سعید آقایی - ایمان گودرزی؛ دربی 106 بزرگ پایتخت در استادیومی بدقواره و بی کیفیت کیلومترها دورتر از پایتخت برگزار شد و بر طبق انتظار هرگز جذاب و تماشایی نبود. دو تیم مدعی و پرستاره لیگ با ستاره های چند صد میلیاردی خود از ارائه یک فوتبال جذاب و مطابق انتظار عاجز بودند و در نهایت در یک بازی سرد و ملال آور به تساوی بدون گل اکتفا کردند.
برای تحلیل چرایی این بازی بی کیفیت و زشت، مناظره ای با حضور دو تن از ستاره های سالهای گذشته پرسپولیس و استقلال برگزار کردیم تا آنها این بازی بی کیفیت را تحلیل کرده و از چرایی دلایل زشتی این بازی بگویند. محمد برزگر مدافع چپ اسبق پرسپولیس و امین منوچهری مهاجم استقلال میهمان ما در کافه خبر بودند و درباره دربی و اتفاقات پیرامون آن و البته کیفیت نازل این بازی صحبت کردند.
بحث را از دربی ۱۰۶ شروع کنیم که یک بازی سرد و کسل کننده و ملال آور بود و مانند خیلی از مسابقات بی کیفیت.
برزگر: همانطور که شما گفتید، یک بازی بی روح بود.این اتفاق چند علت دارد.یکی به دلیل محروم بودن از ورزشگاه آزادی به خاطر تعمیرات.موضوع بعدی، این است که اگر بخواهیم تخمین بزنیم، تقریبا بازیکنانی که داخل بودند، ۴-۵ هزار میلیارد هزینهشان بود. توقع ما از نوع بازی و کیفیت تیمها بیشتر از این موضوعات است. از لحاظ فنی به نظرم هیچ باری نداشت و با احترامی که نسبت به دو تیم قائل هستم، فکر میکنم خود بازیکنان هم دوست داشتند این بازی مساوی شود و برایشان زیاد اهمیت نداشت.به نظرم جزو دربیهایی بود که به دل خود ننشست. این همه هوادار از شهرهای دور و نزدیک از خرج زن و بچه خود میزنند و میروند، این کیفیت با این پولهای نجومی برایشان خوشایند نبود.
منوچهری: یکی از مهم ترین بازیهای آسیا را تبدیل به معمولی ترین بازیهای آسیا کرده ایم.تبدیل کردن چنین چیزی هنر میخواهد. مهم ترین چیز این بود،این همه بازیکن با این همه ارزش مالی قرارداد بسته اند، حداقل یک زمین چمن خوب در اختیار تیم ها قرار بدهیم تا اگر قرار است تاکتیکی ایجاد شود بهانه ای نباشد و شاهد فوتبال بهتری باشیم. ولی اگر جای سرمربی هر دو تیم بودیم، قطعا اول نباختن برای شان مهم بود. دو سرمربی در شرایط خاصی بودند و اگر بخواهیم هم ذات پنداری کنیم، نمیتوانیم از آنها توقع بیشتری داشته باشیم. میخواستند از موقعیتهای خود استفاده کنند و دروازه هایشان بسته بماند. ولی در این حین موقعیتهایی هم بود که اگر بازیکنان مقداری دقت بیشتری میکردند، اگر گل اول زده می شد اتفاق بهتری میافتاد.در هر صورت انتظار میرفت از استقلال و پرسپولیس، یک بازی خوب ببینیم. باتوجه به این که تیم ملی هم در جام جهانی است و شاکله تیم ملی هم از همین بچهها قرار است رخ دهد، امیدوارم اتفاق بهتری رخ دهد.
نکته ای که درباره دربی وجود دارد این است که وقتی سه دهه اخیر را مرور میکنیم، به تعداد انگشتان یک دست در دربی بازی با کیفیت ندیده ایم. دلیلش چیست؟
منوچهری: مقداری از مسائل بیرونی نشات میگیرد. مواقعی دو تیم خودشان احتیاج به نباختن دارند. یعنی فشار به بازیکنان آنقدر زیاد است که آنهایی که در زمین هستند احتیاج به نباختن دارند. زمانی هم مانند بازی آخر که رخ داد، دو تیم و داورها در یک هتل بودند. این اتفاقات خیلی باب نیست و مقداری از حس برنده بودن کم میکند، هرچقدر هم که بخواهید ببرید. همینطور طرز تفکر بازیکنان هم موثر است. وقتی دربیهای رئال و بارسا و یا اتلتیکو رئال را میبینیم، نیمه اول سه چهار گل دارد و یا کامبک میزنند. مقداری ترس در ساق بازیکنان است. در بازیکنان خارجی کمتر این را میتوان دید چون درک نمیکنند. ولی هر کدام که در آن دربی بازی میکنیم چون آنقدر فشار باخت زیاد است، آنها نباختن را ترجیح میدهند. مگر این که بازی به نحوی شود و اتفاقاتی بیافتد که سه هیچ رخ دهد و گلها رد و بدل شود. تیمی که گل اول را بزند در این بازی خیلی مهم است.
دلیل این ترس چیست؟ یک باخت میتواند شرایط یک تیم را این حد تغییر کند؟ قرار نیست یک تیم همیشه ببرد.
برزگر: نکات مهمی را اشاره کردند. فضای مجازی هم اهمیت دارد. شاید با یک کامنت اشتباه، ناخوداگاه آن ترس در آن بازیکن ایجاد میشود که اگر ببازید چه خواهد شد. سطح توقع هوادار از این دو تیم بالا است. خیلیها هم در دسترس و در فضای مجازی هستند و این باعث بوجود آمدن آن ترس میشود. یکی از عواملش این است که بازیکن میگوید اگر دربی را اینطور بازی کنم و فردا در خیابان بیایم، کسی به من خرده نمیگیرد. متاسفانه اینها از فوتبال پایه نشات میگیرد که بازیکن از لحاظ ذهنی رشد کند و بالا بیاید و ذهن و فکر برنده را داشته باشد. دربی به شهر دیگری انتقال داده شده است و خیلی از عوامل دست به دست هم داده است. ولی به نظرم یکی از مهم ترین عواملی که فوتبال ما دچار افت و مشکل شده است، همین فضای مجازی است که میتواند خیلی تاثیر بگذارد.
مقداری تخصصی تر صحبت کنیم. اول تیم به تیم جلو برویم. پرسپولیس را چطور دیدید؟ پرسپولیس فصل را با وحید هاشمیان خیلی بد شروع کرد. انتخاب وحید هاشمیان را چطور میبینید؟
برزگر: با تمام احترامی که برای آقای هاشمیان قائل هستم و دوست عزیز بنده هستند و خیلی هم با شخصیت ، به نظرم وحید خیلی زود به پرسپولیس آمد و زود کارش را شروع کرد. ما خودمان مربی هستیم و نمیشود از آن پیشنهادی که شده است، در آن شرایط بگذریم. ولی این اتفاق افتاد. خودم در برنامه تلویزیونی که رفتم، به سهم خودم و به اندازه یک هوادار و پیشکسوت طرفداری ایشان را کردم و حمایت کردم که نتیجه بگیرد. چون نتیجه گرفتن مربیان جوان، راه را برای ما باز میکند. این اتفاق برای ایشان نیافتاد. هواداران آقای اوسمار و آن فوتبال ناب برزیلی را دوست داشتند و آن قهرمانی خیلی تاثیر گذار بود و ایشان آمد. با تفکرات ایشان، تیم بسته نشده است. ولی اگر به بازی برگردیم، توقعمان از تیم پرسپولیس به عنوان یک پرسپولیسی خیلی بیشتر از این بود. ولی تفکر دو مربی به نظرم این بود که تیم مساوی کند تا هیچ کدام تحت فشار قرار نگیرند.
استقلال یک بازه طولانی را در ابتدای فصل تلف کرد. نامهای زیادی در استقلال برای سرمربیگری کاندیدا شدند. ولی دست آخر به ساپینتو رسیدند. ساپینتو فصل را خوب شروع نکرد و بسیار بد شروع کرد و رفته رفته تیمش جا افتاد و به دربی رسید. استقلال این فصل را چطور میبینید؟
منوچهری: همانطور که اشاره کردید، شروع استقلال کمی دیر بود و بازیکنان دیر اضافه شدند.طبیعی بود تیمی که در ترکیب اصلی اش ۷-۸ تا بازیکن تغییر کرده است قطعا برای جا افتادنش نیاز به زمان دارد. این بار مدیران از اتفاقاتی که پارسال برای استقلال رخ داده بود درس عبرت گرفتند و تا زمانی که تیم و ساپینتو نیاز به حمایت داشت از او حمایت کردند و روند استقلال رو به رشد شد. ولی اگر قرار بود اتفاقات پارسال تکرار شود و هر هفته سرمایههای باشگاهها را – مانند سهراب بختیاری زاده و مجتبی جباری که اسطورههای ما هستند و باید روزی با تیم قهرمانی بیاورند و حق مسلمشان است - {از دست دهیم} و بخواهیم دانه دانه به خاطر این که خودمان روی صندلی بنشینیم آنها را با دو سه بازی بسوزانیم که فشار هواداران را برداریم کار درستی نیست. هر کدام از ما که پیشنهاد استقلال و پرسپولیس شود، با جان و دل قبول میکنیم. دوست داریم و علاقه داریم و آرزوی ما است. این که چقدر فشار کاری است و سوخت میدهیم، دست مربی و سرمربی نیست. ولی این بار این اتفاق به نفع استقلال شد و خارجیها توانستند با شرایط فوتبال ایران که شرایط متفاوتی شد – از زمین تختی تا یک سری اتفاقات سوق الجیشی که در ایران دارند – آداپته شوند و خود را با شرایط فوتبال ایران وفق دهند و تیم توانست روند رو به رشد و خوبی را انجام دهد.
به نظر شما استقلال به اهدافی که داشت در این بازی رسید؟
منوچهری: فکر میکنم استقلال به اهدافش رسید. پرسپولیس چند بازیکن دربی باز در ترکیب خودش داشت.دو سه موقعیتی که برای استقلال پیش آمد میتوانست سرنوشت بازی را عوض کند. ولی باز هم این بازیکنها آنقدر جوان و خوب و مستعد هستند که هوادار استقلال را به یک تیم خوب و آینده دار امیدوار میکنند. فکر میکنم ساپینتو با توجه به این که شرایط تیم خاص بود و منیر نبود و استرس نباختن بود،از لحاظ فنی بازی خوبی داشت. ولی طبق معمول فدراسیون هیچ وقت با استقلال همکاری نمیکند.چرا بازی جام حذفی استقلال حتما باید برگزار میشد و حتما در زمین تختی؟ با برنامه فشرده استقلال که از دو هفته پیش باید چهار روز یک بار بازی کند تا آن بازی مهمش که با المحرق بحرین است، میشود مقداری با استقلال همکاری کرد. قانون است که اجرا میشود. ولی میشود مقداری قانون را نرم تر گرفت که متاسفانه همیشه برای استقلال، قسمت سخت قانون گرفته میشود. استقلال هم نماینده ایران است و وقتی از این مرحله بالا بیاییم، افتخار و سهمیه اش برای فوتبال ایران رخ میدهد.
دیروز به نظر میرسید که اوسمار کل پلن تیم خود را روی اورونوف گذاشته بود. باتوجه به شرایط او، بد هم کار نکرد. ولی به نظر میرسید که باتوجه به شناختی که استقلالیها داشتند، مانند قبل نبود و بد هم کار نکرد.این منطقی است که کل بازی را روی یک بازیکن بگذارید؟
برزگر: به نظرم خیر – نمیتواند منطقی باشد و استدلالی داشته باشد. ولی از لحاظ این که اورونوف بازیکن باکیفیتی است شکی نداریم و بازیکن تاثیرگذاری است. فکر میکنم یکی از دلایلش این باشد که آقای اوسمار خودش تیم را نبسته است. باتوجه به شناختی که از قبل نسبت به اورونوف داشته است، آن حدود اختیارات را بیشتر کرده است.ولی باید پلن بی هم داشته باشد. باتوجه به صحبتهایی که شد، انگار دو تیم آمده بودند که عادلانه یک مساوی بگیرند و همه شاد و خوشحال باشند و به کسی هم بر نخورد. ولی به نظرم این قشنگ نیست. باتوجه به پولهای هنگفتی که رد و بدل میشود، همه ما توقع فوتبال خوب داریم. بازیکن نباید در شرایطی آنقدر راحت دریبل و پشت بخورد و فضا را به مهاجم بدهد. در فوتبال آماتور این اتفاقات میافتد. آن جا در سطح بالایی که جزو ده دربی بزرگ دنیا بود، خیلی تاثیر دارد. همه میخواهند فوتبال ناب و هجومی از جانب هر دو تیم ببینند. درست است که تیمهای دیگر دارند زحمت میکشند. ولی همه یا استقلالی هستند یا پرسپولیسی. این دو تیم هرچقدر قوی تر باشند، تیم ملی ما پویاتر و قوی تر میشود. فکر میکنم باتوجه به شرایطی که پرسپولیس در لیگ ایران دارد و در آسیا نیست، میتواند تمام تمرکز خود را روی لیگ بگذارد تا در نیم فصل، آقای اوسمار نفرات مورد نظر را انتخاب کند.
در استقلال هم این ضعف را میدیدیم. استقلال از ابتدای فصل و چه در دوره اول که ساپینتو بود و چه این دوره که آمده است، تفکرش استفاده از وینگرهای سرعتی است. دوره اول محبی و قائدی و در دوره دوم، آسانی و کوشکی این نقش را ایفا میکردند. ولی تفاوت این است که با مصدومیت منیر حدادی، یکی از اضلاع مثلث استقلال از دست رفت و منیر هم شرایط خوبی نداشت.
منوچهری: اولا دو مربی و بازیکنان روبروی هم، آنالیز خوبی داشتند. بازیکن روبروی کوشکی یا آسانی میدانست از کجا دریبل میکند. کوچکترین فرصتی که دادند آسانی توانست شوت را بزند و با فاصله کم بیرون رفت. این آنالیز که نسبت به هم داشتند مقداری تاثیر گذار بود. ولی به نظرم استقلال چه در کار دفاعی و چه در حمله و مخصوصا باز پس گیری توپ برنامه داشت. خیلی کار کرده بود و خیلی توپ گیری میکردند. به محض این که توپ را از دست میدادند توپ را میگرفتند. چون فوتبال درگیری است، شاید چشم نواز برای بیننده نباشد. من در یک کافه بازی را نگاه کردم که آدمهای معمولی بازی را میدیدند. آنها دوست داشتند که بازی گل داشته باشند. آنها متوجه خیلی از مسائل فنی نمیشوند. ولی یک سری جزییاتی بود که دو مربی در فاز دفاعی روی آن کار کرده بودند. ولی مشکل فوتبال ما این است که میل به هجوم و نباختن بیشتر تاثیر دارد.
در دربی ، میلاد محمدی در دفاع چپ پرسپولیس و حسین گودرزی در دفاع چپ استقلال بازی کردند. باتوجه به این که سالیان سال در دفاع چپ بازی کردید،تحلیل کنید که بازی این دو دفاع چپ چطور بود؟
برزگر: میلاد محمدی باتوجه به تجربیاتی که در این سالیان دارد و تجربه بین المللی که دارد، بازیکن خوب و با کیفیتی است. به نظرم خوب کار کرد. او فوتبالیستی است که شرح وظایف خود را به نحو احسن انجام میدهد و خیلی پر تلاش هم بود.
نقدی وجود دارد که چون میلاد جانشین و رزرو ندارد، همیشه خیالش راحت است که فیکس بازی میکند و این باعث شده است که افت کند؟
برزگر: اگر این در تفکرات آقای محمدی باشد که صد درصد اشتباه میکند.
منوچهری: چنین چیزی در شخصیت میلاد نیست. چه میلاد و چه مهرداد و این بچهها همه تلاشگر و با وجود و با غیرت هستند. این در ذهنشان نیست که بخواهند ببینند جانشین ندارند. به نظرم میلاد یکی از بازیکنان خوب بازی بود. مخصوصا با وظیفه ای که قرار بود جلوتر بازی کند، دو سیستم را برای پرسپولیس بازی میکرد.
گودرزی را چطور دیدید؟
برزگر: گودرزی هم فوتبالیست خوبی است.
که باتوجه به شرایطی که پرسپولیس داشت و از گوشه میخواست جلو برود، به نظر میرسید که رو به جلو حرکت نمیکرد. در صورتی که حسین گودرزی یک دفاع چپ رونده است. ولی دیروز از نیمه جلو تر نمیآمد.
می تواند جزو شرح وظایفی باشد که سرمربی به او داده است که نفوذ نکند. زمان ما همین بود. یک بازی با الهلال در آزادی داشتیم که ۳-۱ بردیم. دو بازی قبلش با الاتحاد و آرتوش قزاقستان بود. در آن بازی یک دقیقه بازی نکردم. معمولا همه جا که کار گره میخورد، من و عمو حسن پیستونهای سرعتی بودیم و داخل میرفتیم. ولی از شب قبل از بازی با الهلال به من اعلام کردند که در ترکیب هستی. دوخی الدوساری بازیکن ماه آسیا شده بود. علی آقا هم میگفت یک موقع نفوذ نکنی! او خیلی سرعتی است. گفتم نگران نباش. ولی برخلاف آن، نفوذ کردم و یکی از بهترین بازیها را مقابل الهلال انجام دادم که آقای دوخی الدوساری را هم دقیقه ۶۰ تعویض کردند. بحث آن موقع با الان خیلی فرق میکند. الان سیستمهایی آمده و تقابل سیستمها شده است و بچهها تاکتیک پذیر تر شده اند. همین سیستم آنالیزی که گفته شد، کل فوتبال روی آنالیز میچرخد. آن زمان تا فرد پا به توپ نمیشد، متوجه نمیشدیم بازی او چیست. در یک لحظه باید چندین تصمیم میگرفتیم و در ذهنمان تحلیل میکردیم. ولی شرایط فوتبال الان متفاوت شده است و حسین گودرزی هم میتواند فوتبالیست بزرگی شود. کسی که به استقلال و پرسپولیس میآید، بی جا نمیآید. در این دو تیمی که پرطرفدار هستند آمده و جایش درست است. او یک چپ پای کلاسیک است و همین که رونده است، امیدواریم بتواند موفق باشد و برای تیم ملی کشورمان در آینده موثر باشد.
هم پرسپولیس و هم استقلال با تک فوروارد بازی میکردند. استقلال با سعید سحرخیزان و استقلال با علی علیپور. بازی این دو را چطور دیدید؟
منوچهری: سعید با توجه به وظایفی که داشت و این که نفر اولی بود که پرس کند و خیلی دوندگی زیادی داشت با تمام وجود بازی کرد، اگر این همه پرس نمیکرد شاید در آن صحنه که سر توپ زد تصمیم بهتری میگرفت. همه اینها باید دیده شود و نه آن تک صحنه. میشود به سعید نمره خوبی داد. علی علیپور باتوجه به تجربه ای که در این سالها در دربی بدست آورده بود و اعتماد به نفسی که داشت، فکر میکنم وظیفه حفظ توپی که موج دوم تیم به او اضافه شود کاملا انجام داد. زهر خودش را هم میریخت و هروقت با دفاع استقلال در کورس میافتاد تماشاگران نیم خیز میشدند. فکر میکنم بازی خوبی را به نمایش گذاشت ولی موقعیت را نداد.
مقداری رو به جلو صحبت کنیم. وضعیت پرسپولیس را برای ادامه فصل چطور میبینید؟ اوسمار میتواند موفق شود؟
برزگر: اوسمار مربی باهوشی است. از زمانی که کنار گل محمدی بود، بازیکنان ایرانی و نحوه رفتار با آنها و فوتبال ایرانی را میشناسد. این را شنیده ام که اوسمار به خوبی این بازیکنان را آنالیز کرده و به اورونوف دو روز استراحت میدهد و این به خاطر شرایط فیزیکی او است. بازیکنان ایرانی با بقیه جاها فرق میکنند. آن نوع تفکر و ساختار فوتبال پایه و شکل فوتبال پایه است که باعث میشود سالیان سال در تیم ملی بدرخشید. چون فوتبال پایه خراب شده است، باید بگویم که حتما باید فکری به حال فوتبال پایه کنند. این باعث میشود که اینها رخ دهد و هرچقدر هم رو به بالا بیاییم، شرایط برای بزرگسالان عوض میشود. برای همین آقای اوسمار بسیار مربی باهوشی است و بازیکنان را شناسایی کرده است. فکر میکنم باتوجه به نیم فصل بتواند بازیکنان مد نظرش را جذب کند و در این صورت تیم موفق میشود.
ساپینتو را باتوجه به شرایط و ادامه فصل چطور میبینید؟
منوچهری: دید من نسبت به جوانانی که در استقلال شکوفا میشوند خیلی مثبت است.به استقلال ساپینتو امیدوار هستم. این تک بازی آسیایی، گره کار است . اگر در این بازی با پیروزی بالا بیاید، فکر میکنم در آسیا در مراحل بالاتر میتواند بالا تر بیاید. کما این که آنقدر بازیکن دارد که در لیگ بتواند هر دو را همزمان بالا ببرد. شما گفتید که در باشگاه باید هد کوچ به تمام تیمها لینک باشد. تیم ملی هم باید همین باشد. اگر سرمربی برای تیم انتخاب میکنیم، یک فلسفه و استراتژی دارد و آن تفکر باید برای کلیه تیمهای ملی نهادینه باشد. الان تیم نوجوانان ما ۴-۴-۲ بازی میکند، بعد میبینیم تیم جوانان ۴-۳-۳ بازی میکند و تیم ملی بزرگسالان ما ۴-۲-۳-۱ بازی میکند. اینها در ساختار و اصل کار باهم تفاوت دارند. چه برسد به ریزه کاری که شما میگویید که پست ۶ همانطوری در تیم جوانان بازی کند که سرمربی تیم ملی میخواهد. به این صورت در تیمهای صاحب فوتبال میبینید که یک بازیکن در ۱۷ سالگی در تیم بزرگسال میرود و فیکس هم بازی میکند. بدون هیچ باکی بازی میکند. ولی در تیمهای ما جور دیگری بازی کرده است. متاسفانه انتخابهای ما دلی است. تیم ملی نوجوانان ما که از مرحله گروهی بالا نیامد، هیچ کس حرفی نزد. هیچ کس ریشه یابی نکرد. تیم ملی نوجوانان را اگر از دو تیم استقلال و پرسپولیس و سپاهان انتخاب میکردیم، تیم ملی نوجوانان همه تیمها را میزد. ولی دیدیم که انتخاب چطور بود و چطور آمد و رفت؟ تیم ملی نوجوانان ما از گروهی بالاتر نیامده است. فوتبال ما آنقدر ضعیف نیست. بعد از آن هم باید ببینیم جوانان چه میشود. همین الان باید تیم ملی نونهالان داشته باشیم. تیم ملی نونهالان ما از الان باید تمرین کند تا سال دیگری که قرار است تیم ملی نونهالان شوند {کار کند}. در یک ماه تیم جمع نکنیم و بعد نگوییم فلان مربی یک بار با تیم سپاهان جام برده است و فعلا او را سرمربی بگذاریم.
ما در انتخاب مربیان مان هیچ فلسفه ای نداریم. ارمغان احمدی تا قبل از این که به او حکم بدهند اسمش را نشنیده بودیم. این که با تیمی به تورنمنتی بروید شرط لازم و کافی برای سرمربی گری نمیشود.
برزگر: متاسفانه همین موضوع سفارشی است. این که دنیای مربیگری با بازیگری زمین تا آسمان متفاوت است. ولی ما داریم کار میکنیم و در بدنه فوتبال هستیم و باشگاه بزرگ بازی کرده ایم، مدارک لازم مربیگری را داریم. یک سری پیشکسوتها هستند که در بازار میروند و شغلی برای خود ایجاد میکنند. یک سری علاقمند نیستند و در کار مربیگری نمیآیند. ولی ما عاشق فوتبال هستیم. تجربیات داخل زمین را کسب کرده ایم و با مربیان بسیار خوب و کار بلد کار کرده ایم و آموزش هایش را دیده ایم. برای این عزیز آقای ارمغان احمدی خیلی احترام قائل هستیم. ولی فکر میکنم در قد و قواره تیم ملی نبوده است که به هند ببازیم. برای فوتبال ما و جامعه ورزشی ما افت است که این همه پیشکسوت داریم. حداقل باید از کسانی استفاده کنند که هم صاحب اسم و هم صاحب فن هستند و هم آن تجارب را دارند. متاسفانه شاهد این هستیم که هر کسی که آن ارتباطاتش خوب باشد میتواند از آن تیم ملی استفاده کند.
مدیران ما هم خیلی به این چیزها توجه نمی کنند!
برزگر: ما جلسه ای با مدیر عزیزی داشتیم و مدام از ویترین میگفت. درست است. ولی شما میتوانید از بازیکنهای پایه هم به خوبی مربیانی کاربلد و دلسوز بگذارید و پول حرفه ای به آن مربی بدهید. یکی از داستانهای فساد فوتبال پایه همین پول گرفتن خیلی از آدمها است. چرا پول میگیرند؟ برای این که قرارداد فرد ۳۰-۴۰ میلیون است. ۵۰ میلیون است. باید کسانی را انتخاب کنند و پول حرفه ای به آنها بدهند و از آنها کار بخواهند و اینها بازیکن سازی برای آن باشگاه کنند. آقای خلیفه در جوانان پرسپولیس با ما بود. مبین دهقان، جوانان پرسپولیس، الوحده با ما بود. چقدر باید پول رضایت نامه بدهند و او را بیاورند؟ این همه فوتبال پایه استعداد دارد. این استعدادها دارند حیف میشوند. در امیدها میآیند و بعد فوتبالشان تمام میشود.برنامه ریزی غلط میتواند روی فوتبال ما تاثیرگذار باشد. آن ویترین بالا، باعث میشود که آن توقعات از بالاییها باشد و سرمربی بالا هم میگوید اعتقادی به بازیکن امید ندارم. در صورتی که باید این برنامه ریزی درست برای ده سال باشد. ۵-۱۰ سال بگذارند مربیها کار کنند و پله پله بالا بیایند. بازیکن سازی کنند. میتوانید آقای مبین دهقان را با چند میلیارد رضایت نامه بیاورید. در صورتی که در باشگاه خودتان بود.خلیفه در باشگاه خودتان بود.درست است که توقع هوادار از دو تیم استقلال و پرسپولیس، برد است توقع به جایی هم است. ولی آن مدیرانی که سر کار مینشینند، باید از یک سری آدمهای خبره هم استفاده کنند که در این کار بوده اند و مشاورههای درست بگیرند. یک مربی پایه میآورند و بعد میگویند خوب نبود و به خانه برود و به دنبال یکی دیگر میروند. میگویند فلانی در خانه نشسته است و تیم ندارد و گناه دارد و او را سر کار بیاوریم. با چه استدلالی؟
منوچهری: مشکل این جا است که مدیر، عدم ثبات صندلی دارد. میگوید الان مهم است. ولی اگر کسانی که استقلال و پرسپولیس را گرفته اند، یک مدیر آکادمی درست درمان برای این دو تیم برای چهار پنج سال بگذارند، از همان درآمدشان را در میآورند.آنقدر که میتوانند بازیکن بسازند، نصف سرمایه ای که میگذارند را میتوانند بدست بیاورند. میتوانند برای این آکادمی و بازیکنها کارهای بزرگی کنند. این بازیکنانی که الان رفته اند را با پول زیادی باید بیاورند. ابوالفضل زمانی در باشگاه استقلال بوده است و الان بازیکن تیم ملی است. خیلی میتوانیم از این تصمیمات درست بگیریم. اگر قرار است مربیان باشند، اگر قرار است مدیر آکادمی خوبی باشد، میتواند کلاس دانش افزایی بگذارد و مربیان پایه چهار روز به اسپانیا بروند. باید برویم. ما هم باید برویم و تجربه کسب کنیم. همه استطاعت مالی ندارند که به اسپانیا و جاهای مختلف بروند و آموزش ببینند. باید شکلی داشته باشد. مانند بازیگری است. مربی هم میتوانید پرورش دهید. در حالی که بچههای ایرانی خیلی باهوش هستند و در مربیگری خوب هستیم. اینطور نیست که حتما کرواتها خوب هستند. آنها چه کرده اند که این همه مربی در سطح دنیا دارند؟ برای آنها برنامهها خوب و آموزشهای بدنسازی خوب گذاشته اند. نصف قدرت مربیان کروات در بدنسازیهایی است که میکنند. همه اینها را میتوانیم داشته باشیم. همه اینها را داریم. خودمان سرمربی صادر کنیم و سرمربی لژیونر داشته باشیم.
برزگر: درمورد مدیرها، زمان محسن خلیلی، در پرسپولیس بودم. ولی در سمت سرمربی نبودم که بخواهم این را بگویم. آن چه که دیده ام را میخواهم بگویم. در آن ۴-۵ سالی که در آکادمی بود، از صفر تا صد آکادمی را به بهترین شکل انجام داد. الان خودم سه سال است که سرمربی امیدهای مقاومت هستم. این حرف را دلسوزانه میزنم. محسن خلیلی خیلی به آکادمی فوتبال پرسپولیس شخصیت داد. خیلی از بازیکنانی که در پایههای پرسپولیس هستند، آماده پریدن به تیمهای بزرگ هستند. این زمان را به او دادند و محسن خلیلی به بهترین شکل ممکن آکادمی را درست کرد. چون یک فرد فوتبالی بود.با یک لباس، بازیکن پایه از لحاظ روحی روانی بالا میرود. با یک کارت هدیه و تشویق، روحیه میگیرد. در فوتبال ما یک سری اهرمهای انگیزشی در فوتبال پایه میخواهد و فوتبال ما نیازمند این بچهها در آینده است. کاری که محسن خلیلی کرد به نظرم هر آکادمی ای بیاید و گارانتی بدهد که ۵ سال در آن جا باشد و بهترین شکل ممکنه همه جوانها را سر کار آورد و نیروی جدید اضافه کرد و از پرسپولیسیها آورد. کلاسهایی برگزار کرد. درفشی فر را کلا...
منوچهری: این کار را دقیقا آرش برهانی هم در استقلال کرد و شخصیت خوبی به استقلال داد. زمان و منبع مالی نمیدهند. این هم مهم است. تفکراتی در ذهنت هست که بازیکن باید خوابگاه داشته باشد و غذایش هر روز باید به راه باشد. پول زیادی نمیگیرد. ولی خوابگاه و غذا پیش نیاز برای این است که پیشرفت کند. وقتی خوب نخوابد و خوب غذا نخورد و از لحاظ ذهنی در جایی نخوابد که آرامش داشته باشد و جای خوابی داشته باشد و قدمی بزند، ساختن خوابگاه هتلینگ طور، هزینه ای ندارد. مخصوصا که پرسپولیس، درفشی فرد را دارد و استقلال ورزشگاه امام رضا(ع) را. آنقدر فضا برای ساختن دارد. پرسپولیس این کار را کرده است و برای استقلال هم داشت رخ میداد.
برزگر: یعنی فردی را بیاورند و پنج سال گارانتی کنند و منابع را به او بدهند و بگویند این مسیر را جلو ببرد. از بین این فضا، اگر دو بازیکن در دو کشور باشد... این یک بحث ملی است.
منوچهری: مانند کاری که تیم ملی آلمان کرد.مثل سرمربی بایرن مونیخ که هر روز باریکنان ملی با او سر و کار داشته باشند. فدراسیون باید الزام کند که اگر شما میخواهید آکادمی داشته باشید باید موارد اولیه ات خوابگاه باشد و غذای بچهها را تامین کنید و زمین تمرین مناسب به آنها بدهید. این یک چیز ملی است.
منوچهری: بازیکنانی که داشته ایم همه اسنپ کار میکنند. باید آدم داشته باشند. بازیکنان تیم امید هوادار میدانید که چه بازیکنان خوبی هستند. اگر به شما بگویند چندتایشان الان نمیتوانند بازی کنند، باور نمیکنید چه بازیکنانی هستند و چه استعدادهایی بوده اند. میگویم اگر پارسال در هوادار، اسمشان میتوانست رد شود، حتی بزرگان هوادار میتوانستند نتیجه بهتری بگیرند. همین الان مهدی طهماسبی هر بازی برای بزرگان هواداران گل میزند. ولی او دیده شد و چند نفر دیگر دیده نشدند و رفتند. من مربی آنها را از نزدیک دیدم.
از پرسپولیس و استقلال بگوییم. در اسکواد این فصل پرسپولیس کدام بازیکن به نظر شما مهره کلیدی و سرنوشت ساز بود؟ چه کسی میتوانست سرنوشت فصل را عوض کند؟
بزرگر: به نظرم خود اورونوف. بازیکن با کیفیت و خلاقی است. همان گلی که به شمس آذر و در آن شرایط زد، شاید بیننده بگوید که خیلی اتفاقی بود و شانس بود و آن جا ایستاده بود. ولی ما که کار مربیگری میکنیم میدانیم که شانس نبود. بلکه هوش بازیکن بود.
به نظر شما ترکیب پرسپولیس بالانس است؟ کامل است؟
برزگر: به نظرم یک فوروارد خوب خارجی میخواهد. باتوجه به جذب وینگرهای زیاد در کناره ها، فکر میکنم در خط اگر وینگرها را کم کنیم و یک سری بازیکن در هافبک وسط بیاوریم، این را حتما میخواهیم. دفاع وسط میخواهیم. نیاز پرسپولیس در کنار علی علی پور یک فوروارد است.
بهترین بازیکن استقلال که بوده است؟
منوچهری: آن بازیکنی که سرنوشت را میتواند عوض کند، همین سطحی است که ابوالفضل رزاق نیا برای استقلال بازی میکند. او بازیکنی است که میتواند سرنوشت استقلال را تعیین کند.خیلی دوست دارم او همین روند را ادامه دهد. فکر میکنم یکی از مهرهای تاثیرگذارمان در تیم ملی هم میتواند باشد. چون در آن پست نیاز به چنین بازیکنی داریم. سر حال بودنش به نوعی مانند تونی کروس رئال مادرید است که ساده بدون این که دیده شود ولی خیلی تاثیر گذار، روند بازی را تغییر دهد. موقعی که آمدَ، سرنوشت بازی را عوض میکرد. یک سری بازیها با یک گل ناگهان سه گله میشود. وقتی گل هم نمیزنید، بازی صفر صفر تمام میشود. بازی سه هیچ برد به خاطر آن گل اول است. میتوانید از بالا آمدن تیم حریف استفاده کنید و در ضد حمله به آن فشار بیاورید و حمله کنید. فوروارد گلزنی که زهر دار باشد نیاز است.باتوجه به پنجره نقل و انتقالاتی که نمیدانم باز میشود یا نه، در کنار سعید و بقیه بازیکنان میتواند تاثیر گذار باشد.
بحث را روی تیم ملی ببریم.قرعه کشی جام جهانی بود. قرعه کشی را چطور دیدید؟
برزگر: فکر میکنم یکی از آسان ترین و بهترین قرعههایی که میتوانست رخ دهد، رخ داد. باتوجه به این که ۴۸ تیم بودند و ۳۲ تیم میمانند، تازه آن زمان به اصل جام جهانی میرسیم. وقتش است که تیم صعود کند و به آن مرحله برود. توقع مردم بالا است و به جاست. فکر میکنم قرعه خوبی بود.
منوچهری: من هم همنظر با همه هستم. ولی فکر میکنم اگر از الان به این فکر باشیم که نیوزلند و مصر را زدیم و با بلژیک مساوی میکنیم، قطعا به سه تایشان میبازیم. فوتبال اینطوری نیست که از الان بگوییم این بازی آسان است. ناگهان آسان ترین بازیها تبدیل به سخت ترین بازیها میشود. فکر میکنم امیر خان قلعه نویی آنقدر باهوش است که این را بداند و بچههای تیم ملی آنقدر کاربلد و بازی دیده هستند که اتفاقی که مانند بازی قطر رخ داد رخ ندهد. ژاپن تیم خوبی بود و هیچ کسی انتظار نداشت ژاپن را ببریم. ولی در عین حال ساده ترین بازی را رفتیم و نتوانستیم نتیجه بگیریم و جام را از دست دادیم. حیف است که از الان بگوییم قرعه ما ساده است. باید سخت تلاش کنیم. هدفمان هم هدف بزرگتری تعیین کنیم. اگر از این گروه صعود کنیم،تازه به جام جهانی اصلی میرسیم. تازه جام جهانی ۳۲ تیمی که همیشه بوده ایم شروع میشود. فکر میکنم این بار اگر باهوش باشیم و خوب عمل کنیم، میتوانیم یک پله بهتر جلو برویم و باتوجه به قرعه ای که در ۳۲ تا به ما میخورد، فکر میکنم میشود آن شگفتی ساز باشیم. به شرطی که همه باهم بخواهیم و بچهها باور داشته باشند تمام بازی هایمان سخت است.
در یک سال اخیر از زمانی که بازیهای مقدماتی شروع شد تا به امروز، مناقشه و جدلی بین کارشناسان و رسانهها و کادر فنی تیم ملی بوده است. رسانهها و مردم و کارشناسان خیلی از کیفیت بازی تیم ملی راضی نیستند. ولی در مقابل کادر فنی به شدت دفاع میکند و میگوید ما نتیجه گرفته ایم. در این مناقشه چطور میبینید و حق را به کدام میدهید؟
برزگر: آقای امیر قلعه نویی کارنامه اش مشخص است و این که کارش را خوب بلد است. فکر میکنم ۱۶-۱۷ بازیکن بین المللی داریم که در لیگهای خارجی بازی میکنند. من هم با نظر مردم موافقم . توقع بیشتری از نفرات تیم ملی به لحاظ فنی داریم. اینجا بحث ملی مطرح است. نظر شخصی من این است که غیر از این مربی ایتالیایی که تازه آورده اند، مربیانی که در کنار آقای قلعه نویی هستند، از آن تجربه مربیگری برخوردار نیستند. آن سرمربی و آن تیم در یک مسابقه در یک تورنمنت دچار یک بن بست تاکتیکی میشود. در آن بن بست آن نفرات باید کمک حال باشند. سرمربی لب خط است و درگیر و در فشار است و دائم دارد بازی خود و تیم حریف را در ذهن آنالیز میکند. آن نفرات مهم هستند. فکر میکنم آقای قلعه نویی آنقدر باهوش است که از مربی ایتالیایی که آورده است و رزومه دارد استفاده میکند. اگر استفاده کند، نفعش را خودش میبرد ولی تا به حال شاهد بازی خوبی از تیم ملی از لحاظ فنی نبوده ایم. مردم و همه بینندهها فوتبال قشنگ را دوست دارند که ریتم خوبی داشته باشد. امیدواریم با حضور مربی خارجی، شاهد آن پیشرفت تاکتیکی و فنی تیم باشیم.
یک سری از کارشناسان معتقدند که در جام جهانی باید با یک مربی بزرگ بین المللی باشیم. مانند کاری که ازبکستان کرده است و یک چهره بین المللی آورده است که هم اعتبار داشته باشد و هم تیم ملی را از نظر فنی بالا ببرد. خود کادر فنی و مدافعانش میگویند که این حق سرمربی ایرانی است که در جام جهانی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. این مناقشه را چطور میبینید؟
منوچهری: تیم ملی امیر قلعه نویی هر موقع بازی مهم داشته است بازی خوبی انجام داده است. این به طرز تفکر بازیکنهای بزرگ تیم بر میگردد. بازیکنهای بزرگ تیم وقتی احساس ترس میکنند و فکر میکنند تیمی بزرگ تر از خودشان است و وقتی میخواهند ثابت کنند که بهتر از آنها هستیم، میروند و بهتر بازی میکنند. مثلا با عربستان اگر بازی کنیم، خوب بازی میکنیم. چون تفکرات بازیکنان ما روی تیم ملی تاثیر گذار است. به نظرم امیر خان نقش یک رئیس را دارد که آدمهای درست را انتخاب میکنند. مانند همین مربی ایتالیایی که اگر کم و کاستی باشد، قطعا ترمیمش میکند. در نهایت فکر میکنم هزینه ای که در این همه سال برای کارلوس کیروش به عنوان مربی بزرگ خارجی کردیم و به نحوی گول چنین اسمی را خوردیم، هیچ اتفاق خاصی قرار نیست در مربی خارجی رخ دهد. همه چیز به تفکرات بازیکنانی که در زمین میروند و آدمهایی که امیر خان کنار خودش انتخاب میکند بستگی دارد. فکر میکنم میشود که بگوییم واقعا مربی ایرانی حقش است که با تیم ملی به جام برود. به شرطی که همانطور که امیر خان ریاست خود را میکند، آدمهایی که حق شان است و لیاقت شان است که کمکش بیایند انتخاب شوند.
یکی از بزرگترین نقدهایی که در تیم ملی در تمام این مدت شده است خط دفاعی است. چندین و چند ایراد میگیرند که جلوی تیمهای معمولی گل میخوریم. حتی دوره ای میگفتند که اگر در نیمه اول ۳-۰ از زمین به رختکن بیاییم چهار تا گل میخوریم. انتقاد به شجاع میکنند که میانگین تیم ملی به ویژه در دفاع وسط بالا است و انتقاد را مشخصا به او میکنند که سنش بالاست. همینطور انتقاد به ترکیب تیم میکنند که دست نمیخورد. کلا خط دفاعی تیم ملی را چطور ارزیابی میکنید؟
برزگر: شرایط تیم ملی از لحاظ سنی بالاست. فکر میکنم این نیازمند این بوده است که از سالیان قبل یا زمانی که آقای قلعه نویی آمده است، کم کم نفرات برتر لیگ مخصوصا در خط دفاعی شناسایی شوند. من هم با شما موافق هستم. سن بازیکن بالاست و بازیکن جوانی که به تورش میخورد، به راحتی یک در مقابل یک را میتواند بردارد. مخصوصا که بازیکنان جوان، سرعتی هستند. این نقد وجود دارد که باید زودتر از اینها و همین الان فکری به حالش بکنند که خط دفاعی ما با وجود این که باتجربه هستند، ولی سنشان بالا است و نمیتوانند در آن تورنمنت و جام جهانی مقابل بازیکنان آماده باشند. به نظرم شکننده اند و در بازیهای قبلی ثابت شده است. برایشان احترام قائلم . خیلی برای فوتبال تلاش کرده اند. ولی در زمانی که جوان تر بوده اند، کارایی بالاتر و بیشتری داشتند. به نظرم اگر از عقب تر به این موضوع نگاه کنیم، باید زودتر بازیکنان خوب خط دفاعی لیگ جذب میشدند و در بازیهای فیفا دی که میرفتند استفاده میشدند که آن تجربه را کسب کنند.
در خط حمله ما دو فوق ستاره هستند. سردار آزمون و مهدی طارمی که اخیرا خبری آمده است که یک بازیکن لژیونر دو رگه میخواهد به تیم اضافه شود. خط حمله را چطور میبینید؟
منوچهری: خط حمله ما واقعا خوب است. به این دو سه نفر مهدی قائدی را هم اضافه کنید که هر موقع در تیم ملی بوده است نقش بسزایی در موفقیت تیم ملی داشته است. مهدی طارمی که فوق العاده است و سردار هم خیلی خوب است. ولی تیم ملی ما با مهدی و بی مهدی قائدی مقداری فرق میکند. مخصوصا با تیم امیر خان که فکر میکنم اگر مهدی را به این جمع اضافه کنیم، در فاز هجومی تنوع تاکتیکی ما بالا است. از قدرتی تا سرعتی و دریبل زد و تیکی تاکا کار داریم. من خط جلو را خوب میبینم و نقطه قوت ما است.
این کلونی مهدی قائدی، سردار آزمون و مهدی طارمی که میگویید، آیا اساسا از لحاظ کیفی بودن به کسی اجازه میدهند که بازیکن دیگری جلو بیاید؟
خط جلوی ما کمی سخت است. مانند دوره ای که علی دایی بازی میکرد. نمیتوانستید بگویید بهتر از علی دایی کسی هست. در حالی که آن زمان آقا رضا بود خیلی بازیکنان بودند که خوب بودند. ولی وقتی کنار علی دایی میگذاشتید انگار که آن چرخ نمی چرخید.
نکته ای که هست، از آن جایی که فوتبال پایه کار کرده ایم، میگویند در تیم ملی، ما نسل نساخته ایم و تیم ما پوست نینداخته است. این باعث شده است که با همان بازیکنان و تیمی به جام جهانی برویم که هشتاد نود درصد آن در طی این یک دهه در تیم ملی بوده اند. دلیلش چیست؟ با این نگاه موافق هستید؟
برزگر: الان همین رخ داده است. چون به تیمهای ملی پایه خود رسیدگی نمیکنیم. همان صحبتی که شما انجام دادید و سیستمی که در نونهالان تا بزرگان میخواهد اتخاذ شود، زمان تا آسمان متفاوت است. نمیدانیم سرمربی تیم ملی نونهالان ایران چه کسی است و نوجوانان قرار است چه کسی شود و سرمربی تیم جوانان کیست؟ هیچ کدام را نمیدانیم. وقتی از تیمهای ملی پایه استفاده نکرده ایم، نتیجه اش همین میشود که باید من مربی بگویم از بازیکنی که باتجربه است و سابقه بین المللی دارد، مقابل ازبکستان بازی دهم.اصلا آمار فاجعهباری است که برای تیم های پایه در سال گذشته و از بین دو سه هزار فوتبالیست امید در کل کشور، سه نفر یا پنج نفر توانسته اند به لیگ برتر بروند. مگر میشود؟ این عدد فاجعه است. یا سال گذشته خیلی از فوتبالیستهای امید بیرون نشسته اند. این بچهها گناه دارند. چقدر خانواده هایشان هزینه کرده اند و برای امیدی آمده اند و خیلی راحت تمام میشود. سال آخر، در خانه نشسته است و پدر و مادر افسرده و بازیکن افسرده است. نباید پاسخگو این بچهها باشید؟در ردههای ملی بازیکن به راحتی فنا میشود و با او خداحافظی میکنیم. تا این که مربی بعدی با کدام ارتباط سرمربی تیم ملی میشود. به نظرم ارتباط این سرمربی نونهالان با بزرگان و کلاسهای فنی باید با اتحاد باشد و در آن موفقیت هم بدست میآید.
می گویند کادر فنی تیم ملی، به واسطه شرایط و فشاری که روی آن است، آن جسارت را ندارد که از بازیکن جوان استفاده کند. مثلا میبینیم بازی با ازبکستان، کوشکی ۲۰ دقیقه بازی میکند و ورق بازی را بر میگرداند. ولی احساس میکنیم این جسارت را سرمربی تیم ملی ندارد که در بازی اصلی، یا همین کوشکی در یک فصلی که در استقلال داشته است و فصل پیش که فوق العاده بوده است، زودتر به او بازی نداده ایم. جسارت و شجاعت وجود ندارد که فرد جوان را بیاوریم و بازی دهیم.
منوچهری: همین جسارت را در دو برنامه ای که امیر خان قلعه نویی به شبکه سه رفته است مثال میزنم. آنجا میپرسند که رامین رضاییان را به تیم ملی دعوت میکنید؟ احمد نورالهی را میبخشید؟ وقتی رسانه ما جرات فکر کردن به این را ندارد که یک جوان جای احمد نورالهی یا رامین رضاییان را بگیرد، چه انتظاری از سرمربی تیم ملی داریم؟ سرمربی تیم ملی را در فشار قرار میدهیم آن هم برای یک بازی معمولی و تورنمنت چهار جانبه ای که رفته ایم تا تیم شکل بگیرد. از او انتقاد میکنیم، او هم مجبور است تمام توانش را بگذارد و آن بازیکنان آنقدر انگیزه برای تورومنت ندارند. آنقدر بزرگ هستند که برای آن تورنمنت کوچک اند. این میشود که تیم ملی ما شکل بدی بازی میکند،ناقص بازی میکند و کاری هم از دست کسی بر نمیآید. باید آن اعتماد ایجاد شود و هرکسی سرمربی تیم ملی باشد، همه جوانانی که الان در لیگ بازی میکنند را اجازه بدهد تا بازی کنند. کوشکی و سامان فلاح و رزاق نیا خوب اند. از پرسپولیس هم چند بازیکن خوب اند.
در تیمهای استقلال و پرسپولیس الان به نظر شما کدام بازیکنان هستند که توانایی این را دارند که در جام جهانی باشند؟
منوچهری: به نظرم از استقلال، سامان فلاح و رزاق نیا و کوشکی و حتی گودرزی میتواند جزو گزینههایی باشد که به تیم ملی دعوت شوند.
برزگر: خود محمد عمری،بازیکنی محصول آکادمی پرسپولیس است که از امیدها آمد. او را آقای منصور هاشمی برای پرسپولیس کشف کرد. حتی آقای علی علیپور، بازیکنانی هستند که مستحق حضور هستند.
چیزی که بعد از قرعه کشی رخ داد این است که باید این سری صعود کنیم، به نظرتان این حرف درست است؟
برزگر: این مستلزم زمانی است که حتما در این زمان، باید بازیهای خوب را برای تیم ملی تدارک ببینیم. بازیهای خوب با تیمهای قدرتمند که باتوجه به شرایط خاور میانه سخت است. باید مانند آنها بازی انجام دهیم و در شرایط آنها قرار بگیریم. بازی تدارکاتی ما خیلی میتواند حائز اهمیت باشد تا ما و مردم که عاشق تیم ملی کشور هستیم، شاد و خوشحال از نتایج باشند. ولی این مستلزم بازیهای خوب است. بازیهای تدارکاتی مانند تیمهایی که با آنها بازی داریم.
منوچهری: یک بازی تدارکاتی با استرالیا و مراکش باید داشته باشیم.
حرف پایانی؟
برزگز: تشکر میکنم که ما را دعوت کردید و امیدوارم همیشه سلامت باشید.
منوچهری: تشکر میکنم و امیدوارم حرفهایی که این جا گفته شد، کوچکترین تاثیر در روند رو به رشد فوتبال کشور داشته باشد. ما کسانی هستیم که دلمان میسوزد. مخصوصا صحبتهایی که درمورد پایه کردیم. صحبتهای فنی را بر اساس دانش خود گفتیم و ممکن است قسمتهایی اشتباه باشد. ولی درمورد فوتبال پایه چون با آن زندگی کرده ایم و خودمان از پایه شروع کرده ایم و مربیگری در آن میکنیم عین واقعیت است. امیدوارم این حرفها هم شنیده شود.
۲۵۸ ۲۵۸