*مذاکرات هسته ای ایران و گروه1+5 در استانبول برگزار شد و طرفین از جو ایجاد شده در این دور از گفتگوها ابراز رضایت داشتند؛ دور بعدی مذاکرات در بغداد در بیست و سوم ماه می برابر سوم خرداد انجام می شود.
* هدف از مذاکرات نه سازش و نه مذاکره برای مذاکره است.مذاکره باید برای رسیدن به هدفی صورت گیرد که منافع طرفین را تامین کند.ایران طبعا دغدغه منافع خویش را دارد هرچند خروج از بن بست نیز؛البته با حفظ اصول هدف است.
* ادبیات حاکم بر مذاکرات اهمیت بسیاری دارد.هرگونه ادبیات تحکمی، واکنشی تند از سوی ایران را بدنبال خواهد داشت.اگر قرار است روال برد- برد بر مذاکرات حاکم باشد؛ضروری است این احساس درطرفین بوجود آید.تاکید برسیاست چماق و هویج و اتخاذ ادبیات متناسب با آن در شان مردم ایران نبوده و در مسیر مذاکرات اختلال ایجاد می کند.ملت ایران و رهبران آن همواره بر رویکرد منطقی تاکید داشته و نه فریب هویج را می خورند و نه ترسی از چماق های وهمی دارند لذا فقط و فقط استدلال های منطقی و تامین منافع ملی ایران راهگشا خواهد بود.
* مدیریت مذاکرات هسته ای ایران تاکنون از فراز و نشیب برخوردار بوده است ولی لحن قاطع مذاکرات اخیر حاکی از هنر رهبری در تامین منافع ملی از طریق ایستادگی و رسیدن به نقطه مطلوب است.ظاهرا به نقطه فیصله بخش نزدیک می شویم.ازآنجا که مذاکرات از پشتیبانی قاطع رهبری برخوردار است ؛این امر جدیت ایران برای حل مسئله را نشان می دهد.فضای سیاسی کشور نباید وحدت نظر و عزم ملی در پشتیبانی ازسیاست های نظام در این ارتباط را مخدوش نماید.لذا موضع گیریهای نسنجیده و ناهماهنگ از سوی حتی مسئولان ارشد می تواند شدیدا علیه منافع ملی عمل نماید.
*نتیجه مذاکرات هسته ای در بغداد ، طعمه سیاسی نیست که چهرههای سیاسی در پی مصادره آن به سود خود باشند.این مسیر تاکنون در چارچوب مدیریت کلان رهبری پیش رفته و هزینه های آن را ملت ایران برای سرافرازی خود پرداخته است.
*مدیریت توقعات و انتظارات در شرایط فعلی هم درسطح ملی و هم در سطح جهانی و هم بطور اخص در محیط مذاکرات اهمیت بسیاری دارد.
*حال که مذاکرات به گام های نهایی نزدیک می شود؛عوامل اخلالگر در مسیر مذاکرات در داخل و خارج کشور فعال می شوند.در خارج همواره لابی ها و عوامل رژیم صهیونیستی و نیز بعضی از کشورهای عربی در هنگام حل مسئله ایران با غرب وارد صحنه شده و اخلالگری می نمایند.در داخل کشورنیز تا زمانی که سفارت انگلیس در ایران فعال بود؛ خطوط مشکوک در این ارتباط فعال می شدند.خوشبختانه این سفارت در این زمان ظاهرا فعال نیست ولی باید نسبت به خطوطی که از موضع انقلابی افراطی در صدد اخلالگری در طی مسیر طراحی شده توسط رهبری برمی آیند ؛حساس بود.عقل حکم می کند که از مسیری که رهبری نظام ترسیم می کنند بهدور نیفتیم.هر کس عقب تر یا جلوتر از گام های مشخص شده قرار گیرد؛ خلاف مصلحت ملی عمل کرده و نهادهای ذیربط باید آن فرد یا خط را مشکوک تلقی کنند.
/27217