باهنر هم از این جهت که برادرش جزو موثرین انقلاب اسلامی بوده و هم از این جهت که خود به شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرده همزمان با شکل گیری جریان اصولگرا با این جریان پیوند داشت؛ به طوری که هرگونه تغییر مواضع در او نمادی از تغییر مواضع جریان اصولگرا باشد.

کیاوش حافظی: اظهارات اخیر محمدرضا باهنر درباره اینکه هیچ‌گاه به حجاب اجباری اعتقادی نداشته و اینکه تصمیم نظام توقف قانون حجاب بوده واکنش سیاسیون تندرو را به دنبال داشته است.

زمانی باهنر یکی از چهره‌سازان جریان اصولگرا محسوب می‌شد و بنا بر روایت‌ها، نقش مهمی در فراهم کردن زمینه‌های ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد داشت اما با شکراب شدن رابطه باهنر و احمدی‌نژاد، تندروها که رئیس دولت محبوبشان تسریع‌کننده به قدرت رسیدن آن‌ها بود، از محمدرضا باهنر نیز فاصله گرفتند.

دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین برادر کوچک‌تر محمدجواد باهنر نخست وزیر شهید در دولت شهید رجایی است که ۸شهریور سال ۶۰ در بمب‌گذاری در دفتر نخست‌وزیری به همراه رئیس دولت ترور شدند. اگرچه برادر بزرگتر در ابتدای انقلاب و حتی پیش از شهادت شناخته شده بود اما برادر کوچک‌تر در سال‌های پس از شهادت جایگاه خود را در سیاست ایران تثبیت کرد.

دعوت از برادر کوچکتر نخست وزیر حزب

محمدرضا باهنر ابتدای انقلاب معاون استانداری کرمان بود که برای برگزاری کنگره حزب جمهوری اسلامی در سال ۶۱ به تهران دعوت شد تا در برقراری امنیت کنگره نقش ایفا کند. هنگام فراهم کردن مقدمات برگزاری کنگره، برای حفظ نام «باهنر» در حزب به محمدرضا باهنر پیشنهاد می‌شود برای پیوستن به شورای مرکزی حزب ثبت نام کند.

پیوستن به حزب جمهوری اسلامی باعث شد فعالیت‌های سیاسی و انقلابی محمدرضا باهنر وارد سطح جدیدی شود. او در دومین انتخابات مجلس به قوه مقننه رفت از آن به بعد تا دوره نهم، به جز دوره ششم که اصلاح‌طلبان بر سر کار آمدند، در مجلس بود. او به مدت ۲۸ سال نماینده مجلس بود و به تعبیر خود به اندازه دوره خدمتی یک کارمند، در مجلس نماینده یا نایب رئیس مجلس بوده و بعدا با حکم رهبری عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام شد.

باهنر کی اصولگرا شد؟

سابقه اصولگرایی باهنر به حزب جمهوری اسلامی برمی‌گردد؛ وقتی که جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی به دو طیف چپ و راست تقسیم شده بود. محمدرضا باهنر مثل احمد توکلی و ناطق نوری در زمره راستی‌ها بود. در مقابل اکثریت دولت میرحسین موسوی از چپ‌هایی تشکیل شده بود که در برابر طیف راست از مداخله دولت در اقتصاد دفاع می‌کردند. اختلاف دیدگاه‌های دو جناح در تشکل‌های جامعه روحانیت، حزب جمهوری اسلامی و حتی دولت میرحسین موسوی رفته‌رفته بیشتر شد. چپ‌ها از جامعه روحانیت جدا شدند و مجمع روحانیون مبارز را پایه گذاری کردند، راستی‌ها از دولت خارج شدند و نمایندگان مجلس دست‌راستی حزب جمهوری  اسلامی برای دومین دوره ریاست جمهوری خواستار تغییر نخست وزیر بودند.

نظر امام  امابر حفظ میرحسین موسوی بود. اولین نطق محمدرضا باهنر نیز با روز تحلیف ریاست جمهوری آیت الله خامنه‌ای همزمان شده بود.

اولین نطق باهنر در مجلس خطاب به میرحسین موسوی؛ آقای خامنه‌ای نمی‌خواست تو را نخست‌وزیر بگذارد

باهنر در این نطق خطاب به نخست وزیر که در صحن مجلس نشسته بود به موضع گیری صریح با او پرداخت و گفت: «تو نخست وزیر امام هستی؛ امام تو را نخست وزیر نگه داشته؛ آقای خامنه‌ای نمی‌خواست تو را نخست‌وزیر بگذارد. کاری بکن که در دوره دوم نخست وزیری، آبروی امام و انقلاب و نظام را حفظ کنی.»

در خاطره ۲ اسفند سال ۱۳۶۳ اکبر هاشمی رفسنجانی روایت شده که محمدرضا باهنر در مخالفت با بودجه دولت میرحسین موسوی ایده جلسات غیرعلنی مجلس را داشته است. در این روایت آمده: «آقایان [اسدالله] بادامچیان و [محمدرضا] باهنر آمدند و با بودجه دولت مخالفت داشتند. خواهان تشکیل جلسات سری مجلس برای گفتن نظرهایشان شدند.»

محمدرضا باهنر از جمله ۹۹ نماینده مخالف میرحسین موسوی بود. با وجود این، مجلس دوم با اکثریت جناح چپی‌ها بر ادامه نخست وزیری میرحسین موسوی مهر ابقا زد. در خاطرات ۱۶ آبان ۱۳۶۴ هاشمی رفسنجای آمده است: «پیش از ظهر آقای [محمدرضا] باهنر آمد و از فشارهایی که پس از مسئله دولت و مخالفت آنها با نظر امام بر آنها وارد می‌آورند گله داشت. گفتم که به مسائل دامن زده نشود تا فراموش شود.»

ارتباط نزدیک باهنر با ناطق نوری

باهنر از دهه ۶۰ ارتباط بسیار نزدیکی با علی اکبر ناطق نوری داشت طوری که هردو در گروه مشاوران رهبری قرار گرفتند. ناطق نوری در خاطرات خود درباره این گروه که باهنر هم جزیی از آن است، می‌نویسد: «من از همان ابتدا خدمت مقام معظم رهبری بودم و در همان روزهای اول رهبری گروه مشاوره برقرار بود. اسامی اعضای گروه مشاوره عبارت بودند از آقای مهندس موسوی، آقای باهنر، آقای خاتمی، آقای هاشمی و آقای موسوی خوئینی‌ها و بنده. شاید افراد دیگری هم بودند که الان در خاطر ندارم. این جمع هفته‌ای یک جلسه خدمت آقا می‌رفتیم و آقا مسائل را مطرح می‌فرمودند و بر روی مسائل مشورت می‌کردیم. دوستان هم به منظور سامان‌دهی امور نظر مشورتی خودشان را ارائه می‌دادند. البته کارها هر چه بیشتر جلو می‌رفت، نقش این گروه مشاوره کم‌رنگ‌تر شد.»

باهنر چگونه احمدی‌نژاد را بالا کشید؟

در دهه ۷۰ باهنر نیز مثل بسیاری از دست‌راستی‌های حزب جمهوری اسلامی در مواضع اقتصادی خود تغییراتی داد و به منتقد سیاست «تعدیل» تبدیل شد. باهنر در انتخابات ۷۶ برای ناطق نوری فعالیت می‌کرد. در خاطره ۲۲ مرداد ۱۳۷۵ هاشمی رفسنجانی آمده است: «آقای محمدرضا باهنر آمد. در مورد سیاست نظام در انتخابات ریاست‌جمهوری پرسید و تلاش داشت که حمایت برای آقای ناطق نوری جلب نماید.» این نگاه مشابه به دیدگاه احمد توکلی بود و از این رو او در سال ۸۰ به حمایت از توکلی پرداخت و بعدا به واسطه سال‌ها حضور در مجلس و داشتن جایگاه در بین اصولگرایان رفته‌رفته چهره‌ این جناح سیاسی در ادوار انتخابات تبدیل شد و از افرادی بود که مسیر احمدی‌نژاد برای ریاست جمهوری را هموار کرد. احمدی‌نژاد در دهه اول انقلاب با نزدیک شدن به جناح راستی‌هایی مثل هاشمی رفسنجانی، علی‌اکبر ناطق نوری و محمدرضا مهدوی کنی توانسته بود به فرمانداری خوی و ماکو و رفته‌رفته به استانداری اردبیل رسید. سپس کاندیدای انتخابات مجلس شد و نام او در همان فهرست انتخاباتی قرار گرفته بود که نام محمدرضا باهنر و دیگر سایر جناح راستی ها دیده می‌شد.

وقتی احمدی‌نژاد قرار بود شهردار تهران شود، وزارت اطلاعات صلاحیت او را به خاطر پرونده سوآپ نفت در زمان استانداری‌اش در اردبیل تایید نمی‌کرد. محمدرضا باهنر با علی یونسی وزیر وقت اطلاعات صحبت کرد و به او گفت: «شهرداری برای احمدی‌نژاد دست‌گرمی است والا او رئیس‌جمهوری آینده است.» با این حال باهنر گفته که حدس نمی‌زد احمدی‌نژاد دو سال بعد رئیس جمهور شود. اما احمدی‌نژاد می‌دانست که چطور باید از شهرداری به ریاست جمهوری پرش کرد. با این حال باهنر در مرحله اول انتخابات ۸۴ از علی لاریجانی و در مرحله دوم از احمدی‌نژاد حمایت کرد.

باهنر: شرایط محاکمه احمدی‌نژاد باید فراهم شود

با این حال، این دو بعدا از هم فاصله گرفتند و باهنر در انتخابات ۸۸ از محسن رضایی حمایت کرد. بعدا در گفتگویی با فارس از سیاست خارجی احمدی‌نژاد انتقاد کرد و گفت: «حواس ما یعنی نظام تا نیمه دهه هشتاد جمع بود که بر آتش ایران هراسی جهان آب می‌ریختیم و توضیح می‌دادیم که خیر ما اهل دعوا نیستیم، اهل جنگ نیستیم، حتی اگر بخواهم به شما مستند بگویم، ما در سال ۸۴ مصوبه‌ای در مجمع تشخیص مصلحت نظام داشتیم به اسم چشم‌انداز که رهبری ابلاغ فرمودند که یک پاراگراف از این چشم‌انداز ۲۰ ساله مضمونش این بود که تعامل سازنده با همه کشورهای دنیا به استثنای رژیم صهیونیستی داشته باشیم. تا نیمه دهه هشتاد ما حواس‌مان بود.»

 باهنر این را هم گفته که «احمدی‌نژاد بیشتر زبان بود تا گوش». به گفته او، «احمدی‌نژاد کاری به خرد جمعی نداشت و بیشتر برای تصمیم‌گیری‌هایش به ذهن خود و قضاوت‌های خود اعتماد می‌کرد و حتی خرد جمعی آن چنان که باید در مجموعه دولت به کار گرفته شود، از آن استفاده نشد و اگر کسی هم خیلی زیاد می‌خواست با رئیس‌جمهور بحث کند، وی حوصله شنیدن حرف‌های آن فرد را نداشت.»

سال ۹۶ هم پس از آنکه محمود احمدی‌نژاد در نامه ای به رهبری خواستار برکناری رئیس قوه قضاییه و برگزاری انتخابات آزاد شد، محمدرضا باهنر به نقل از برخی مقامات قضایی گفت که آمادگی برخورد با احمدی‌نژاد وجود دارد اما شرایط آن نیز باید فراهم شود. باهنر این را نیز اضافه کرد که «حرکات احمدی‌نژاد دارد یک مقدار تند می‌شود. این حرکات ابتدا به بهانه عملکرد برخی قوا بود اما الان به سمت ایرادگرفتن از کلیت نظام می‌رود.»

او پس از انتخابات ۸۸ ضمن آنکه به انتقاد از احمدی‌نژاد می‌پرداخت اما موضع‌گیری شدیدی علیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی داشت. او در جایی گفته بود «در فتنه ۸۸، خط قرمز ما ولایت‌فقیه بود. با وجود این، هرکس آن را زیر سؤال برد، از دایره نظام خارج شد.» هرچند که برخی مواضع او در این رابطه تناقاضاتی با هم دارد.

او یکی از طرفداران حصر موسوی و کروبی بود. وقتی علی مطهری سال ۹۲ در نطق میان دستوری حصر بدون محاکمه میرحسین موسوی و مهدی کروبی را فاقد توجیه قانونی و شرعی دانست، محمدرضا باهنر به عنوان نایب رئیس مجلس ریاست جلسه را برعهده داشت. باهنر به مطهری پاسخ داد که «در مورد معترضان و رهبران آنها» حداکثر رافت‌اسلامی «اعمال شده است.» در مصاحبه ای در سال ۹۶ نیز گفته: «اگر به صورت جدی و براساس قوانین موجود کشور محاکمه بشوند، این آقایان سران فتنه مجازات‌شان بالاست. نظام نمی‌خواهد این کار را بکند. می‌گویند چرا حصر را برنمی‌دارید، من سوالی می‌کنم از کجا معلوم که آقایان سران فتنه وقتی آمدند بیرون دوباره کنفرانس خبری نگذارند و بیانیه ندهند!؟» در حالی که این فعال سیاسی اصولگرا سال ۹۴ در برنامه شناسنامه گفته بود: «من معتقدم بعضی از کسانی که در سال ۸۸ اشتباه کردند، اگر توبه کنند و قانون را بپذیرند، نظام می‌تواند آنها را ببخشد.»

دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در خصوص وقایع ۱۴۰۱ نیز گفته بود: «ماجرای خانم مهسا امینی یک بهانه بود و اگر او هم نبود مثلاً یک پروین خانومی را برای بهانه‌جویی پیدا می‌کردند. بالاخره بهانه‌تراشی در یک کشور ۸۰میلیونی قابل دستیابی است.» همچنین در برنامه تلویزیونی حضور نیز گفته: این تنها یک جرقه بود. برخی نارضایتی‌ها و ناکارآمدی‌هایی در ساحت اقتصاد، سیاست و حتی فرهنگ و دیپلماسی در داخل کشور وجود دارد؛ این اشکالات را ما باید کشف و درک کنیم و آنها را بفهمیم و حل کنیم.

از اول انقلاب، میزان مشروعیت نظام را به مشارکت مردم گره زده‌ایم

باهنر به عنوان یک چهره اصولگرای سنتی نقش مهمی در کارزارهای کاندیداهای انتخابات داشته است؛ چنانکه علی اکبر ولایتی در ۹۲، ابراهیم رئیسی در ۹۶ و ۱۴۰۰ و قالیباف در انتخابات ۱۴۰۳ مورد حمایت او بودند. اما در چند سال گذشته در مورد دو لایحه سی‌اف‌تی و پالرمو، که در مجمع تشخیص مصلحت نظام مسکوت مانده بودند، همسو با دولت‌های حسن روحانی و پزشکیان بود و معتقد بود که نپیوستن به این دو کنوانسیون باعث شده ایران با کشورهای دوست هم نتواند تعامل داشته باشد.

او در موارد دیگری مثل مشارکت در انتخابات هم راه خود را از تندروها جدا می‌داند و برخلاف تندروها که میزان مشارکت در انتخابات برای آنها اهمیتی ندارد می گوید «ما در جمهوری اسلامی از اول انقلاب، میزان مشروعیت نظام را به حضور مردم در پای صندوق‌ها رأی گره زده‌ایم ... البته طبیعی است که نتیجه انتخابات هم برایمان مهم است و دوست داریم که اکثریت آن در مجلس دوازدهم در اختیار جریان اصولگرایی باشد، اما حتماً اگر یک اقلیت اصلاح‌طلب قدرتمند در مجلس داشته باشیم آن‌ را می‌پسندیم و قبول داریم و دوست داریم که این اتفاق بیفتد.»

باهنر تغییر پارادایم داده است؟

آخرین مورد رویارویی تندروها با باهنر آنجا بود که او در یک نشست خبری اعلام کرد تصمیم کلی نظام در حال حاضر این است که «قانون حجاب اجباری» لازم الرعایه نیست. تندروهای جریان اصولگرا ابتدا تلاش کردند سخن او را تکذیب و توقف قانون حجاب را مرتبط به مسعود پزشکیان ربط دهند. سپس او را به خاطر به کار بردن لفظ حجاب اجباری مورد انتقاد قرار دادند. تا جایی که محمدتقی نقدعلی از جمله این نمایندگان در مجلس خطاب به باهنر گفت که از خون برادر شهیدت خجالت بکش.

باهنر هم از این جهت که برادرش جزو موثرین انقلاب اسلامی بوده و هم از این جهت که خود به شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرده بوده، همزمان با شکل گیری جریان اصولگرا با این جریان پیوند داشت؛ به طوری که هرگونه تغییر مواضع در او نمادی از تغییر مواضع جریان اصولگرا باشد.

با این حال تغییراتی که در جریان اصولگرا رخ می دهد آنقدر بزرگ و برجسته نیست که نشان ‌دهنده تغییری بنیادین باشد. اما گاهی یک تغییر کوچک در یک جریان سنتی خود به منزله تغییر پارادایم ارزیابی می شود ولو آنکه در دید جامعه‌ای که سیاست را از بیرون رصد می‌کند این تغییرات مهم و ملموس نباشند.

۳۱۲۱۱

منبع: خبرآنلاین