بعد از آتش سوزی های پی در پی تابستانی امسال در نخلستان های استان خوزستان و از بین رفتن تعداد زیادی از نخل های این مناطق، بار دیگر آتش سوزی در یکی از روستاهای آبادان باعث از بین رفتن بیش از هزار اصله درخت نخل دیگر شد. میرامین تاجزاده بخشدار مرکزی آبادان گفت: حدود یکهزار اصله نخل خرمای مثمر در جریان آتشسوزی در روستای تنگه سه آبادان از بین رفت.
وی حجم آتش سوزی در نخلستانهای روستای تنگه سه را گسترده عنوان کرد و گفته: در این آتش سوزی که عملیات اطفا حریق بعد از پنج ساعت به پایان رسید، به کسی آسیب وارد نشد ولی حدود یکهزار اصل نخل از بین رفتند.
کاهش ۴ میلیونی درختان نخل
سرنوشت نخلستان های خوزستان، قصه غمناکی است که سالهاست دامن کشاورزان این خطه را گرفته است. در این میان کمبود آب یکی از مهترین عوامل برای از بین رفتن نخلستان ها عنوان شده است. بحران آب در ایران فشار شدیدی بر اقتصاد کشاورزی وارد کرده که خوزستان بهعنوان نمونهای بارز از آن، نشان میدهد چگونه کاهش منابع آبی و شوری آب، نخلستانهای این منطقه را به مرز نابودی کشانده است. حالا ازآمار نخل های استان که اوایل انقلاب و در دهه ۶۰، به بیش از ۶ میلیون نخل می رسید، امروزتنها ۲ میلیون اصله باقی مانده و تولید خرما بهشدت کاهش یافته است.
موضوعی که حسن دشتینژاد مدیر جهاد کشاوزی آبادان تیز به آن اشاره کرده و گفته است: برداشت خرما به دلیل تنشهای آبی و بالا بودن شوری آب از ۱۳۰ هزار تن با کاهش ۴۰ درصدی، به ۶۲ هزار و ۵۰۰ تن کاهش پیدا کرده است و در حال حاضر از ۶۲ هزار و ۵۰۰ تن حدود ۷ هزار تن برداشت شده و این برداشت تا ۱۵ و نهایتاً تا ۲۰ مهرماه ادامه دارد.
وی در خصوص جایگاه شهرستان آبادان در تولید خرما بیان کرد: آبادان در تولید خرما در استان مقام اول را داشت که در حال حاضر به دلیل مواجه با تنش آبی به مقام دوم نزول پیدا کرده است.
به گفته وی، کمبود آب پشت سدها و قرار گرفتن شهرستان آبادان در آخرین مسیر رودخانه کارون، وارد شدن آب شور خلیجفارس به رودخانه بهمنشیر که منبع اصلی تامین آب و آبیاری کشاورزی و نخیلات شهرستان است، باعث افزایش EC آب شده است.
از بحران اقتصادی تا بحرانی مهاجرتی
اما موضوع نخل ها فقط به چالش کاهش حجم محصول خرمای منطقه بر نمی گردد بلکه این بحران نهتنها اقتصاد محلی را تضعیف کرده، که به مهاجرت گسترده روستاییان و گسترش فقر و نابرابری اجتماعی دامن زده است. محمدرضا جعفری، پژوهشگر توسعه و محیط زیست، نقش آب در حیات اقتصادی و کشاورزی خوزستان را نقشی تاریخی می داند و به عنوان مثالی در این زمینه می گوید: مثلا سیاستهایی که در عصر اقتدار ساسانی پیش گرفته شد، شامل استفاده بهینه از وضعیت هیدرولوژیک خوزستان از طریق احداث سازههای کلان آبی بود که به تولید اقتصادی (وابسته به زراعت) کمک میکرد و منجر به ایجاد و تصاحب مازاد اقتصادی میشد؛ این سیاست هم نوعی سیاستگذاری اجتماعی بود و هم نوعی تحکیم اقتدار سیاسی در منطقهای استراتژیک.
وی می افزاید: درباره اقتصاد کشاورزی در خوزستان و بحران آب از وجوه مختلف میتوان به بررسی مساله پرداخت؛ اینکه ریشههای بحران آب در خوزستان در کجاست (ساخت سد، انتقال آب، گسترش کشاورزی و…)، یا پیوند آب با اقتصاد کشاورزی در کدام بخشها گسسته شده است (خشکیدگی زمین، کاهش حاصلخیزی، کمبود آب، کاهش محصول، افزایش نیاز به کود شیمیایی و…)، یا خود مساله کشاورزی از منظر آببری، الگوی کشت، بهرهوری و مواردی مانند این به چه شکل است و چه تاثیری بر بحران آب دارد. در این مورد گفتهها بسیار و مکرر بیان شده است. اگر به طور موردی به موضوع نخلستانها در مواجهه با بحران آبی بپردازیم، متوجه خواهیم شد که این مساله غالباً و عمدتاً، بهویژه در جنوب خوزستان، دستساز و غیرطبیعی است.
وی با ذکر اینکه بحران آب در اواخر دهه ۷۰، که به شور شدن آب اروند و بهمنشیر منجر شد، ناشی از کاهش دبی آب به دلیل ساخت سد در بالادست، انتقال و برداشت آب برای طرحهای متعدد نیشکر، از جمله طرحهای فارابی، میرزاکوچکخان، دعبل و امیرکبیر بود می گوید: این شرایط همچنین باعث پیشروی آب دریا به سمت اروند و بهمنشیر شد و در نهایت به مرگ و بهاصطلاح سوختگی نخلها در این منطقه انجامید.
سیستم تاریخی آبیاری نخل ها
در این میان به گفته کارشناسان، فقدان طرح جامع جایگزینی برای نخیلات فرسوده و قدیمی که در جنگ آسیب دیدهاند، بر این بحران دامن زد. کاهش کیفیت آب ناشی از شوری و آلودگی به انواع پسابهای صنعتی، کشاورزی و کشتوصنعت نیشکر مستقر در منطقه، کیفیت محصول را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ به طوری که در مرحله تبدیل خارک به خرما وقفه ایجاد شده یا خرمای بیکیفیت و پژمرده تولید میشود که جز خوراک دام مصرفی ندارد. در همین خصوص شاید بد نباشد که بدانید، در حالی که آستانه تحمل نخل شوری آب (EC) تا چهار هزار میکروموس است، بر اساس آمار سازمان آب و برق خوزستان، این میزان در محل تأمین آب نخلستانهای خرمشهر و آبادان، یعنی ایستگاههای پمپاژ مارد و طرهبخاخ، بین ۱۰ هزار تا ۲۴ هزار میکروموس و گاهی تا ۳۰ هزار نیز بوده است.
اما پیش از این درختان نخل خوزستان با چه سیستمی آبیاری می شد؟ سئوالی که جعفری در پاسخ به آن می گوید: پیش از این در آبادان و خرمشهر کانالهای متعدد آبی در طول تاریخ ساخته شده است که با پدیده جزر و مد آب، رودخانههای کارون، اروند و بهمنشیر را به نخلستانهای مجاور هدایت میکرد. این کانالهای جذاب، از طرفی محل ساخت خانه و استقرار لنجها هم بوده است.
آنچه بر کارون از ابتدا تا نخلستانهای جنوب خوزستان، از سد و انتقال تا برداشت برای نیشکر و کشاورزی بالادست رفته است، منجر به کاهش دبی و آورد و شور شدن آب، کانالهای مذکور را از حیز انتفاع خارج کرده و نخلها را در معرض آب شور یا بیآبی قرار داده است.
علاوه بر اینها به اعتقاد کارشناسان، از سوی دیگر نبود بازار مناسب، فقدان طرحهای صنعتی جانبی برای تولید و عرضه صنایع دستی منبعث از نخل، بستهبندی مناسب و صنایع فرآوری و تبدیلی مبتنی بر خرما بهمنظور ارتقا در زنجیره ارزش کالایی، قیمتگذاری بیتوجه به واقعیت از سوی ذینفوذان اتحادیه خشکبار، گرانشدن آب عرضهشده و نیز حضور دلالان باعث شده اقتصاد نخل با بحران مواجه شده، برداشت محصولی که مراقبت بالایی نیاز دارد بهصرفه نباشد و بسیاری را بر آن دارد تا از برداشت خرما دست بکشند و ترک دیار کنند.
نقش سد گوتوند
در این میان گروهی معتقدند که سد گوتوند نیز یکی از عوامل موثر در شوری آب منابع آبی خوزستان بوده است. برای همین هنگام احداث این سد، صاحب نظران اعتراضات بسیاری به احداث آن کردند چرا که معتقد بودند که به علت قرار گرفتن بستر دریاچه بر روی یک کوه نمک، باعث شور شدن آب رودخانه کارون خواهد شد.
با این حال محمد نژاد زاده، معاونت اسبق سازمان تعاون روستایی خوزستان درمورد نقش سد گوتوند در شوری آب و در نتیجه قطع درختان نخل می گوید: نمی خواهم که از سد گوتوند دفاع کنم ولی باید گفت تنها مقصر این جریان سد گوتوند نیست چرا که کارون از منابع دیگری هم تغذیه می شود.درست است که با احداث این سد آب رودخانه کارون شور شد اما شوری که موجب خشک شدن و در نتیجه قطع درختان نخل شده است به علت پیشروی آب دریا در رودخانه کارون به علت کم شدن آورد حجم رودخانه است طوری که آورد آن طی ۴۰ سال ۷۵ درصد کاهش داشته است و از یک چهارم حجم گذشته کم تر شده است و در نتیجه در اثر جزر و مد دریا، آب دریا در بستر رودخانه پیشروی کرده است.»
چه راهکاری؟
وی اما راهکاری نیز برای این چالش زیست محیطی خوزستانی ها دارد و می گوید: به نظرم راهکار اصلی آن این بود که از ابتدا به طبیعت درختان دست نمی زدیم اما در حال حاضر راهکار آن جلوگیری از کمتر شدن حجم آب رودخانه کارون است. برای اینکار نباید آب بیشتری از سرشاخه های این رودخانه منتقل شود. همین الان اطلاع موثق در دسترس است که از سرشاخه های رودخانه کارون، آب منتقل می شود و بعد از این اتفاق کارون به رودخانه فصلی خشکی تبدیل می شود در صورتی که به علت متصل بودن به دریا رودخانه فصلی نیست اما زاینده رود از ابتدا به دلیل منتهی بودن به تالاب گاو خونی رودخانه فصلی بوده است. جلوی این انتقال ها باید گرفته شود چرا که نه تنها نخل ها بلکه حیات در این رودخانه از بین خواهد رفت.»
جعقری در ادامه در خصوص روش های جدید آبیاری برای جلوگیری از خشک شدن نخل ها نیز می گوید: اخیرا طرحی مبتنی بر مسدود کردن نهرهای قدیمی و پمپاژ آب به نخلستان ها و ایجاد شبکه آبیاری مدرن در حال پیگیری و فراهم سازی زیر ساخت ها است اما نباید فراموش کرد که برای اجرا همین طرح هم باید آب شیرین در بستر رودخانه کارون موجود باشد تا به شبکه آبیاری مدرن پمپاژ شود. در این شرایط و با وجود آب شور در بستر رودخانه کارون، تنها آب شور به نخلستان ها پمپاژ می شود که باعث تشدید بحران می شود.
آتش سوزی، عامل بعدی
علاوه بر بحران کم آبی، در سالهای اخیر آتش سوزی های پی در پی نیز سهم مهمی در کاهش آمار نخل های خوزستان داشته اند. به عنوان مثال در مرداد ماه امسال و در یکی از سهمگینترین آتشسوزیهای سالهای اخیر جنوب کشور، بیش از هزاران اصله نخل بارور در روستاهای نهر کوت، ابوشکر، کوت شنوف و ابوغزلان از توابع دهستان منیوحی آبادان طعمه حریق شد؛ فاجعهای که حاصل زنجیرهای از ترک فعل، سوءمدیریت در منابع آب و غفلت نهادهای مسئول است.
آمارها و گزارش هایی که نشان می دهد اگر هر چه سریعتر فکری برای بهبود وضعیت نخل های خوزستان شود، باید منتظر مرثیه خوانی بر مزار این درختان نجیب که حیات و اقتصاد استان به آن وابسته است، باشیم!.