به گزارش خبرآنلاين، محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در برنامه شب گذشته "دیروز، امروز، فردا"، گفت: جریان اصلاحطلب تندرو در قبل انتخابات مجلس نهم متوجه شد که وزنکشی که به آن اعتقاد داشت به نفعاش نیست و مردم در انتخابات به سمتی سوق پیدا میکنند که اصل نظام را قبول دارند از این رو زمانی که مشاهده کردند به طور حتم در انتخابات مشارکت مردم بیش از 60 درصد خواهد بود، به صورت پنهانی رای دادند و از خود علامتی بر جای گذاشتند و هماهنگ کردند که از این موضوع تصویری نیز بیرون بیاید.
به گفته وي، مشکل این افراد این است که صداقت ندارند. این طیف اگر با صراحت حرفهای خود را بزند و به مانند جلسات داخلی خود که در آن به اشتباهشان اعتراف میکنند، به صورت آشکارا و با نهایت شجاعت این موضوع را برای مردم بازگو کرده و از مردم به خاطر مخدوش کردن نظام و تبدیل فرصت بزرگ ملت به تهدید عذرخواهی کنند، به طور حتم زمینههای بازگشت آنها فراهم خواهد شد. اگر این طیف به اشتباهات فاحش خود در فتنه 88 اذعان کند، به طور حتم مردم پذیرای آنها خواهند بود اما این طیف باید بر عذرخواهی خود استوار مانده و در شرایطی مثل انتخابات سوءاستفاده نکنند و بر حرفهایی که میزنند، پایبند باشند.
گزيده سخنان صفارهرندي را به نقل از فارس بخوانيد:
· کشور در مسیر پیشرفت به جلو گام برمیدارد و ما مشاهده میکنیم کاروانی که با سرعت در جاده پیشرفت حرکت میکند، موانعی را هم بر سر راه دارد و در طول این سی و چند سال با پستیها و بلندیهای زیادی مواجه شده ولی باز این کاروان در مسیر اصلی خود قرار دارد و رو به جلو حرکت میکند و این خاصیت انقلابی به نام خداست.
· حقیقت این است که تحریمها ابعاد وسیعی دارند و اگر یک کشور عادی در برابر این لایحههای طبقه طبقه شده تحریم قرار میگرفت، کم میآورد اما اصالت نظام جمهوری اسلامی ایران ملت و انقلاب ما به گونهای بوده که در برابر دشواریها در بین راه کمر خم نکرده بلکه با ارادهای جدیتر در برابر مشکلات گام برداشته است.
· ملت ما ملتی بنبست شکن هستند به طوری که در فاصله چند ماه اخیر که جریان استکبار سعی کرد بخشی از قراردادهای خود را با ما متوقف کند، بلافاصله شرکتهای داخلی وارد عمل شدند و با تولید داخلی توانستند در برابر تحریمها گام مثبتی را بردارند.
· یک طیف سیاسی که در فتنه 88 عملکرد ویژهای داشت و در مقابل نظام قرار گرفت، اخیراً تغییر رویه داده و بر این باورم که یکی از واقعیتهای قابل انکار در محیط سیاسی کشور ما به این موضوع اختصاص یافته که جریاناتی که با بیرون از نظام و انقلاب وزن سیاسی خود را افزایش میدهند و ممکن است در موج بی خبری میدان موقتی را پیدا کنند، در بین مردم جایی ندارند.
· در محیط اجتماعی و سیاسی امروز تنها کسانی توان همراه کردن مردم را دارند که اتهام وابستگی و کمک گرفتن از بیرون را از چهره خود مبرا کرده و یا اصلا اتهامی نداشته باشند زیرا برای مردم یک حقیقت جا افتاده است که کسانی که در محیط ازدحام و مغشوش شده توانایی حرکت مستقل ندارند و تنها با همراهی بیگانگان مسیر خود را طی میکنند، نمیتوانند در عرصه سیاسی کشور فعال باشند و مردم این قشر را پس میزنند. اگر کسی در فتنه 88 از نگاه مردم متهم بودند، دیگر نمیتواند وارد عرصه شود به طوری که ما شاهد بودیم مردمی که در سال 88 به گزینهای غیر از گزینه رایآور و پیروز رای دادند، حاضر نبودند نام خود را در لیست فتنه قرار دهند.
· کسانی که با توهم این قضیه که وزن سیاسی خود را با کمک بیگانان بالا ببرند و یا با نظام به چانهزنی بپردازند، در فتنه 88 عمل کردند، فهمیدند که با همراهی جریان بیرون نتوانستند راه به جایی ببرند و این موضوع را میتوان با حماسه 9 دی به طور عمیق مشاهده کرد، به طوری که یکی از مقامات ناتو اذعان میدارد که 9 دی حماسه بزرگی است و باعث شد که فتنه 88 راه به جایی نبرد.
· فتنه 88 آبروریزی بزرگ برای جریاناتی که با عناصر بیگانه همراه بودند، به بار آورد به طوری که ما شاهدیم اوباما رئیس جمهور آمریکا به درخواست کنگره در مورد میزان بودجه مصرفی این کشور در فتنه 88 صحبت میکند و به صراحت حمایت از فتنه را اعمال میدارد از این رو کسانی که معادل جنگ و تحریمها علیه کشور عمل کردند، باید بدانند که مردم دلشان نسبت به آنها صاف نمیشود، از این رو دست به فعالیتها و تحرکات جدید زدهاند و مصداق ضرب المثل را که "کی بود، کی بود، من نبودم" را برای خود در نظر گرفتند.
· تحریم انتخابات مجلس نهم از منظر اصلاحطلبان موضوعی بیپایه و بیاساس بود لذا جریان قهر کرده از نظام و دلبسته به بیرون یک بار تجربه خروج از چارچوب نظام را تجربه کرده و مصداق این موضوع نمایندگان مجلس ششم بودند که به صورت دسته جمعی استعفا دادند که البته در پایان راه تنها چند نفر باقی ماندند.
· در دوران اصلاحات مسئله تحریم بارها مطرح شدند به طوری که ما شاهد استعفای دسته جمعی برخی از استانداران و معاونین بودیم که بر این موضوع اعتقاد داشتند که نظام را باید در مقابل جنگ بیرون تنها گذاشت. این جریان بر این باور بود که نظام از ما بهرهکشی میکند و ما را به عنوان وسیلهای برای گرم کردن تنور دمورکراسی استفاده میکند لذا اگر ما انتخابات را تحریم کنیم، متوجه خواهند شد که ما چه جریانی هستیم، غافل از اینکه اینگونه اظهارنظرها برای این جریان هیچگونه منفعتی نداشت.
· این جبهه که یک جبهه گسترده است و به قول اعضای اصلی آن افرادی با تمام گرایشهای سیاسی از کمونیست تا نماز شب خوان در این جبهه وجود دارد، اگر افراد سالمی هستند، باید برائت خود را از حامیان اصلی فتنه اعلام کنند. در بدنه این طیف افراد سالمی وجود دارند، اما مشکل این گروه این است که پرونده خود را با چهرههای ناسالم مشخص نمیکنند و نمیتوانند از دام رفقای ناسالم خود خارج شوند. این طیف سیاسی در درون با هم تفاوت دارند اما به دلیل یک سری محاسبات غیرالهی نمیتوانند مواضع صحیح خود را با یکدیگر ابراز کنند. اگر واقعا این افراد به دنبال احیای اصلاحات هستند، چرا در مقابل افرادی که براندازاند و دست خود را در دست عناصر بیگانه قرار دادند، صریحا اعلام موضع نمیکنند؟ آیا افرادی مثل اکبر گنجی که دوست سعید حجاریان است، در قضیه فتنه تنها یک دوست خاطی محسوب میشود و یا گناه نابخشودنی را انجام داده است؟ از منظر اصلاحطلبان آیا مهاجرانی گناه صغیرهای انجام داده است یا کبیره و یا فردی چون کدیور که زیرآب تفکر امام و انقلاب را زده است و در مقابله نظریه اصلی ولایت فقیه ایستاده است، میتواند جایگاهی در بین اصلاحطلبان داشته باشد؟
· اصولگرایان مدرن در برابر اصولگرایان سنتی قرار ندارند بلکه سنتهای نوینی در جریان اصولگرایی به وجود آمده است. جریان اصولگرای سنتی که به اعتبار گروه و قبیله مسیر خود را طی میکند، مسیر غلطی است و این جریان به این نتیجه رسیده که برخی از کاستیهایی که اتخاذ میکنند، از جامعه دور است و باید روشهای جدیدی را اتخاذ کرد از این رو قطعا اتفاقاتی که در سال 88 در درون اصولگرایی رخ داد، باعث شد سنتهای جدیدی برای پیشبرد اهداف در ین جریان شکل گیرد و وزنه اصولگرایان را بالا ببرد.
· اصولگرایان وقتی در برخی از برههها کم آوردهاند، نتوانستند یک جا جمع شده و یک برنامه را تدوین کنند و یکی از ضعفهای این جریان این است که هر کس علم خود را بلند میکند و خود را اصولگرا میداند. یکی از مشکلات اصلی که گریبانگیر جریان اصولگرایی است، این است که این جریان نتوانسته یک نگاه منسجم و برنامه مشخص داشته باشد از این رو اینکه در این شرایط اصولگرایان به دنبال این موضوع رفتهاند که نامزد مطلوب کیست، انحراف است زیرا این جریان باید درابتدا به این موضوع اشراف داشته باشد که به دنبال چیست و با اعتبار اشخاص وارد صحنه نشود و دستهبندی نکند.
· این جریان که از آن به عنوان جریان انحرافی یاد میشود، اصلا جریان نیست زیرا جریان آئین و آداب مخصوص به خود را دارد از این رو ما نباید نسبت به این جریان بزرگنمایی کنیم. اصالت این جریان به مانند همان فتنه است زیرا طبع فتنهگران را دنبال میکند از این رو میتوان گفت جریان انحرافی و فتنه نقاط مشترک بسیاری با هم دارند و در یک نقطه به هم میرسند.
· در شرایط فعلی بهتر است افراد از مواضع شخصی خود پرهیز کرده و طبق آئین حکومت عمل کنند و همه مسئولین برای پرهیز از اختلافات باید به قانون تمکین کنند، زیرا مشکل اصلی ما که باعث میشود برخی اختلافات بین مسئولین به وجود بیاید، عدم تمکین از قانون است.
· /2929