به گزارش خبرآنلاین روزنامه خراسان نوشت: نه صرفاً به خاطرزشتی فحاشی، که متأسفانه مدتهاست بخشی ازفضای فوتبال ایران شده؛ بلکه بهخاطر«مخاطب» آن فحاشی یعنی مردی که نامش سالهاست مترادف با وقار،غیرت واحترام درفوتبال ایران بوده است.
ماجرا به همانجا ختم نشد. پس ازانتشارویدئوها، واکنشها ازحیرت وتأسف تا خشم وانکار در نوسان بود. باشگاه تراکتورتلاش کرد دربیانیهای ریشه ماجرا را به اتفاقات فصل قبل وسکوت کریم باقری گره بزند. اما آنچه درتبریزرخ داد، صرفاًیک شعارتند نبود؛ بازتابی بود ازحالوهوای فوتبال امروزما. فوتبالی که درآن، حتی چهرههایی که سالها با کم ترین حاشیه، بیشترین احترام را ساختهاند هم مصون نیستند.
چه شد که به اینجا رسیدیم؟
کریم، مردی فراتر ازپیراهنها
کریم باقری ازآن نامهایی است که حافظه جمعی فوتبال ایران بدون اوناقص میماند؛ مرد همه کاره شب ملبورن که یکی ازدوگل صعود به جام جهانی۹۸ فرانسه را زد. هافبکی که گلهایش ازبسیاری مهاجمان پرادعای ملی بیشتر است وحتی رکوردهای جهانی دارد. ستارهای که هرگزبه تیم ملی نچسبید و زودترازموعدکناررفت.کریم سالهاست میتواند سرمربی باشد، اما ترجیح داده فقط مربی بماند.کمحرف، بیادعا وقابل اتکا. کریم که وقتی دردقایق پایانی به استقلال گل زد، بهجای کریخوانی، ازهواداران استقلال عذرخواهی کرد تا برای همیشه مورد احترام آنها باشد.اخلاقش، رفتارش، حتی ظاهرش دراین سالها تغییرنکرد؛ همان مرد آرام، سربهزیروبیادعا که برای خیلیها، فوتبال هنوزشبیه اوست.
ریشه ماجرا کجاست؟
کریم باقری تابهحال به هواداران هیچ تیمی توهین نکرده، چه رسد به مردم زادگاهش تبریز وهواداران تراکتوری که فوتبالش را ازآنجا شروع کرده است. پس این اتفاق واکنشی به رفتارکریم نبوده. اما برخی تراکتوریها مدعی هستند ریشه ماجرا را باید درسکوت باقری به حواشی بازی فصل قبل دانست. تقلیل ماجرا به این گزاره ساده، هم تاریخ رفتاری کریم را نادیده میگیرد وهم صورت مسئله را عوض میکند. باقری ازمعدود چهرههایی است که سالها با رفتارحرفهایاش نشان داده اهل نفرت ودوگانهسازیهای کاذب نیست. آیا مخالفت با فحاشی الزاماً باید با یک شوی نمایشی وبیانیههای پرزرقوبرق همراه باشد؟ آیا اگرکریم مثل خیلیهای دیگرجلوی دوربین علیه فحاشی حرف میزد وپشت پرده جوردیگری رفتار میکرد کافی بود؟ وقتی کریم حد بالایی ازاحترام را پیش همه دارد، پس ریشه نفرت عده کمی ازاورا باید جایی خارج از معادلات مستطیل سبزپیدا کرد. امثال کریم باقری وعلی دایی، ترکزبانانی هستند که هویت ایرانی برایشان محل تردید نبوده است. همانطورکه دایی سالها قبل صریح و بیملاحظه دربرابرحرمتشکنیهای تجزیهطلبانه ایستاد، همان روزی که برخی ازتماشاگران هم به کریم باقری و دایی توهین کردند، هم شعارهای تجزیهطلبانه دادند. همانهایی که قطعاً حسابشان ازخیل تماشاگران نمونه، پرشور ودوستداشتنی تراکتورجداست اما شاید بتوانند جویک ورزشگاه را هدایت کنند.
بیانیه تراکتور، دفاع یا مسئولیتگریزی؟
باشگاه تراکتورضمن محکومکردن توهینها، تلاش کرد با ارجاع ماجرا به اتفاقات فصل گذشته وسکوت کریم باقری، بهنوعی مسئولیت را ازدوش سکوهای خطاکاربردارد. این استدلال، استاندارد دوگانه وخطرناکی میسازد که درآن احترام، امری مشروط و قابل تعلیق است. کریم هم درواکنش به این بیانیه یادآوری کرد که شرم واقعیاش مربوط به سالها قبل است؛ روزی که درتبریز، کنارعلی دایی، هدف همان بیاحترامیهایی قرارگرفت که امروز دوباره تکرار شدهاند. اودرپایان نوشت: «باشگاهها فقط مسئول نتیجه نیستند؛ مسئول پیامی هستند که به سکوها میدهند. وقتی مرزاخلاق شفاف ترسیم نشود، فردا همین رفتار، شدیدتروگستردهترتکرارخواهد شد.»
فوتبال را به سوهان روح تبدیل کردید
فوتبالی که با ورود برخی مدیران نوکیسه که عاشق دیده شدن هستند ودرآن خشم، نفرت وتوهین اینچنین عادی شده، دیگرفقط یک سرگرمی نیست؛ سوهان روح است. فوتبالی که کریم باقری، سازنده آن همه خاطره مشترک، روی سکوهایش فحش میشنود ودرهمانوقت، چهرههایی با کارنامهای پرحاشیه تشویق میشوند، ازمعنا تهی شده است. این اتفاقات باید برای امثال شجاع خلیلزاده عبرتآموز باشد که از نظر فنی و رفتاری قابل مقایسه با کریم باقری نیست. وقتی دراین فوتبال کمحافظه کریم فحش بشنود، شجاع که برای خوشایند این سکوها خیلیها را رنجانده وپایگاه اجتماعی ندارد چه سرنوشتی بعد ازاتمام فوتبالش خواهد داشت؟ پیش از اینها میگفتند نتایج گذرا هستند و فقط احترام میماند؛ اما حالا...
کریم، مردی فراتر ازپیراهنها
کریم باقری ازآن نامهایی است که حافظه جمعی فوتبال ایران بدون اوناقص میماند؛ مرد همه کاره شب ملبورن که یکی ازدوگل صعود به جام جهانی۹۸ فرانسه را زد. هافبکی که گلهایش ازبسیاری مهاجمان پرادعای ملی بیشتر است وحتی رکوردهای جهانی دارد. ستارهای که هرگزبه تیم ملی نچسبید و زودترازموعدکناررفت.کریم سالهاست میتواند سرمربی باشد، اما ترجیح داده فقط مربی بماند.کمحرف، بیادعا وقابل اتکا. کریم که وقتی دردقایق پایانی به استقلال گل زد، بهجای کریخوانی، ازهواداران استقلال عذرخواهی کرد تا برای همیشه مورد احترام آنها باشد.اخلاقش، رفتارش، حتی ظاهرش دراین سالها تغییرنکرد؛ همان مرد آرام، سربهزیروبیادعا که برای خیلیها، فوتبال هنوزشبیه اوست.
ریشه ماجرا کجاست؟
کریم باقری تابهحال به هواداران هیچ تیمی توهین نکرده، چه رسد به مردم زادگاهش تبریز وهواداران تراکتوری که فوتبالش را ازآنجا شروع کرده است. پس این اتفاق واکنشی به رفتارکریم نبوده. اما برخی تراکتوریها مدعی هستند ریشه ماجرا را باید درسکوت باقری به حواشی بازی فصل قبل دانست. تقلیل ماجرا به این گزاره ساده، هم تاریخ رفتاری کریم را نادیده میگیرد وهم صورت مسئله را عوض میکند. باقری ازمعدود چهرههایی است که سالها با رفتارحرفهایاش نشان داده اهل نفرت ودوگانهسازیهای کاذب نیست. آیا مخالفت با فحاشی الزاماً باید با یک شوی نمایشی وبیانیههای پرزرقوبرق همراه باشد؟ آیا اگرکریم مثل خیلیهای دیگرجلوی دوربین علیه فحاشی حرف میزد وپشت پرده جوردیگری رفتار میکرد کافی بود؟ وقتی کریم حد بالایی ازاحترام را پیش همه دارد، پس ریشه نفرت عده کمی ازاورا باید جایی خارج از معادلات مستطیل سبزپیدا کرد. امثال کریم باقری وعلی دایی، ترکزبانانی هستند که هویت ایرانی برایشان محل تردید نبوده است. همانطورکه دایی سالها قبل صریح و بیملاحظه دربرابرحرمتشکنیهای تجزیهطلبانه ایستاد، همان روزی که برخی ازتماشاگران هم به کریم باقری و دایی توهین کردند، هم شعارهای تجزیهطلبانه دادند. همانهایی که قطعاً حسابشان ازخیل تماشاگران نمونه، پرشور ودوستداشتنی تراکتورجداست اما شاید بتوانند جویک ورزشگاه را هدایت کنند.
بیانیه تراکتور، دفاع یا مسئولیتگریزی؟
باشگاه تراکتورضمن محکومکردن توهینها، تلاش کرد با ارجاع ماجرا به اتفاقات فصل گذشته وسکوت کریم باقری، بهنوعی مسئولیت را ازدوش سکوهای خطاکاربردارد. این استدلال، استاندارد دوگانه وخطرناکی میسازد که درآن احترام، امری مشروط و قابل تعلیق است. کریم هم درواکنش به این بیانیه یادآوری کرد که شرم واقعیاش مربوط به سالها قبل است؛ روزی که درتبریز، کنارعلی دایی، هدف همان بیاحترامیهایی قرارگرفت که امروز دوباره تکرار شدهاند. اودرپایان نوشت: «باشگاهها فقط مسئول نتیجه نیستند؛ مسئول پیامی هستند که به سکوها میدهند. وقتی مرزاخلاق شفاف ترسیم نشود، فردا همین رفتار، شدیدتروگستردهترتکرارخواهد شد.»
فوتبال را به سوهان روح تبدیل کردید
فوتبالی که با ورود برخی مدیران نوکیسه که عاشق دیده شدن هستند ودرآن خشم، نفرت وتوهین اینچنین عادی شده، دیگرفقط یک سرگرمی نیست؛ سوهان روح است. فوتبالی که کریم باقری، سازنده آن همه خاطره مشترک، روی سکوهایش فحش میشنود ودرهمانوقت، چهرههایی با کارنامهای پرحاشیه تشویق میشوند، ازمعنا تهی شده است. این اتفاقات باید برای امثال شجاع خلیلزاده عبرتآموز باشد که از نظر فنی و رفتاری قابل مقایسه با کریم باقری نیست. وقتی دراین فوتبال کمحافظه کریم فحش بشنود، شجاع که برای خوشایند این سکوها خیلیها را رنجانده وپایگاه اجتماعی ندارد چه سرنوشتی بعد ازاتمام فوتبالش خواهد داشت؟ پیش از اینها میگفتند نتایج گذرا هستند و فقط احترام میماند؛ اما حالا...
17302