مخاطب اول این نوشته خودم هستم به کسی برنخورد! اگر امروز به من و شما بگویند در نانوایی ها نامرئی شده اید و می توانید بروید از هر نانوایی که خواستید نان بردارید، چه می کنید؟ ۹۹.۹۹٪ ما چنین کاری نمی کنیم! چرا؟ چون از کودکی آموخته ایم که نانی که سر سفره مان می بریم باید حلال باشد. اما خیلی چیزهای دیگر را به ما یاد ندادند:
-وقتی فیلمی را غیرقانونی دانلود می کنی و آن را با شوق و اشتیاق و سخاوتمندی هر چه تمام برای دیگران هم می فرستی این دزدی است.
-وقتی یک نفر یک روز وقت می گذارد یک محتوا می نویسد و تو خیلی راحت اسم نویسنده را حذف می کنی و آن را برای دیگران می فرستی یا در کانال خودت بازنشر می کنی، آن دزدی است. یا حتی وقتی اسم طرف رو می زنی اما با اینکه می دانی کانالش کجاست لینک کانال را از روی خباثت درج نمی کنی که نکند مخاطبان تو به آن کانال بروند (گاهی اوقات نمی شود آدرس رو درج کرد که خب توجیه دارد)
-گاهی دزدی ما با کلاستر و زیرپوستیتر است؛ زحمت میکشیم و برخی عبارات را بازنویسی میکنیم و بدون ذکر منبع منتشر می کنیم (پارافریز)
-وقتی آهنگهای چند خواننده را دانلود غیرمجاز میکنیم و میریزیم روی فلش و مسیر تهران تا شمال رو با ۱۰۰ آهنگ حال می کنیم آن هم دزدی است.
-شنیده ام برخی ناشران کتاب های پرفروش را با اندکی تغییرات با نام خودشان مجددا چاپ می کنند.
-وقتی پی دی اف یک کتاب رو از کانال های غیرمجاز دانلود می کنی و بعد آن را در گروه ها سخاوتمندانه بازنشر می کنی، این زرنگی نیست این سخاوت نیست این دزدی و تجاوز تمام عیار است.
و ...
خب، اصلا چه ایرادی دارد؟ حالا خیلی سخت نگیر! عدم رعایت حقوق مالکیت معنوی دیگران دو پیامد اصلی دارد:
پیامد اجتماعی: اگر یک بلاگر، نویسنده یا فیلمساز ، کدنویس نرم افزاری یا آهنگساز یا خواننده یا طنزپزداز، مطمئن باشد که هر چه تولید می کنند منفعتش هم نصیب خودش می شود آنگاه انگیزه بیشتری پیدا می کند و من و تو با دزدی هایی که کردیم نفهمیدیم که چه فیلم ها، چه سریال ها، چه کتاب ها و چه آهنگ هایی که به خاطر دزدی من و شما اصلا تولید نشد!
اصولا یکی از مهم ترین پیش نیازهای توسعه، رعایت حقوق مالکیت است. حقوق مالکیت به ساده ترین شکل ممکن یعنی منافع آنچه دارم و آنچه ایجاد می کنم به من می رسد! اگر چنین شرایطی باشد تو با خیال راحت می نویسی، من فیلم میسازم و دیگری آهنگ مینوازد. تحقیقات نشان می دهد که حقوق مالکیت (شامل مالکیت معنوی) همبستگی بسیار قوی با سه شاخص مهم یعنی شاخص جهانی کارآفرینی، شاخص نوآوری و شاخص رقابتپذیری جهانی استعداد [سرمایه انسانی] وجود دارد (۰.۸۸ تا ۰.۹۲ که به بالاترین ضریب همبستگی یعنی ۱ خیلی نزدیک است).
پیامد فردی: همانگونه که نان حلال بر کیفیت زندگی من و شما تاثیر دارد. نام حلال، فالوئر حلال، منزلت و ثروت حلال، شهرت حلال و .... بر کیفیت زندگی این جهانی و آن جهانی من و شما تاثیر دارد. چه اینکه در کتاب آسمانی گفته شده هر کسی به اندازه یک ذره خوبی و بدی کند نتیجه آن را خواهد دید و چشید!
جهان به این جمع بندی رسیده که حقوق مالکیت مهم است و با حساسیت باید رعایت شود. ولی ما با این مفاهیم خیلی کم آشنا هستیم شاید به این دلیل باشد که تانژانت و کتانژانت و مثلثات «ریاضیات غیرکابردی» هنوز نزد ما از «اخلاق کاربردی» مهم تر است. جهان در این موضوعات شوخی ندارد. تا حالا به دفعات رخ داده است که طرف استاد دانشگاه است پروفسور هم هست اما کاشف به عمل آمده که که یک پاراگراف از فرد دیگری آورده در مقاله یا کتابش بدون ارجاع و اخراج شده! به همین راحتی، به همین خشنی! (البته حتما مواردی هم بوده که مماشات شده یا ... ولی سخت گیری در این حوزه مشهود است و به اصطلاح میزان تنبیه بازدارندگی دارد)
تجویز کاربردی:
نبود قانون را بهانه نکنیم. اصلا فرض کنید هیچ قانونی وجود ندارد. شما از دریچه اخلاق به آن نگاه کنید و بر اساس قاعده طلایی اخلاق سه سوال را صادقانه از وجدان تان بپرسید و طبق آن پاسخ عمل کنید:
◽️اگر من این فیلم، نوشته، آهنگ یا هر محتوایی را تولید کرده بودم و کسی بدون نام بردن از من منتشر کند، چه حسی داشتم؟
◽️اگر اثر مرا بدون اجازه (در صورت نیاز) یا نامبردن استفاده کنند، هنوز انگیزهای برای ادامه داشتم؟
◽️اگر روزی فرزندم نویسنده یا خالق محتوا شود، آیا میخواهم دیگران با او همانطور رفتار کنند که الان من رفتار میکنم؟
کسی نبود که به نسل ما چنین اموری را بیاموزد. ما دیر آموختیم. خیلی دیر. شما بهتر از ما باشید. باشد که زندگی جمعی بهتری را با احترام به حقوق مالکیت تجربه کنیم و هم انسان توسعه یافته تری شویم (شخصی) و هم جامعه توسعه یافته تر (جمعی). همین جا از تمام کسانی که حقوق شان را رعایت نکرده ام صمیمانه و خاکسارانه پوزش می طلبم.
216216