شکست هفت بر یک برزیل مقابل آلمان، باخت هشت بر دو بارسلونا مقابل بایرن مونیخ ... ما هم نباید عقب می افتادیم... شکست استقلال با نتیجه هفت بر یک مقابل الوصل!

علی پاکزاد؛ اینگونه بود که در تاریخ بازی‌های تیم‌های ایرانی در مسابقات باشگاهی آسیا، یک شکست سنگین دیگر رقم خورد.رکورد قبلی این شکست ها باز هم متعلق به خود استقلال بود؛ پیشتر با باخت شش بر یک استقلال به العین در صدر جدول بود. حالا دوباره استقلال از خود پیشی گرفته است.

پیدا کنید پرتقال فروش را (بخوانید پرتغال فروش)

 همه از خود می پرسند چه شد که استقلال سنگین‌ترین شکست تاریخ خود را مقابل الوصل امارات متحمل شد؟ آیا این شکست در مقابل پیکان وطنی هم تکرار می شود؟  آیا شکست استقلال بخشی از پازل سقوط فوتبال ایران است؟ ریکاردوساپینتوی پرتغالی که در بازگشت مجددش به استقلال یک سوپرجام را از دست داده و سنگین‌ترین باخت تاریخ آبی‌ها را رقم زده است، چه خواهد کرد و چه باید می کرد؟ هواداران ، او و این افتضاح را چگونه تحمل خواهند کرد؟ مدیران هلدینگ خلیج فارس و مدیران استقلال چه برنامه ای خواهند داشت؟ بی تردید مردم و هوادران منتظر پاسخی مناسب و عکس العملی جدی برای احیای مجدد این تیم از نفس افتاده اند.

یکی از کاربران در فضای مجازی نوشته بود «موقعی که عرب‌ها در استادیوم زعبیل از یک تا هفت، تعداد گل‌های الوصل را می‌شمردند، به عنوان یک ایرانی احساس حقارت کردم». این موضوعی بود که بسیاری از هواداران و ورزش دوستان کشور دچارش شده بودند. ریکاردوی شیردل باید بازنشست می شد و برای بار دوم نباید به ایران می آمد...

ماجرای چهارشنبه شب آخر تابستان چه بود؟

استقلال در نخستین دیدار خود از لیگ قهرمانان 2 آسیا در ورزشگاه زعبیل دبی به مصاف الوصل امارات رفت.آبی‌پوشان که در این مسابقه هیچ نشانی از نظم دفاعی و برنامه تاکتیکی نداشتند، با نمایشی ضعیف و اشتباهات فاحش در خط دفاع و دروازه‌بان، هفت بار دروازه خود را باز شده دیدند و تنها یک بار موفق به گلزنی شدند. از کار افتادن استقلال در نیمه دوم مورد تاکید همه کارشناسان بود. تیم ساپینتو در برابر حملات سریع و هماهنگ حریف بی‌برنامه و سردرگم بود. آن‌ها در مجموع مالکیت کمی بر توپ داشتند، چرا که پس از به‌دست آوردن توپ، تقریباً هیچ‌گاه نتوانستند خود را از فشار حریف رها کنند. با اشتباهات فردی و پاس‌های غلط، ضدحملات‌شان یکی پس از دیگری بی‌ثمر ماند و شد آنچه نباید می شد.

سبکی تحمل ناپذیر یک قرارداد۹۰۰ هزار دلاری

به یقین باشگاه نمی تواند به سقوط خود ادامه دهد و در این میان هوادران و رسانه ها در مقام مطالبه گری خواستار حذف عامل اصلی شکست یعنی ساپینتو هستند. کسی که با قرارداد۹۰۰ هزار دلاری اش حالا روی دست مدیران باشگاه مانده است. برای همین هم کلارنس سیدورف که مشاور هلدینگ خلیج فارس است و صدالبته مخالف حضور ساپینتو برای بررسی وضعیت استقلال وارد تهران شده و دنبال فرمول خروج محترمانه از بحران است. شاید هزینه این اصلاح بالا باشد ولی در مقابل هزینه‌های بسیار گزاف، اما کاملا نامتقارن صورت گرفته تا کنون لازم است. کارشناسان می گویند این تیم فقط «اسم» خریده و ترافیک بازیکنان گران در فاز هجومی بسیار سنگین است، شاید اگر نگاه فنی‌تری به بستن تیم می‌شد، نتیجه بهتری به دست می‌آمد.مدیران استقلال در نقل و انتقالات تابستانی هزینه‌های گزاف برای جذب ستاره‌های داخلی و خارجی پرداخت کرده اند. به روایتی میلیون‌ها دلار خرج شد تا استقلال در اولین آزمون جدی‌اش، با شکستی بزرگ  مواجه شود.

همه نگاهها به جباری ختم می شود

در این میان تنها یک اسم است که می تواند ناجی دوباره استقلال شود. استقلال شرایط خروج از این بحران را دارد به شرطی که موارد مختلفی را مورد ارزیابی دقیق قرار دهد.یکی از این شرایط و اصلی ترین آن ، عامل بازگشت استقلال به زمان اوج قبلی خود است. یعنی مجتبی جباری. اسطوره ای که تیم استقلال را از شرایط بحرانی در فصل گذشته نجات داده بود و هدایت آبی پوشان را در اولین تجربه سرمربیگری برعهده گرفت و در مدت زمانی کوتاه توانست این تیم را در شرایطی مناسبی قرار بدهد و در نهایت قهرمانی در جام حذفی را جشن بگیرد.اما مدیران قدرش را ندانستند. او همچنان محبوب هواداران و بازیکنان است. کسی که برنامه داشت و می دانست برای روی نیمکت استقلال نشستن چه باید بکند!

شرط جباری چه بود؟

این ستاره سابق آبی پوشان بعد از قهرمانی با استقلال اعلام کرد که فقط به عنوان سرمربی حاضر است به کار خود ادامه بدهد و به همین خاطر با حضور ساپینتو به همکاری‌اش با این باشگاه پایان داد.چرا که می توانست این آینده دردناک را متصور شود. جباری در نقل و انتقالات تابستانی پیشنهادهایی برای سرمربیگری از تیم های دسته اولی داشت، اما حاضر به پذیرش این پیشنهادها نشد.حال پرسش این است که آیا خردگرایی می تواند در تصمیم سازی مدیران استقلال و هلدینگ خلیج فارس حاکم شود و آرزوی هوادارانی که حتی یک عذرخواهی ساده را هم نشینده اند برآورده سازد.

جباری چه کرده بود؟

 شاید بپرسید جباری چه کرده بود که دیگران نمی توانند؟تجربه موفق اخیر جباری در جام حذفی و آشنایی او با بازیکنان باشگاه از مزایای حضور مجدد اوست اما شگردهای دیگر جباری چه بود؟

شاید اولین نکته ای که به ذهن هر تحلیلگری متبادر شود این است که او شخصیت تیمی استقلال و اعتماد به نفس بازیکنان را به آنان بازگرداند، تیمی که آماده شکست بود را مبدل به یک تیم پیروز کرد. او سیستم تیم را عوض کرد و برای این کار از نفرات مختلفی استفاده کرد. در طول دوره سرمربیگری او ، آنالیز دقیق روی جی پی اس ها صورت می گرفت و طراحی تمرینات بر اساس خروجی آن به انجام می رسید. در گامهای بعدی دکتر فیزیولوژی ورزش و بدنساز به تیم اضافه شدند. با توجه به زمان کم تمرینی برای انتقال دیدگاهها و اطلاعات ،کلاسهای تئوریک جلال چراغ‌پور مربی، تحلیل‌گر و مدرس باسابقه فوتبال ایران برای اعضای تیم برگزار شد. جباری در شرایطی که تیم آماده شکست داشت، ارنج و سیستم را دوباره پی ریزی کرد. برای این کار ابتدا دفاع را مستحکم کرد، تشخیص منطقه دفاع و استفاده از بیشترین بازیکنان در دفاع اولین اصل او بود، اما پیش بردن حمله نیز همزمان در دستور کار تیمش قرار گرفت تا در فرصت کوتاه، تیمی توانمند ساخته شود. تیمی که وقتی صاحب توپ می شود بتواند آن را در زمین به گردش در بیاورد رفته رفته پیروزی هایی بدست آورد.

در نهایت شکل بدنی تیم بالاتر رفت و نفرات مثمر ثمر مورد استفاده قرار گرفتند. دست آخر هم برای استفاده از تمام انرژی تیم از دکتر تغذیه استفاده شد و بازیکنان از مشاوره خصوصی بهره مند شدند.

از سوی دیگرجباری رویکردی بدون ملاحظه نسبت به نام بازیکنان داشت. او تغییراتی اساسی در چینش نفرات تیمش ایجاد کرد و برخی از مهره‌های کلیدی مانند دیدیه اندونگ و جلال‌الدین ماشاریپوف گاه بازی را از روی نیمکت آغاز می کردند یا گاه بازیکنانی مانند رافائل سیلوا و جوئل کوجو جایی در ترکیب اصلی نداشتند ، گاهی هم حضور مستمربازیکنی مانند مهاجم کنیایی استقلال مسعود جوما، گل آفرین می شد.

 او حتی برای تقویت روحی روانی تیم در مدت زمانی کوتاه روی مطبوعات و رسانه ها نیز کار کرد تا همدلی و وفاق لازم برای ارتقای تیم بوجود بیاید.خط سیری که او طی کرد نشان می دهد که از ابتدا می دانست چه می خواهد بکند.

جباری این قابلیت را دارد که نگاه تازه تری را هم برای بازیکنان و هم برای مدیران تیم بیافریند و دور تسلسل انتخابهای اشتباه را بشکند چرا که نگاهی به رویکرد او نشان می دهد که دامنه اندیشه اش فراتر از نیمکت استقلال بوده و می تواند سهم باشگاه را در شکل دهی فوتبال ملی ایران و ارتقای هواداران به غایت برساند.او نشان داده که اهل نمایش نیست و اگر آستین هایش را بالا بزند، کاری می کند کارستان. بررسی تمام شرایط موجود نشان می دهد که استقلال راهی به جز اعتماد به جباری ندارد. کسی که استقلال را می شناسد و در استقلال بزرگ شده است. درنگ جایز نیست...

251 251