتیجهگیری من از مطالب شما این است که چه در بحث سیاسی و چه در بحث فرهنگی، باید نگاه از بالا کنار گذاشته و قضاوت به عرف جامعه سپرده شود. درست متوجه شدهام؟
سالها است که با یک نگاه دستوری و آمرانه در فرهنگ عمومی کشور مداخله شده و دائماً هم در مداخلاتش شکست خورده و نظم حقوق فرهنگی کشور را مختل کرده؛ از مسألهای مثل حجاب گرفته تا موسیقی، فیلم و آداب و سنن مردم مداخله کرده است. متأسفانه نظام سیاسی این درک را ندارد که فرهنگ با دستورات معارض با فرهنگ عمومی شکل نمیگیرد.
الآن به هر حال استفاده از پلتفرمهایی مثل اینستاگرام و تلگرام فرهنگ عمومی ما نهادینه شده، اما نظام سیاسی ایران در حالی که ما ۴۰ میلیون کاربر تلگرام داریم و به طور طبیعی ۴۰ میلیون نفر هستند که از فیلترشکن استفاده میکنند، همچنان بر فیلترینگ اصرار دارد. تنها دلیلی که میشود برای آن پیدا کرد این است که باند فاسد فیلترشکن فروشها یک گروه تصمیمساز بزرگ و قدرتمند هستند. این مداخلهها دائماً به نارضایتی مردم اضافه میکند و دائما شکاف بین دولت و ملت را افزایش میدهد.
نظام سیاسی ایران باید نهایتا به این درک برسد که باید به فرهنگ عمومی احترام بگذارد، از مداخله در فرهنگ عمومی خودداری و با فرهنگ عمومی همراهی کند و تا وقتی که این الزامات را نپذیرد، مستمراً در مداخلات فرهنگی که داره شکست میخورد.
۲۹۲۱۹