امروز چهلمین سالگرد درگذشت آیتالله شهابالدین اشراقی است که اگرچه به عنوان داماد امام خمینی شهرت دارد اما تنها داماد رهبر فقید انقلاب نبود. امین و معتمد و مشاور ویژۀ امام خمینی و از مؤثرترین چهرههای صدر انقلاب بود که هر جا اختلافی درمیگرفت به نمایندگی از جانب امام، مأموریت مییافت.
بنا بر روایت عصر ایران، با این ویژگی طبیعی بود که برای جلوگیری از تشدید اختلافات جریانان سیاسی و مخالفت با تندرویها بکوشد و نمایندگی ابوالحسن بنیصدر اولین رییس جمهوری ایران در هیأت سه نفره حل اختلاف را هم پذیرفت.
این هیأت پس از ماجرای ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ و در پی تنش شدید میان ابوالحسن بنیصدر رییس جمهوری از یک طرف و آیتالله بهشتی رییس دیوان عالی کشور (معادل رییس قوه قضاییه) و دبیر کل حزب جمهوری اسلامی، هاشمی رفسنجانی رییس مجلس شورای اسلامی و محمد علی رجایی نخستوزیر از جانب دیگر تشکیل و قرار شد هر یک از طرفین نمایندهای انتخاب کند و امام نیز نمایندهای تا هیأت سه نفره به اختلافات رسیدگی و چاره اندیشی کند.
رهبران حزب و نخستوزیر آیتالله شیخ محمد یزدی را انتخاب کردند و امام خمینی نیز آیتالله مهدویکنی را و همه منتظر بودند ببینند بنیصدر چه کسی را انتخاب میکند. نیک میدانست با انتخاب یک غیر روحانی ترکیب هیأت دو به یک و به زیان او تمام میشود. از سوی دیگر از ظرفیت نزدیکان امام آگاه بود کما اینکه سید احمد خمینی را اول بار به عنوان نخستوزیر معرفی کرده بود و البته امام مخالفت کرد. این بار هم آیتالله اشراقی داماد امام خمینی را به عنوان نمایندۀ خود معرفی کرد که هم به میانه روی اشتهار داشت و هم مورد وثوق کامل رهبر فقید انقلاب بود.
حوادث بعدی البته چنان پرشتاب شد که عملا کاری از این هیأت برنیامد و آیتالله اشراقی هم ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ استعفا کرد و کنار رفت چون احساس کرد طرف بنیصدر دیگر تنها بهشتی و رجایی و هاشمی نیستند و امام است و پس از آن عملا هیأت ویژۀ سه نفرۀ حل اختلاف منحل شد.
با این حال این تلقی غلبه یافت که آقای اشراقی به جانب رییس جمهوری برکنار شده گرایش دارد و به همین خاطر وقتی در ۲۱ شهریور ۱۳۶۰ و در فضای خاص تابستان سال ۶۰ بعد از برکناری بنیصدر و ترورهای سنگین هفتم تیر و هشتم شهریور نام و یاد او هم به حاشیه رفت و مراسم عمومی هم برگزار نشد.
گفته می شود یکی از دلایل توجه خاص امام به فرزندان مرحوم اشراقی خصوصا نوه خود - زهرا اشراقی - همین بود که این ذهنیت اصلاح شود و نزدیکان میدانستند که مرحوم اشراقی تا چه اندازه نزد امام محبوب بوده است.
یادداشت حاضر به قلم «سید مهدی حسینی دورود» - دینپژوه- نه دربارۀ آنچه در بالا آمد که ناظر به وجوه انقلابی و حوزوی آیتالله اشراقی است با این عنوان: نخ تسبیح قم و نجف.
حسینی دورود نیز در پایگاه خبری عصر ایران درباره این شخصیت انقلابی نوشته است: امروز ۴۰ سال از رحلت فقیه مجاهد، آیتالله شهابالدین اشراقی- مبارزی که از آغاز نهضت تا پایان عمر دوشادوش امام خمینی و یاران وفادارش، در راه استقلال و آزادی و تحقق جمهوری اسلامی کوشید- می گذرد.
شرح خدمات سیاسی، علمی و اجتماعی آیتالله اشراقی در راه احیاء حقایق دینی و اسلامی و به ثمر نشستن انقلاب و نهضت امام خمینی، هدایت فکری نسل جوان، حمایت از خانواده زندانیان سیاسی و مبارزان نهضت و نقش عمیق و سازنده او به ویژه پس از دوران تبعید و اداره دفتر حضرت امام و نیز به عنوان نخ تسبیح و حلقه وصل انقلابیون نجف و ایران، در این مختصر نمیگنجد.
هم نشینی احترام آمیز با مردم، اصالت و نفوذ خانوادگی، دارا بودن بینش و مشی عملیِ شیعی (انسانی، اخلاقی، عقلانی و آزاد منشی) در روابط اجتماعی و فهم درستِ مسئله زمانه، با وجود امتیاز قرابت با بنیان گذار نهضت، از او شخصیتی مستقل و چهره ای شاخص ساخته بود.
سلوک زاهدانه، روحیه آرام، مهربان، با وقار، متواضع و شخصیت سیاسی و مبارزاتی آیت الله اشراقی، ابعاد وجودی و مقامات علمی و معنوی او را تحت الشعاع قرار داده و حتی مانع بروز و ظهور کامل ایشان در ساحت های مزبور و شناخت جامعه از وی گردید.
با این حال و در کنار فعالیت های گسترده سیاسی - اجتماعی از تلاش های مفید علمی دریغ نورزید و آثار گرانبهایی را از خود به یادگار گذاشت.
از او آثاری چون: "سخن حق" در پنج مجلد با شیوه ای نوین و منحصر به فرد در تفسیر قرآن کریم، "چهره های درخشان" شرحی مبسوط پیرامون آیه تطهیر "پاسداران وحی" نقدی بر کتاب شهید جاوید "شرح و تعلیقه بر کتب عروه الوثقی و الوسیله النجاه" توسط فرزند فاضل او- حجت الاسلام والمسلمین دکتر مرتضی اشراقی -منتشر شده و در اختیار عموم قرار گرفته است.
۳۱۲۱۱