به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به قلم مسیح مهاجری نوشت: انتشار خبر تأسیس «اندیشکده حکومت و کشورداری شهید رئیسی» واکنشهائی در پی داشت که خوشایند نبود. متأسفانه در جامعه ما با اینکه به دو صفت اسلامی و انقلابی متصف است، قضاوت بهویژه درباره افراد و جناحها منصفانه نیست و حُب و بغضها معمولاً جای واقعبینی را میگیرند.
با همین نگاه غیرمنصفانه، عدهای که نمیتوان آنها را به غرضورزی متهم کرد بر اقدام کسانی که درصدد برآمدهاند این اندیشکده را تأسیس کنند خرده گرفتند و درباره شهید رئیسی به صورت یکطرفه با لحنی کاملاً منفی قضاوت کردند.
خرده گرفتن را نمیتوان مردود دانست ولی انکار وجوه مثبت فعالیتهای شهید رئیسی را هم نمیتوان پذیرفت. انسانها همگی مجموعهای از اقدامات مثبت و منفی و نقاط قوت و ضعف هستند که قضاوت صحیح درباره آنها با جمعبندی تمام این اقدامات مثبت و منفی و نقاط قوت و ضعف میسر است و باید از نادیده گرفتن یک بخش و بزرگ کردن بخش دیگر پرهیز کرد.
متأسفانه عدهای از اصحاب قلم و سخن در کشور ما به ویژه کسانی که تعلقات جناحی دارند، به هنگام قضاوت درباره افراد گرفتار افراط و تفریط میشوند و به جای جامعنگری به سوی نگاه تکبعدی و بخشینگری گرایش پیدا میکنند. این روش با رسالت قلم و زبان منطبق نیست و افرادی که به ورطه این بخشینگریها میافتند نمیتوانند به وظیفه روشنگری و هدایت جامعه عمل کنند.
از رهگذر همین روش نادرست، چه بسا شخصیتهای والائی که حقشان ضایع شده و چه بسا افرادی که بیجهت تقدیس شدند. آن ضایعه، نتیجه نادیده گرفتن نقاط قوت و این تقدیس بیجهت، محصول نادیده گرفتن نقاط ضعف بودند. جامعهای که اصحاب قلم و سخنش گرفتار این افراط و تفریطها باشند هرگز جامعه متعادلی نخواهد بود. اصحاب قلم و سخن باید به مثابه طبیبان حاذق با تشخیص درست، عموم مردم را تغذیه روحی کنند تا جامعه بتواند شاداب بماند و با امید و نشاط به حیات معقول خود ادامه دهد. از این نظر متأسفانه حال جامعه ما خوب نیست و علت این خوب نبودن را نیز باید در خوب نبودن عملکرد اصحاب قلم و سخن جستجو کرد.
در مورد شخص شهید رئیسی، با شناختی که از او داشتم معتقدم از تواضع، مردمی بودن و اخلاق عملی قابل تمجیدش نگفتن قطعاً جفا کردن به اوست. نادیده گرفتن خدماتش در قوه قضائیه، آستان قدس رضوی و دولت سیزدهم نیز جایز نیست. کسانی که معتقدند دولت سیزدهم دولت ضعیفی بود، نباید از این واقعیت غفلت کنند که همین دولت ضعیف خدماتی هم در داخل و در سیاست خارجی داشت که حتماً باید در کارنامه شهید رئیسی به آنها توجه شود. با دیدن این نقاط قوت است که میتوانید مخاطب را قانع کنید نقدها را هم بپذیرد. هر مخاطبی این واقعیت را میداند که هر انسانی موجودی است اهل اشتباه، غفلت، فراموشی و ضعف. بنابراین کسی از شما انتظار ندارد همه را یکسره مثبت ببینید ولی جامعنگری انتظار بجائی است که باید آن را حق هر مخاطبی بدانید.
در یک نگاه جامع به شهید رئیسی نمیتوان در کنار آن نقاط قوت که برشمردیم، ضعفهایش را نادیده گرفت. به عقیده صاحب این قلم، نفس اینکه او پذیرفت در یک انتخابات مهندسی شده از جنبه رقابت، رئیس جمهور شود بارزترین نقطه ضعف او بود که با اندیشهورزی در زمینه حکومت و کشورداری در تضاد است.
منتقدان شهید رئیسی، جراحی بزرگ اقتصادی کشور با خونریزی شدید و بدون پیشبینی داروئی برای بند آمدن خون را نقطه ضعف اساسی دولت سیزدهم میدانند. آنها سر برآوردن دو وزیر خاطی که حکم محکومیت گرفتند و مفاسدی از قبیل پرونده معروف چای دبش را هم در ردیف نقطه ضعفهای دولت سیزدهم برمیشمرند. با اکتفا کردن به همین چند مورد از گفتههای منتقدان، بر این نکته تأکید میکنیم که با جمعبندی آن نقاط قوت و این نقاط ضعف است که باید به دولت سیزدهم و شخص شهید رئیسی نمره حکمرانی و کشورداری داد.
در این مقاله بر آن نیستم که درباره اندیشه حکومت و کشورداری شهید رئیسی قضاوت کنم ولی توصیه اکیدم اینست که طرفین اجازه بدهند مراکز تحقیقاتی بیطرف درباره دولت سیزدهم و رئیس آن از جهات مختلف بررسی کنند و نتیجه این بررسی را به عنوان کارنامه این دولت به مردم ارائه نمایند. در اینصورت است که به جای عطار، خود عطر معرف خود خواهد بود و خریدار هم خواهد داشت.
تأسیس اندیشکده برای این شخص و آن شخص حتی اگر از بودجه بیتالمال هم نباشد، عطری به بازار نمیآورد که خریدار داشته باشد. میبینید که مردم از مکتب سازیها و قدیسپروریها با همه هزینههای غیرمجاز که از بیتالمال میشود استقبال نمیکنند و چنین اقداماتی را پس میزنند. این حرف مردم را باید فهمید که با صدای بلند میگویند: عطر آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید.
17302