به گزارش خبرآنلاین روزنامه جوان نوشت: میتوان به ایشان گفت «پزشک تربیت کنیم که برود معاون اجرایی رئیسجمهور بشود چطور؟!» اگر تربیت پزشک برای حضور در بیمارستان و مطب است، چه تفاوتی هست بین اسنپ یا یک شغل اداری دولتی؟
هرچند یک پزشک از پس کار رانندگی اسنپ به خوبی برمیآید، اما در کارهای تخصصی مدیریت دولتی اتفاقاً خود جناب معاون اجرایی نشان داده است که هر کس پزشک است لزوماً مدیر اجرایی موفقی آنهم در سطح ملی نیست، حتی اگر در تمجید از رئیسان خود سنگتمام بگذارد.
صنف پزشک بسیار بیشتر از هر صنفی هوای یکدیگر را دارند؛ و البته بسیار اهل تقوی درباره تابلوی مطب خود هستند. مسئله این صنف که حالا میخواهند جلوی افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی را بگیرند، نه دغدغه علمی و نگرانی از آموزش کافی دانشجو است و نه دغدغه ملی مهاجرت. هر کس از مسائل این صنف و پشتپردهها خبر داشته باشد میداند که مسئله اصلی مخالفتها با سهمیه مصوب دانشجوی پزشکی، انحصار پزشکی در مطبهای خاص و پرنگهداشتن مطب است.
همین حالا گزارشها از کیمیاشدن چندین و چند تخصص پزشکی از قلبوعروق، اطفال، بیهوشی، و رشتههای دیگر در آینده نزدیک خبر میدهد که به خاطر سختی کار نسبت به رشتههای بدون کشیک و شیکتر (چشم و پوست) اقبال کمتری دارند.
معاون برکنارشده وزارت بهداشت به بیماری که نمیتوانسته برای عمل فوری، شش سکه زیرمیزی بدهد، گفته است اگر سکه نداری باید چند سال در بیمارستان دولتی در نوبت بمانی! بعد آقایان از زیادبودن پزشک و بیفایدهبودن تربیت پزشک جدید حرف میزنند.
جعفر قائمپناه گفته است: «بهطور جدی برای توقف افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی ایستادهایم. برای چنین افزایش ظرفیتی اصلاً فضا و کلاس آموزشی مورد نیاز وجود ندارد. دانشجوی پزشکی، بیمار و تجهیزات میخواهد که شرایط آن وجود ندارد». اولاً چرا باید یک مقام دولتی صراحتاً با مصوبه قانونی مخالفت کند. دولت مجری قانون است، نه زیرپاگذار قانون. ثانیاً باقیحرفها که امکانات و بیمار نداریم، دروغ محض است! ما در کشور بیمار و تجهیزات نداریم؟! چطور در وقت دیگر و در جای دیگر ایران را از پیشرفتهترینها در گستردگی امکانات و تجهیزات فراوان آموزشی و درمانی معرفی میکنید، اما اینجا خلاف آن را میگویید. در جای دیگر آمار شمار فراوان بیمار و مصرف چندبرابری دارو و مراجعات و بستریها را میدهید و اینجا میگویید بیمار (برای آموزش پزشک) نداریم؟!
17302