ایده اجباری شدن پیشدبستانی از پنجسالگی در مجلس در حالی مطرح میشود که خانوادههای بسیاری همین امروز هم توان پرداخت شهریههای سرسامآور کودکستانها را ندارند.
واقعیت این است که شهریه مراکز پیشدبستانی ـ چه غیردولتی و چه حتی دولتیِ مشارکتی ـ به شکلی افزایش یافته که بسیاری از خانوادهها از خیر فرستادن فرزندشان گذشتهاند. حالا قرار است همین دوره پرهزینه، «اجباری» هم بشود! آیا این تصمیم چیزی جز فشار مضاعف بر سفرههای مردم خواهد بود؟
مسئله فقط هزینه نیست؛ قانون اساسی صریحاً تکلیف را روشن کرده است. اصل سیام میگوید دولت موظف است آموزش رایگان را تا پایان مقطع متوسطه برای همه فراهم کند. اگر امروز مجلس تصمیم بگیرد آموزش رسمی از پنجسالگی آغاز شود، بدیهی است این مقطع هم باید رایگان باشد. در غیر این صورت، ما با یک تناقض آشکار و حتی نقض قانون اساسی روبهرو خواهیم بود. چطور میشود تحصیل اجباری باشد اما مردم مجبور به پرداخت شهریه شوند؟
در کنار این، پرسش دیگری هم مطرح است: چرا وزارت آموزشوپرورش به جای تکیه بر بخش خصوصی و گرفتن شهریه، خود اقدام به تأسیس کودکستانهای دولتی نمیکند؟ مگر نه اینکه اجباری شدن یک مقطع تحصیلی یعنی پذیرش مسئولیت کامل دولت برای آموزش همگانی؟ اگر زیرساخت لازم وجود ندارد، چرا اصل ماجرا به مرحله اجبار میرسد؟
اجباری کردن پیشدبستانی در شرایطی که نه زیرساخت آماده است و نه حمایت مالی وجود دارد، به جای ایجاد عدالت آموزشی، شکاف طبقاتی را عمیقتر خواهد کرد. فرزندان خانوادههای مرفه وارد کودکستانهای استاندارد میشوند و کودکان محروم یا باید با هزینههای سنگین دستوپنجه نرم کنند یا از همان ابتدا از چرخه آموزشی عقب بمانند.
این تصمیم اگر بدون اصلاحات اساسی و بدون تضمین «رایگان بودن» اجرا شود، تنها یک پیام دارد: فشار تازه بر خانوادهها و عقبگرد در مسیر عدالت آموزشی. پیشدبستانی اگر اجباری شود باید همگانی، رایگان و در اختیار آموزشوپرورش باشد؛ در غیر این صورت، بهتر است به جای شعار، ابتدا زیرساختها و ضمانتهای قانونی فراهم شود.