ماهها رفت و ندیدم رنگ گوشت
بیش از اندازه شدم دلتنگ گوشت
چون که رندان نانم آجر کرده اند
می زنم بر سینه دایم سنگ گوشت
شیشه ی عمر خلایق از ازل
هست تا یوم الجزا در چنگ گوشت
گربه، اقبالش ز من روشن تراست
چون که رسما می کند آهنگ گوشت
من قناعت کرده ام با دنبه لیک
او تلاوت می کند فرهنگ گوشت
با سبیل خونچکان قصاب گفت:
جنگ آینده ست حتما جنگ گوشت
وه چه بداقبالم ای «شاطرحسین»
ماهها رفت و ندیدم رنگ گوش
عباس خوش عمل کاشانی
6060