به گزارش خبرآنلاین، شانزدهمین شماره کتاب هفته «نگاه پنجشنبه» با پرونده ویژه ای درباره «رفاقت» با عنوان «یه من که رفته تو دو تا پیرهن» منتشر و علاوه بر روزنامه فروشی های تهران در برخی کتاب فروشی های معتبر نیز توزیع شد. در این شماره یادداشت ها و گفتارهایی از «نورالدین زرین کلک، غلامرضا امامی، محمد چرمشیر، داریوش پیرنیا، جواد طوسی، علیرضا میر علی نقی، ابولحسن مختاباد، صادق زیباکلام و...» به چشم می خورد.
امیر حاجرضایی، کارشناس مسائل فوتبال در یادداشتی برای ویژه نامه این هفته نامه به ارتباط جالب میان رفاقت و فوتبال اشاره کرده. در بخشی از این یاددشت خواندنی آمده است: «تنم ضایعشده، رفاقتم که سرجاشه»؛ دیالوگی از فیلم «گوزنها». شاید بارزترین وجه رفاقت را در سینمای ایران، در فیلمهای مسعود کیمیایی دیده باشیم. سینمای مردانه که زنان در حاشیه قرار دارند و آنها برای اثبات دوستیشان به استقبال مرگ هم میروند و اکنون ما شاهد مرگ تدریجی رفاقتها هستیم و تنها میتوانیم آن را بر پرده نقرهای سینماها شاهد باشیم.
«آلوین تافلر» اقتصاددان امریکایی کتابی دارد به عنوان «موج سوم». او اعصار مختلف را به سه دوره تقسیم کرده است؛ موج اول، دوران کشاورزی، موج دوم، عصر صنعت و موج سوم، جهان تکنولوژی.
در گذر از این امواج چه شده است که خیلی از چیزهای گم شده تعمداً از حوزه منطق خارج میشود چرا که رفاقت را تجربه کرده و از سر گذراندهایم و میدانم آن یک احساس عاطفی شدید است که در هیچ منطق و ضرب و تقسیم ریاضیات نمیگنجد.
مثل زدن یک ضربه پنالتی که در چشمان ضربهزننده، دروازهبان غول میشود و دروازه بسیار کوچک، به اندازه یک انگشتدانه، باید پشت آن توپ لعنتی ایستاده باشی تا حسش کنی، لمسش کنی، نه به هیچوجه حس رفاقت و احساسهای مختلف عاطفی قابل تعریف کردن نیستند. رفاقت در هر رابطهای یعنی از خودگذشتن، عبور از خویش و در دیگری حل شدن.
بعضی اوقات این حس در من تقویت میشود. در جایی که زندگی میکنم، آدرسها را بلد هستم، مغازهها را میشناسم.
برای رسیدن به مقصد خطوط و خیابانها را بلد هستم اما آدمها را بلد نیستم. نمیشناسم، هنوز گاهی میان آدمها گم میشوم. میان این همه آدم که آنها را بلد نیستی چگونه میتوانی حسی را جاری کنی. چگونه میتوانی به رفاقتی نزدیک شوی که تنها خاکسترش برجاست. نمیدانم چرا ذهنم به طرف فیلم «ماجرای نیمروز» ساخته «فرد زینهمان» رفت. کلانتر ویلکین برای نجات شخصی از مردم شهر کمک خواست و آنها هم به او پشت کردند...»
در این شماره همچنین یادداشت هایی درباره زنده یاد حمید سمندریان، فخری گلستان، رضا محجوبی و همچنین گفتارهایی درباره شخصیت «روشنک» در فضای هنری گذشته، نقدی بر گفتگوی خشایار دیهیمی درباره روشنفکری و... و گالری پیام فروتن در آمریکا درج شده است.
ساکنان پایتخت برای تهیه این نشریه و یا اشتراک آن کافی است با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ «سام» تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. هموطنان سایر شهرها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، میتوانند تلفنی سفارش خرید بدهند.
6060