وزیر اسبق اطلاعات معتقد است که در زمان حیات امام هر کسی که می‌خواست به مملکت خدمت کند حتی اگر قانون اساسی را هم قبول نداشت، امام می‌پذیرفت با او کار کند.

حجت‌الاسلام علی یونسی در گفت و گو با جماران گفت: امام بدون تأسی از جریان‌ها رابطه‌‌اشان را با تمام گروه های سیاسی حفظ می‌کردند.
اهم سخنان یونسی در ادامه می آید:
  • من در زمان حضرت امام سمت‌های خیلی مهمی نداشتم. رئیس دادگاه‌های ارتش و انقلاب بوده‌ام و در سازمان اطلاعات ارتش نمایندگی امام را داشتم. در آن زمان وزیر اطلاعات وقت نامه‌ای به حضرت امام می‌نویسند و پیشنهاد می‌کنند که سازمان اطلاعات ارتش به وزارت اطلاعات ملحق شود و مرحوم حاج احمد آقا تلفنی از من نظر خواست و من گفتم که این نظر، نظر کارشناسی نیست، زیرا حفاظت اطلاعات ارتش جزء لاینفک ارتش است.
  • امام در مورد دشمنان بسیار دافعه داشتند؛ یعنی در مقابل استکبار و دشمنان ملت چه استبداد داخلی و خارجی با قاطعیت ایستاد و همین منجر به پیروزی‌اش شد.
  • امام می‌دانست که خیلی از افرادی که دور و برشان هستند اعتقاد به اسلام و ولایت فقیه هم ندارند ولی همه را می‌پذیرفتند و این استراتژی یک استراتژی عاقلانه و دوراندیشانه برای پیروزی انقلاب بود. دشمنان ما تا زمانی که دست به اسلحه نبرده‌اند با آن‌ها نمی‌جنگیم و زمانی که دست به اسلحه بردند با آن‌ها می‌جنگیم.
  • در آن زمان یک جریان موسوم به خط امام بودند و یک جریان ملقب به گروه راست بودند و در رقابت‌های سیاسی گاهی اخلاق و حدود رعایت نمی‌شد. ولی امام بدون تأسی از جریان‌ها رابطه‌شان را با تمام گروه های سیاسی حفظ می‌کردند و اگر چنانچه مثلاً آقای یزدی رأی نمی‌آورد، بلافاصله امام سمتی را در شورای نگهبان به ایشان می‌داد و یا آن زمان انتقادهای تندی در مورد آقای واعظ طبسی مطرح بود که می‌گفتند ایشان در خط امام نیستند، امام به ایشان پیام داد که شما جزو روحانیونی هستید که در خط ناب اسلام محمدی و ضد استکبار هستید. از سوی دیگر امام به مجمع روحانیون مبارز کمک مالی کردند و گفتند که چه اشکالی دارد که دو جریان باشید و شما هم کار سیاسی کنید. یعنی امام این رقابت‌ها را مدیریت می‌کردند و همه‌ی گروه‌ها از ایشان کمک می‌گرفتند و امام در عین حمایت انتقاد هم می‌کردند. در نامه‌ای که به آقای انصاری داده‌اند - در منشور برادری- امام گفتند مگر در مسائل فقهی ما اختلاف نظر نداریم ولی در عین حال به همه احترام می‌گذاریم و با هم برادرند در مسائل سیاسی هم اختلاف سلیقه است نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست. اختلاف نظر اشکال ندارد دشمنی نباید باشد و اختلاف نظر در همه جا باعث رشد می‌شود.
  • بنی‌صدر در زمان جنگ در حالی که مجاهدین در کوچه‌ها مسلح بودند و مردم را می‌زدند و بخشی از کشور ما در دست دشمن بود بر کنار شد و بلافاصله انتخابات برگزار می‌شود و این نشان دهنده این است که امام به حضور مردم در سایه‌ی وحدت اهمیت می‌دادند.
  • برای اینکه هزینه‌ها را کاهش بدهیم بهترین راه مشارکت مردم است. یعنی اگر مردم دولت را از خودشان بدانند هر مشکلی و یا جنگی ایجاد شود مردم می‌ایستند که در بسیج نمود پیدا کرد و مردم هم شرکت کردند و شاید نتوانیم در مقابل دشمن مثل آمریکا از نظر ساز و برگ جنگی مقابله کنیم اما با اقتدار ناشی از وحدت ملی می‌توانیم در مقابل امریکا بایستیم و این استراتژی امام بود.
  • من معتقدم هر کسی که می‌خواست به مملکت خدمت کند حتی اگر قانون اساسی را هم قبول نداشت، امام می‌پذیرفت. حالا اگر کسی امام را از دل و جان دوست دارد و قانون اساسی را هم قبول دارد بدون شک مبارک‌تر خواهد بود. هر دولتی مسئولیت‌هایش را به دوش کسانی می‌گذارد که هم‌گرایی بیشتر داشته باشند و این هیچ عیبی ندارد و شاید هم بهتر باشد اما نباید دیگران را حذف یا تخریب کرد و یا دشمن‌سازی کند.
  • گاهی دولت ها حتی از گروه‌های مخالف هم استفاده می‌کنند و وقت برای کارشکنی آن‌ها نمی‌گذارند که کار درستی هم هست اما گاهی هم از عناصر اصلی خود استفاده می‌کند اما آن‌ها را هم در جای دیگری حفظ می‌کند و این هزینه‌ی اطلاعاتی ما را کم می‌کند.
  • امام حتی به بنی‌صدر گفت که همین جا بماند و نمی‌خواست برود. به او گفت که اگر نمی‌تواند کار کند کنار برود نه اینکه از کشور برود. می‌خواست بماند و خدمت کند شاید دوره‌ی بعد رأی بیاورد او خودش عقلش نرسید و رفت.
  • در زمان وزارتم عقیده داشتم که باید تلاش کنیم که مسائل امنیتی را اجتماعی کنیم و مسائل اجتماعی را عادی کنیم و تلاش می‌کردیم که دشمن را به مخالف و مخالف را به دوست تبدیل کنیم. این یک سیاست عقلانی است و عقل می‌گوید که دشمن یکی هم زیاد است و هیچ دشمنی را نمی‌توان با زور دوست کرد. دشمن را با منطق و داد و ستد و رفتار درست می‌توان تبدیل به دوست یا تبدیل به مخالف کرد. این روشی بود که ما به کار می‌بردیم البته همان موقع هم افرادی مخالف این شیوه بودند. یک عده‌ای معتقدند که ما حتماً دشمن لازم داریم که من به چنین تزی اعتقاد ندارم . یک عده می‌گویند اگر ملتی بی دشمن باشند به خواب می‌رود و اهدافش را فراموش می‌کند. البته اگر ما دشمن داشتیم حتماً باید سعی کنیم در مقابل آنان آماده باشیم و این دستور قرآن است. اما اینکه حتماً لازم است دشمن داشته باشیم، نه. ما برای حرکت‌مان هدف لازم داریم نه دشمن و اگر دشمن داشتیم باید آماده باشیم.
29219
منبع: خبرآنلاین