یک عمر به تحقیق و پژوهش گذراندند/ شد حاصلش این نکته ی باریکتر از مو/ صد سال اگر بر لب جویی بنشینی/ هرگز گذر عمر نبینی لب آن جو!

هم خسته ز بیرونم و هم خسته‌ام از تو

هر قدر که از زیر بدم بدترم از رو

از نسخه ی بی‌مصرف هر دکتر بی‌خیر

شد خانه ی مسکونی من سیلوی دارو

 

 

یک بار پس از مصرف بی‌دقت یک قرص

تا صبح زدم روی تشک پشتک و وارو

دیگر به حکیمان وطن نیست امیدی

از بس متخصص زده بیرون ز ابرقو

 

 

چون خاصیتی نیست در این قوم محال است

امید بهی داشتن از شلغم و کاهو

از اردک و مرغابی و گنجشک و حواصیل

شد بیشتر آمار فلاطون و ارسطو

 

 

یک عمر به تحقیق و پژوهش گذراندند

شد حاصلش این نکته ی باریکتر از مو:

صد سال اگر بر لب جویی بنشینی

هرگز گذر عمر نبینی لب آن جو!

 

 

از قصه ی سوراخ و دم موش گذشتیم

حاشا که رعایت شود اندازه ی جارو!

دور است سرِ آب در این بادیه افسوس

ما را به بلم نیست به جز دسته ی پارو

 

 

با اینکه دو بیت از غزلم غیر ضروری ست

یک قافیه مانده ست مگر می روم از رو!

 

ناصر فیض

6060

منبع: خبرآنلاین