احمد راستینه سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس، در واکنش به اظهارات محمدرضا باهنر درباره «اجباری نبودن حجاب»، با لحنی تند گفت:«واژه حجاب اجباری ساخته رسانههای معاند است و زنان عفیف ایران حجاب را از سر پاکی انتخاب کردهاند. آیا سخن از نبود قانون عفاف و حجاب، تشویق به برهنگی نیست؟ شما مصلحت کدام نظام را بررسی میکنید؛ نظام برهنه غرب یا نظام اسلامی؟»
اما پرسش اینجاست:در کشوری که میلیونها جوان در صف اشتغال ماندهاند، در خانههای اجارهای روزبهروز مستأصلتر میشوند و خانوادهها با حداقل درآمد درگیر حداقل معیشتاند، اولویت مجلس باید پرداختن به سخنان یک چهره سیاسی خارج از مجلس باشد یا حل بحرانهای معیشتی و اقتصادی مردم؟
نمایندگانی که باید زبان گویای مردم باشند، امروز بیش از هر چیز، گرفتار منازعات لفظی، شعارهای تکراری و رقابت در تندگویی شدهاند. آنهم در شرایطی که مردم نه از سرِ بیاعتقادی، بلکه از سرِ خستگی و بیاعتمادی از سیاستزدگی مفرط مسئولان دلزدهاند.
بیتردید دفاع از ارزشهای فرهنگی و دینی از وظایف نظام اسلامی است، اما آنچه امروز جامعه را میفرساید، فاصله عمیق میان گفتار مسئولان و واقعیت زندگی مردم است. وقتی سفرهها کوچکتر میشود، وقتی جوانِ تحصیلکرده در جستوجوی شغل ناامید است، وقتی کارگر با حقوق عقبافتاده شب را صبح میکند، دفاع از «نجابت و پاکی زنان» تنها با سخنرانی در صحن مجلس معنا پیدا نمیکند.
مشکل امروز جامعه ما نه در نبود قانون برای حجاب، بلکه در نبود تدبیر برای زندگی آبرومندانه مردم است.
نمایندگانی که از پشت تریبون مجلس شعار عفاف و طهارت سر میدهند، اگر به همان اندازه برای مهار گرانی، مسکن جوانان و عدالت در توزیع ثروت دغدغه داشتند، شاید امروز مردم احساس امنیت، آرامش و امید بیشتری میکردند.
فراموش نکنیم که دینداری بدون عدالت و حجاب بدون رفاه، در جامعهای که مردم از فشار اقتصادی خم شدهاند، به شعاری تهی از معنا تبدیل میشود. آنگاه هیچ فریادی از پشت تریبون، نمیتواند اعتماد از دست رفته مردم را بازگرداند.