یلدا، شب بلند قصه‌ها و انتظارهاست؛ اما برای یک خانواده در دل گردنه‌ای برفی، این شب می‌توانست به بلندترین و سخت‌ترین شب زندگی‌شان تبدیل شود. مادری باردار، در خودرویی گرفتار برف و کولاک، با نگرانی برای جان فرزندی که هنوز به دنیا نیامده و پدری که چشم‌انتظار معجزه‌ای در دل سپیدی و سرما بود.

به گزارش خبرآنلاین، بامداد آخرین روز پاییز، جایی میان باد، برف و سکوت جاده، امید از راه رسید؛ نه در قالب قصه، که با چراغ خودروهای امدادی. امدادگرانی که در هلال احمر و اورژانس، بی‌هیچ تردیدی، دل به دل خانواده‌ای ناشناس سپردند و گویی صدای تپش قلب مادری باردار را از میان کولاک شنیدند.

تقی رحتمی، رئیس اورژانس پیش‌بیمارستانی خراسان شمالی در گفت و گو با خبرآنلاین درباره این عملیات می‌گوید: این خانواده در محور گردنه امین‌الله به سمت بجنورد در حال تردد بودند که به دلیل شدت برف و کولاک، امکان ادامه مسیر برایشان وجود نداشت. شرایط مادر باردار ایجاب می‌کرد که عملیات امداد مشترک بدون اتلاف وقت انجام شود.

به گفته وی، تیم‌های امدادی هلال‌احمر ابتدا این خانواده را از خودروی گرفتار در برف به خودروی کمک‌دار منتقل کرده و به نقطه‌ای امن رساندند؛ جایی که خطر کولاک و یخبندان آن‌ها را تهدید نکند.

رحمتی ادامه می‌دهد: پس از تحویل خانواده به عوامل اورژانس پیش‌بیمارستانی و بررسی وضعیت مادر، انتقال با آمبولانس به بیمارستان بنت‌الهدی بجنورد انجام شد تا مادر باردار تحت مراقبت‌های تخصصی قرار گیرد.

این مأموریت، فقط یک عملیات امدادی نبود؛ روایتی بود از همدلی، همکاری و نجات در بامدادی که می‌توانست پایان خوشی نداشته باشد. حالا این خانواده، خاطره‌ای از آخرین بامداد پاییز با خود دارند؛ بامدادی که در انتهای آن، یلدا کوتاه‌تر میشد تا پیش از آغاز زمستان، امید متولد شود. شاید روزی این کودک بداند که پیش از تولدش، در دل برف و کولاک، انسان‌هایی بودند که نگذاشتند تاریکیِ شب، بر زندگی‌شان سایه بیندازد.