به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، تقی آزاد ارمکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، با بیان اینکه پایداریچیها اصلیترین نیرویی هستند که در نظام سیاسی ایران اختلال ایجاد میکنند، گفت: جامعه نمیتواند تندرو نداشته باشد؛ همه جامعهها تندرو و رادیکال دارد ولی قدرت در دست تندروها و رادیکالها نیست. یعنی هیچ جای دنیا رسانهای مثل تلویزیون دست تندروها نیست و حوزه سینما و موسیقی را دست آنها نمیدهند و همچنین حوزه عمومی مثل شهرداریها دست آنها نیست. آنها کسانی هستند که اختلال ایجاد میکنند و ما در زمانهای هستیم که اختلال باید متوقف شود؛ و کسانی که صدای اختلال و صدای بلند رادیکال خشن دارند باید کنار بروند و کسانی که صدای نرم و آرام و آرامشبخش دارند، بیایند.
مشروح گفتوگوی جماران با تقی آزاد ارمکی را در ادامه میخوانید:
با فرض تداوم وضع موجود در عرصه بین المللی، یعنی بازگشت تحریمها و مسائلی که طی چند روز گذشته پیش آمده، به نظر شما در عرصه داخلی چه رشته اقداماتی برای ارتقاء رضایتمندی مردم و تحکیم واقعی وحدت ملی باید انجام شود؟
چند گام عمده باید برداشته شود که یکی از آنها مسأله «شفافسازی» است؛ نباید با مردم غریبه شد. البته شفافسازی به واسطه رسانههای موجود رسمی و آدمهای رسمی امکانپذیر نیست. چون اینها چیز دیگری بلد نیستند و تکرار یک مجموعه از کلیشهها است. برای اینکه شفافسازی ممکن شود، باید سراغ نیروهایی برویم که دغدغه آنها کشور، بقای این مردم و اجتناب از درگیری، فروپاشی، جنگ و امثالهم است. یعنی باید آدمهای کارشناس، فهیم و باورمند به این مرز و بوم را به صحنه آورد و از آنها نظرات کارشناسی خواست تا آنها داوری کنند. چون نظام رسمی تکرار مجموعه گزارههایی است که الآن ۴۰ سال است ما داریم تکرار میکنیم. باید نیروهایی که در دورهای وحدت را ممکن کردند، دعوت شوند برای اینکه بتوانند این شفافسازی را ممکن کنند.
مسأله بعدی این است که باید رفت سراغ کسانی که این سرمایه ناچیز جامعه به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را دچار بحران، اختلال و فرسایش میکنند. در عرصه اقتصادی رانتخواران، رشوهگیران و دزدان دارند از سرمایه موجود استفاده میکنند؛ آنها را باید به مردم معرفی کرد. به نظرم بهترین فرصت برای جامعه است که سوء استفاده کنندگان از این قضیه به جامعه معرفی شوند و ثروتی که به دست آوردهاند را به جامعه بدهد تا جامعه احساس خفت و تحقیرشدگی نداشته باشد.
به لحاظ سیاسی ببینید که چه کسانی دارند رادیکالیسم ایجاد میکنند؛ الآن جریان عمده آنها پایداریچیها هستند. یعنی به نظرم پایداریچیها اصلیترین نیرویی هستند که در نظام سیاسی ایران دارند قدرت میگیرند و اختلال ایجاد میکنند؛ یعنی آبروی کشور را میبرند، چهرههای ملی را مسألهدار و حکومت را دچار شبهه میکنند.
به لحاظ فرهنگی باید به سراغ نیروهایی رفت و از آنها دعوت کرد به عرصه جامعه بیایند که بتوانند گزارههای جدید فرهنگی بدهند آن گزارههای جدید فرهنگی دفاع از مرز و بوم، فرهنگ، مردم، دین، اقتصاد، دولت و هویت ایرانی است. یکی از چیزهای خیلی مهم اینجا حوزه هنر، موسیقی و ادبیات است؛ به نظرم اینها خیلی تعیینکننده هستند. اصحاب هنر، ادبیات، موسیقی و سینما خیلی میتوانند به ما کمک کنند و اگر جامعه وارد بحران شده، بحران توأم با تحقیر نباشد، توأم با آگاهی باشد که بتوانند حرکت اجتماعی انجام بدهند. لذا گشایش عرصه فرهنگ به لحاظ عمومی خیلی اهمیت دارد. ما باید در این زمینه خیلی دست را باز نگه داریم.
به لحاظ اجتماعی هم باید جامعه مدنی را اجازه داد بازی ساماندهی و پیوند و همبستگی اجتماعی را ممکن کند. مثلا در این کشور خاندانهای بزرگ، روشنفکران، صاحبان صنایع، آدمهای دارای سرمایههای اقتصادی و اجتماعی، نامآوران و قهرمانان داریم که به لحاظ اجتماعی میتوانند وارد صحنه شوند و شروع کنند، نه به شکل مصنوعی بلکه به شکل واقعی به صحنه حیات اجتماعی بیایند تا دردی که از طریق تحریمها دارد به جامعه وارد میشود، کاهش پیدا کند و موجب شود مردم احساس کنند یک سرمایههای مهم پنهانی دارند که به کمک آنها میآید و میتواند آنها را از بحران نجات بدهد.
اشاره کردید به اینکه تندروها دارند در نظام سیاسی کشور اختلال ایجاد میکنند. برای اینکه دست از این اقدامات تفرقهافکنانه دست بردارند و به صف ملت بپیوندند، چه توصیهای به آنها دارید؟
جامعه نمیتواند تندرو نداشته باشد؛ همه جامعهها تندرو و رادیکال دارد، ولی قدرت درست تندروها و رادیکالها نیست. یعنی هیچ جای دنیا رسانهای مثل تلویزیون دست تندروها نیست و حوزه سینما و موسیقی را دست آنها نمیدهند و همچنین حوزه عمومی مثل شهرداریها دست آنها نیست. آنها کسانی هستند که اختلال ایجاد میکنند و ما در زمانهای هستیم که اختلال باید متوقف شود؛ و کسانی که صدای اختلال و صدای بلند رادیکال خشن دارند باید کنار بروند و کسانی که صدای نرم و آرام و آرامشبخش دارند، بیایند.
من نمیگویم بمیرند و نابود شوند؛ اصلا این یک خطای رادیکال دیگر است. من میگویم اینها در گروههای خودشان هر صدایی میخواهند داشته باشند ولی قدرت اصلی جامعه دست آنها نباشد. نباید رسانه ملی و مطبوعات دست آنها باشد. فرض کنید که وزیر خارجه این کشور دارد در دنیا از منافع ملی حرف میزند و او دارد شعار دیگری پخش میکند؛ این یک حماقت، لجاجت و توهین به ملت است.
به نظرم اینها باید از قدرت کنار بروند و کار خودشان را بکنند. یعنی در گروههای سیاسی و احزاب خودشان کار کنند و اگر بتوانند جامعه را مجاب کنند، قدرت را به دست بگیرند. ولی مجانی نیایند و حیات اجتماعی و انسجام اجتماعی را تخریب کنند.
۳۱۲۱۸