یکی از آداب و سنن دعا، پرهیز از «استکبار» است و استکبار اختصاص ندارد به این که کسی کافرانه زندگی کند یا عاصیانه به سر ببرد؛ اگر کسی مطیع بود، واجبها را انجام داد و محرّمات را ترک کرد، لکن این توفیقات را از خود دانست، یک نحوه استکبار است. کسی عالم شد و عمل کرد، توفیق تحصیل علم و امتثال دستورات الهی را از خود دانست، این هم یک نحوه استکبار است. بهترین راه برای نجات از استکبار آن است که انسان اسمای حُسنای الهی را رقم بزند و با بیان و بنان بازگو کند و همه کمالات را به خدا اِسناد دهد و همه نقصها را به خود.
در دعای نورانی عرفه سیّدالشهداء سلام الله علیه این است؛ یک فرازهای فراوانی دارد که أنْتَ الَّذِی اَحسَنْ، أنْتَ الَّذی کَذا و کَذا و کَذا و کَذا، اسمای حُسنای إله را میشمارد. بعد نقصانها و قصور و خطیئات و سیّئات خود را یادآور میشود. أنَا الّذِی کَذا، أنَا الَّذِی عَصَیْتُ، أنَا الَّذِی اَسَأتُ و مانند آن. مشابه آن در دعای عرفه امام سجاد سلام الله علیه است و در دعای سحر ابوحمزه ثمالی هم هست.
در این بخش وجود مبارک امام سجاد اسماء حسنی و کرائم اخلاقی و مکارم الهی را ذکر میکند، بعد مکاره خود را هم یاد میکند. در برابر آن مکارم، این مکاره است. در برابر آن کرامتها این کراهتها هست. در برابر آن اوجها این حضیضها هست. عرض میکند: پروردگارا ! تو اگر درباره پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به عنوان نمونه فرمودی: ألَمْ یَجِدْکَ یَتِیمَاً فَأوی، وَ وَجَدَکَ ضالّاً فَهَدی، وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأغْنی، همه این ضعفها را ما داشتیم.
ما بیسرپرست بودیم، سرپرستیمان را به عهده گرفتی؛ بینوا بودیم، به ما نوا دادی؛ بی نان و آب بودیم، نان و آب دادی؛ بی نام بودیم، ما را مشهور کردی؛ بی جام و جامه بودیم، به ما جام و جامه دادی؛ بی لانه و آشیانه بودیم، به ما لانه و آشیانه دادی؛ بی نان بودیم، بی آب بودیم، همه این امور را به ما مرحمت کردی. میترسیدیم، به ما امنیّت دادی؛ اقتصاد نداشتیم، به ما دادی. بیمار بودیم، شفا دادی؛ گمنام بودیم، نامدار کردی؛ همه این نقصها مال ما، همه آن کمالها مال شما. گنه کار بودیم، بخشودی. ستّار بودی، غفّار بودی؛ لغزیدیم، دست ما را گرفتی.
در قرآن کریم ذات أقدس إله به مردم مکّه فرمود: فَالْیَعبُدُوا رَبَّ هذَا البِیتْ اَلَّذِی اَطعَمَهُمْ مِنْ جُوع وَ آمَنَهُمْ مِنْ خُوف. اینجا هم امام سجاد عرض میکند: ما همه بندگان این چنین بودیم. امنیّت نداشتیم، تو دادی؛ اقتصاد نداشتیم، تو دادی. وجود مبارک ابراهیم خلیل عرض میکند: إذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشفِینْ ، خدا شافی است. امام سجاد عرض میکند: ما بیمار بودیم، تو شفا دادی. پس آنچه درباره پیغمبر آمد، آنچه درباره مردم مکّه آمد، آنچه درباره سنّت و سیرت ابراهیم خلیل آمد و آنچه درباره انبیاء و اولیای دیگر آمد، وجود مبارک امام سجاد سلام الله علیه همه اینها را جمع بندی کرد و به این صورت بازگو کرد؛ عرض کرد: پروردگارا ! من کوچکی بودم که تربیت کردی؛ جاهلی بودم که تعلیم کردی؛ گمراهی بودم که هدایت کردی؛ پستی بودم که بلند کردی؛ ترسانی بودم که امنیّت دادی؛ گرسنهای بودم که سیر کردی؛ تشنهای بودم که سیراب کردی؛ برهنهای بودم که پوشاندی؛ فقیری بودم که توانگر کردی. تو تُهیدست را توانگر کردی. ضعیفی بودم که قوی کردی؛ فرومایهای بودم، عزیز کردی؛ بیمار بودم، شِفا دادی؛ از تو سئوال کردم، چیزی خواستم، عطا کردی، ناامید نکردی؛ گناه کردم، پوشاندی؛ اشتباه کردم، استقاله کردم، تو عِقاله کردی؛ یعنی پشیمان شدم، پشیمانی ما را پذیرفتی؛ اندک بودم، تکثیر کردی؛ مستضعف بودم، یاری کردی؛ رانده بودم، بی مکان و بی جا بودم، جا دادی. ""فَلَکَ الحَمْد"
مستحضرید شمارش اسمای حُسنای حقّ از یک سو، شمارش اسمای قبیح و نقصانات ممکن بنده و برده از سوی دیگر و ترمیم این نقصها به لطف و عنایت خدای جبّار که او جبروت دارد، جبران کننده هر نقص و ضعف است از سوی دیگر، این مجموعه زمینه استحقاق حمد خدا را فراهم میکند. در پایان نتیجه گرفت؛ عرض کرد: فَلَکَ الحَمْد.
بعد عرض میکند: خدایا ! من نه در خلوت، نه در جلوت حیا نکردم و گنه کردم ! أنَا یا رَبِّ الَّذِی لَمْ اَستَحِیْکَ فِی الخَلاء. من حاضر نبودم در ملاء و در حضور دیگران، گناه کردم. در خلوت و تنهائی حیا نکردم. من صاحب مصیبتهای عظیم ام. من کسی هستم که بر مولای خود جرأت کرده است. من کسی هستم که جبّارُ السَّماء را معصیت کرده است. من کسی هستم که وقتی خبر معصیت دادند، من مقدّماتش را فراهم میکردم، کمک میکردم، به کسی چیزی میدادم، به کسی که وسیله معصیت را برای من فراهم بکند. من کسی هستم که وقتی به من خبر معصیت دادند، به من بشارت میدادند تا من زمینه را برای گناه فراهم کنم.
من کسی هستم که مهلت دادی، من رعایت نکردم؛ پوشاندی، حیا نکردم؛ به معصیت عمل کردم، تعدّی کردم، تو مرا از چشم رحمتت راندی، من حیا نکردم ! امّا مع ذلک تو روی همه این آنها پرده عفو پوشاندی.
62303