نرگس کیانی: کنسرت خیابانی لغوشدهی همایون شجریان که سیدعباس صالحی روز چهارشنبه دوم مهرماه در حیاط هیاتدولت در مورد احتمال برگزاریاش ابراز امیدواری کرد، نه فقط یک رویداد فرهنگی صرف که رویدادی با رنگوبوی سیاسی نیز بود. از زمانی که همایون شجریان در نشستی خبری از برگزاری این کنسرت خبر داد تا هنگامی که از لغو آن در صفحهی اینستاگرامش نوشت (دهم تا دوازدهم شهریورماه) فضای مجازی، بهویژه توئیتر به عرصهی اظهارنظر در این مورد بدل شد. آنطور که از برآورد کارشناسان رسانه برمیآید در طول این مدت، دو گروه یکی سلطنتطلبها و دیگری پایداریچیها مخالفان سرسخت رخ دادن این اتفاق بود. استدلال پایداریچیها همان استدلال قدیمی زیر سوال رفتن ارزشهای انقلابی بود. سلطنتطلبها نیز همایون شجریان و هر آن کس که برگزاری این اتفاق را رویدادی مثبت ارزیابی میکرد، بازوی حکومت میخواندند و به سفیدشویی و عادی جلوه دادن شرایط متهم میکردند.
هر دو گروه اما از دید کاربران عادی شبکههای اجتماعی در نهایت یک ویژگی مشترک داشتند؛ مخالفت با احساس خوشایند لذت بردن از یک اتفاق خاص در یک روز عادی از یک زندگی معمولی. در این میان، آنطور که از توئیتهای سلطنتطلبهای خارجنشین برمیآمد، تا زمان ادامه پیدا کردن سیاستهای موجود، آنها که به اجبار یا اختیار، ساکن ایرانند نه زندگیشان، زندگی معمولی است و نه روزهایشان، روزهای عادی. علیالظاهر به عقیدهی آنها، مردمی که کمرشان زیر بار فشار اقتصادی خم شده است، باید مبارزانی تمام وقت باشند و در هر رویدادی در جستوجوی رد پای سیاست. مبارزانی تمام وقت که حتی حق لذت بردن از کنسرت خیابانی رایگان خوانندهی محبوبشان را ندارند و احتمال لذت بردنشان به معنای همسویی با سیاستهای حاکم است.
خاطره شدن آرزوها در لسآنجلس آمریکا
بهنام بانی، خوانندهی موسیقی پاپ ایرانی که این روزها در آمریکا به سر میبرد، آنطور که در آخرین پست صفحهی اینستاگرامش نوشته قرار است شنبه پنجم مهرماه، (۲۷ سپتامبر) در شهر سنخوزه روی صحنه برود. او که پیشتر، در سالن پیکاک روی صحنه رفته بود از «خاطره شدن آرزوها در لسآنجلس آمریکا» نوشت و این که «هرچه از انرژی کنسرت پیکاک لسآنجلس بگوید کم گفته است.» انرژیای حاصل حضور شش هزار نفر که در ویدئوهای منتشر شده از کنسرت بهنام بانی نیز قابل مشاهده و جالب توجه است. همانطور که بخشی از نظرات کابران شبکههای اجتماعی ازجمله توئیتر فارسی در این زمینه جالب توجه است. ازجمله کاربری که چنین نوشته بود: «۶ هزار ایرانی در لسآنجلس به کنسرت بهنام بانی رفتند، نوش جانشان، همهی مردم جهان دلشان خوش باشد اما این شادی فقط برای آنها حلال نیست، کسی که برخلاف لسآنجلسیها حق انتخاب چندانی هم ندارد، حق دارد به کنسرت برود و کسی از گوشه و کنار جهان تحقیرش نکند و نگوید پس حق شما، موشک و همین جمهوری اسلامی است.»
کاربر دیگری در همین مورد نوشت: «بهنام بانی در لسآنجلس کنسرت گذاشته است و در یک سانس ۶ هزار نفر در آن شرکت کردهاند. بعد همینها میگفتند چرا مردم ایران میخواهند به کنسرت رایگان همایون شجریان یا کنسرت سیروان خسروی بروند.»
نظر کاربری دیگر در این مورد چنین بود: «حاضرم شرطبندی کنم نصف آنهایی که در لسآنجلس به کنسرت بهنام بانی رفتند، هفتهی پیش در حال فحش دادن به شجریان و آنهایی بودند که به کنسرت سیروان خسروی رفتند.»
به عقیدهی کاربری دیگر نیز: «ایرانیهای خارج از ایران کنسرت بهنام بانی را سولداوت میکنند ولی به هر قدمی که ایرانیهای همینجا برمیدارند میگویند پروژه.»
کاربر دیگری هم نوشت: «براندازهای خارج از کشور بهنام بانی کنسرت داشته باشد به کنسرتش میروند ولی همایون شجریان داخل ایران برای مردم کنسرت بگذارد، میشود مزدور نظام.»
کاربری دیگر نیز به این نکته اشاره کرد که: «یک نفر فحش را کشیده بود به ملت که میخواهند بروند کنسرت همایون شجریان که حکومتی است آن هم در این شرایط. استوریاش در کنسرت بهنام بانی در لسآنجلس رویت شد.»
کاربری دیگر هم خاطرنشان کرد: «بهنام بانی در آمریکا کنسرت میگذارد و هزاران نفر پول میدهند و شرکت میکنند. بعد همانها به ما میگویند اگر همایون شجریان کنسرت رایگان گذاشت نباید بروید.»
نظر کاربری دیگر نیز چنین بود: «کنسرت بهنام بانی در کالیفرنیا به کسی برنخورد، خون کسی هم پایمال نشد ولی اجرای همایون شجریان در تهران ایراد داشت و دهنکجی به آرمانها بود؟ ما در ایران محکومیم که فول تایم بدبختی بکشیم؟»
کاربر دیگری نیز این سوال را مطرح کرد که: «به نطرتان چند نفر از آن شش هزار نفری که به کنسرت بهنام بانی رفتند اینجا در توئیتر به مردم میگفتند به کنسرت همایون شجریان نروید تا در دام حکومت نیفتید و عادیسازی نشود؟»
شادی در هر کجای دنیا حق مردم است
بدون شک آنچه گفته شد ابدا به این معنا نیست که شرکت ایرانیان خارج از کشور در کنسرت بهنام بانی ایرادی داشته است یا حضور شش هزار نفر در سالن پیکاک برای لذت بردن از اجرای او باید مورد نقد قرار بگیرد. چنانچه این روزها کنسرت رضا صادقی در کانادا نیز مورد استقبال قرار گرفته است. سوال اصلی اینجاست که چرا شرکت در کنسرتهایی چون کنسرت بهنام بانی و رضا صادقی که بدون شک با مجوز وزارت فرهنگوارشاد اسلامی در حال برگزاری است همدستی با سیاستهایی که منتقد آنیم به حساب نمیآید اما در مورد کنسرت خیابانی همایون شجریان چنین است؟ و آیا مخالفان خارجنشین برگزاری کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی از عهدهی پاسخگویی به این سوال برمیآیند یا خیر؟
۵۹۲۴۲