ایسنا نوشت:

کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران در آستانه دیدار برابر کره جنوبی می‌گوید اگر مانند رقابت‌های انتخابی جام جهانی 2006 مردم و رسانه‌ها یار دوازدهم باشند صعود به جام جهانی برزیل قطعی خواهد بود.جواد نکونام پس از آن که بازیکنان تیم ملی با انتشار بیانیه‌ای ضمن عذرخواهی از مردم به خاطر باخت به لبنان خواستار حمایت مردم در رقابت‌های باقی مانده انتخابی جام جهانی شدند به سوال‌هایی که پیش از دیدار در بیروت به وجود آمده بود و همچنین شرایط این روزهای تیم ملی و استقلال پاسخ داد.

* بعد از بازی‌های المپیک، ملی‌پوشان تصمیم گرفتند تا به خاطر انتقادهایی که شده بود، رسانه‌ها را تحریم کنند. چه شد که این تصمیم را گرفتید.
ـ در ابتدا باید بگویم این تصمیم، تصمیم چند بازیکن نبود، بلکه همه بازیکنان ملی‌پوش و حتی بازیکنان باشگاهی چنین تصمیمی گرفتند. متاسفانه در آن روزها مشخصا یکسری روزنامه‌‌ها و یکسری برنامه‌های تلویزیونی قصد داشتند چهره بازیکنان فوتبال را خراب کنند و واقعا تحمل این شرایط برای بازیکنان راحت نبود. به هر حال این حق را بدهید که بازیکنان فوتبال از بعضی صحبت‌ها ناراحت شده باشند. به هر حال فکر می‌کنم هر دو طرف چه ما و چه رسانه‌ها زمانی را از دست دادیم و سرانجام در جلسه‌ای که بین ما به عنوان نماینده بازیکنان و چندین رسانه برگزار شد دو طرف نظرات خود را شنیدند و آن بیانیه صادر شد.

* گفته می‌شد که شما به همراه علی کریمی و مهدی رحمتی چنین تصمیمی گرفتید و بازیکنان جوانتر مجبور به تعبیت از شما بودند.
ـ باید به این سوال هم جواب بدهم. متاسفانه بعد از این که همه بازیکنان تصمیم گرفتند با رسانه‌ها صحبت نکنند، خیلی‌ها تلاش داشتند ما سه نفر را مقصر جلوه دهند. در حالی که این یک تصمیم دسته جمعی بود. اگر بازیکنی مدعی است که به خاطر حرفهای ما مجبور شده با رسانه‌ها گفت‌وگو نکند، شهامت داشته باشد و این مساله را به صورت شفاف بگوید، اما مطمئنا همه بازیکنان عقل و شعور دارند و کسی نمی‌تواند به آنها بگوید که چه کاری را انجام دهند یا انجام ندهند. به هر حال این مساله را برخی به پای ما سه نفر نوشتند، در حالی که هیچ اجباری نبود و همه این تصمیم را گرفتند.

* در آن روزها باخت به لبنان کار را برای تیم ملی دشوارتر کرد. فکر می‌کنم بازی با لبنان یکی از تلخ‌ترین روزهای فوتبال ایران بود.
ـ به نظرم ما باید آن بازی را پنج بر یک می‌بردیم. نمی‌دانم خدا آن روز عنایتش متوجه دروازه‌بان لبنان بود یا مردم آن کشور. نباید آن بازی را می‌باختیم. متاسفانه تلویزیون کم فروشی کرد و آن بازی را پخش نکرد و مردم موقعیت‌هایی را که به دست آوردیم را ندیدند، اما کسانی که بازی را از نزدیک دیدند می‌توانند شهادت دهند که ما چند موقعیت گلزنی داشتیم. به هر حال ما آن بازی را باختیم و حالا باید به روزهای آینده فکر کنیم.

* ‌بازی با کره دیگر جای اشتباه نیست و اگر خدای ناکرده در این بازی نتیجه‌ نگیریم شاید بشود گفت دیگر کار برای تیم ملی تمام است.
ـ ما در دو بازی آینده‌مان به حداکثر امتیاز نیاز داریم. مطمئن هستم که می‌توانیم کره جنوبی را ببریم. در این چند ساله در جریان بازی هیچ وقت به کره نباختیم. در جام ملت‌های 2007 در ضربات پنالتی باختیم و در جام ملت‌های 2011 در دقیقه 107 از این تیم شکست خوردیم. کره تیمی بوده که همیشه مقابل ما عذاب کشیده. ما نیاز به حمایت مردم داریم. اگر این حمایت وجود داشته باشد ما هم می‌توانیم بهترین بازی عمرمان را انجام دهیم. فکر می‌کنم اگر کره را ببریم نصف راه را رفته‌ایم. ازبکستان همان روزی که ما با کره بازی داریم در بیرون از خانه دیدار سختی برابر قطر دارد و اگر کره را ببریم به صدر جدول می‌رویم و امیدهایمان برای صعود به جام جهانی پر رنگ می‌شود.

* در رقابت‌های انتخابی جام جهانی قبلی برابر کره به دو تساوی رسیدیم. آن هم در شرایطی که اگر بازی در تهران را می‌بردیم یا آن گل دقایق آخر را در سئول نمی‌خوردیم، می‌توانستیم به جام جهانی برویم. شاید این انگیزه‌های شما را برای انتقام از کره بیشتر کند.

ـ به همین خاطر است که می گویم کره نمی‌تواند ما را شکست دهد. آنها از ما می ترسند. فقط باید مردم حمایت کنند و همه دست به دست هم دهیم و آزادی را برای کره‌ای‌ها به جهنم تبدیل کنیم.

* شما در رقابت‌های انتخابی جام جهانی 2006 یکی از بازیکنان تیم ملی بودید. در آن روزها حمایت از تیم ملی برای همه یک اصل بود و به اذعان همه اگر مردم، مسولان و رسانه‌ها از تیم ملی حمایت نمی‌کردند شاید آن صعود هم اتفاق نمی‌افتاد.
ـ یادم می‌آید در آن روزها مردم و رسانه‌ها شده بودند یار دوازدهم تیم ملی. اگر آن زمان بین بازیکنان، مردم، رسانه‌ها و دولت آن اتحاد نبود، تیم ملی هم به جام جهانی نمی‌رفت. اکنون هم باید همین فضا به وجود بیاید. تنها در این شرایط است که می‌توانیم با اطمینان از صعود به جام جهانی صحبت کنیم.

* درباره استقلال هم صحبت کنیم. هر چند در ابتدای فصل، استقلال خوب نتیجه‌ نمی‌گرفت، اما به نظر می‌رسد این روزها تیمتان روی غلتک افتاده. با پیروزی در بازی عقب افتاده می‌توانید به رده دوم هم برسید.
ـ استقلال در این فصل تغییرات زیادی داشت. حضور بازیکنان خارجی، داشتن چند ملی‌پوش و آمدن کادر فنی جدید و هماهنگی این‌ها زمان بر است. می‌دانید که استقلال تیم بزرگی است و همیشه اطراف تیم‌های بزرگ حاشیه‌هایی وجود دارد؛ حاشیه‌هایی که بعضی اوقات استرس هم ایجاد می‌کند. با این حال فکر می‌کنم نیازی به تعریف و تمجید از امیر قلعه‌نویی نباشد. همه کارنامه این مربی را می دانند. او مربی بزرگی است و افتخارات زیادی را در فوتبال ایران کسب کرده و کارش را به خوبی بلد است. او می‌داند که چطور تیمش را ببندد و با بازیکنانش کار کند. در اینجا باید به قلعه‌نویی به خاطر درگذشت مادرش هم تسلیت بگویم و امیدوارم خدا به او و خانواده‌اش صبر بدهد.

* در همان روزهایی که از استقلال انتقاد می‌شد بسیاری از بازی شما هم انتقاد می‌کردند و می‌گفتند که فاصله زیادی بین نکونام استقلال و نکونام اوساسونا وجود دارد.
ـ اوایلی که به استقلال آمدم تمرین نداشتم و در واقع پس از مدتی بلاتکلیفی قراردادم را با استقلال امضا کردم. البته به این انتقادها عادت دارم. از زمانی که نوجوان و جوان بودم یکسری دشمن داشتم و همیشه آنها مغرضانه از من انتقاد می‌کردند. درست است که از اسپانیا و لالیگا آمدم، اما وظیفه‌ام نیست که برای استقلال گلزنی کنم یا موقعیت ایجاد کنم. در استقلال وظایف دفاعی‌ام زیاد است. فکر می‌کنم تیمی که تنها چهار گل خورده دارد حتما توان دفاع خوبی داشته است. فکر می‌کنم چند هفته‌ای است که دارم خوب بازی می‌کنم، اما همچنان یکسری افراد مغرضانه حرف می‌زنند. شاید به خاطر این باشد که بازیکنی نیستم به کسی باج بدهم. زمانی که اسپانیا بودم یک سال مصدوم شدم و همین کسانی که مغرضانه انتقاد می‌کنند گفتند که فوتبال نکونام تمام شد، اما همان سال با من قرارداد سه ساله بستند و خدا عزت داد و پنج سال در اسپانیا ماندم. با این حال همیشه به این کم لطفی‌ها عادت دارم. من می‌خواهم در مصاحبه با ایسنا درباره اتفاقات حضورم در استقلال هم توضیحاتی بدهم. من آن زمان هیچ شرطی برای کاپیتانی در استقلال نداشتم. اگر می‌خواستم کاپیتان باشم، بازیکنان استقلال آنقدر لطف داشتند که پیش از آن بازوبند را به من تعارف کرده بودند، اما انتخاب استقلال به خاطر رسیدن به عشق دوران کودکی‌ام بود. بازوبند تنها مساله حاشیه‌ای بود که برخی می‌خواستند برای من به وجود بیاورند. بازیکنی که استقلال را دوست دارد نباید شرط پول و بازوبند برای تیم محبوبش بگذارد. من ثابت کردم که نه به خاطر پول و نه به خاطر بازوبند به استقلال آمدم. نمی‌گویم قراردادی که با استقلال بستم قراردادی معمولی بود اما اگر به دنبال پول بودم همان موقع قطر و امارات سه برابر پول استقلال به من می‌دادند اما چون استقلالی بودم این تیم را انتخاب کردم.
* حتما هواداران پرتعداد استقلال یکی از دلایل انتخاب شما بود.
دقیقا همینطور است. می‌خواهم این را هم به هواداران بگویم که خیلی‌ها آمده‌اند و رفته‌اند، اما همیشه استقلال بزرگ بوده است. هواداران باید بدانند که استقلال به حمایت‌شان نیاز دارد و آنها تنها با حمایت‌شان می‌توانند ادای دین کنند. برخی بازیکنان تنها به خاطر دلایل خاص حمایت می‌شوند، اما من نه "آی پد" دارم که به کسی بدهم و نه این که می‌توانم با پول سکوها را بخرم. هر چند یکسری بازیکنان هستند که می‌توانند چنین شرایطی را برای ایجاد حمایت فراهم کنند. استقلالی‌های واقعی بدانند که ما بازیکنان بدون استقلال هیچ هستیم و این تنها استقلال است که می‌ماند و ما بازیکنان باید برای دفاع از نام بزرگ «استقلال» تا آخرین لحظه برای آن بجنگیم. مردم بدانند پشت سر کسانی که روی سکوها تشویق می‌شوند حتما زد و بندی است. هیچ کس بی دلیل تشویق نمی‌شود. استقلال خانه همه ماست اما یک روز می‌آییم و یک روز می‌رویم. استقلالی هستیم و باید تنها استقلال را تشویق کنیم. می‌خواهم برایتان مثالی بزنم. زمانی که رائول، اسطوره رئال مادرید، از این تیم جدا شد و به شالکه رفت، هوادران رئال بسیار ناراحت شدند و حتی خیلی‌ از آنها گریه کردند ولی رائول تصمیم‌اش را گرفته بود. در آن فصل رئال یک جام بیشتر نگرفت و حتی پنج گل از بارسلونا خورد ولی باز هم هواداران رئال، تیم‌شان را تشویق کردند و کسی نام رائول را فریاد نزد. بازیکن یک روز می‌آید و یک روز می‌رود. نباید به بازیکنی دل ببندیم. این استقلال است که می‌ماند. خواهش می‌کنم مردم فقط استقلال را تشویق کنند. نه من را تشویق کنند نه کس دیگری را. چون وقتی ببریم این استقلال بوده که برده و بالعکس. خوشبختانه مردم با هوش هستند و مسائل را خوب می‌فهمند.
* بازی‌های اوساسونا را حتما دنبال می‌کنید، تیم سابقتان این روزها حال و روز خوشی ندارد.
ـ به دقت بازی‌های اوساسونا را پیگیری می‌کنم و با بازیکنان اوساسونا همچنان در تماس هستم. در ابتدای فصل بعضی از آنها به من می‌گفتند کاش می‌شد دوباره به اسپانیا بر می‌گشتی، اما من به آنها جواب می‌دادم که بازگشت به فوتبال ایران انتخاب خودم بود و از ته قلب به خاطر این تصمیم خوشحالم. به هر حال همان طور که شما گفتید اوساسونا خوب نتیجه‌ نگرفته، اما امیدوارم تیم به روزهای خوب گذشته بازگردد.
* یکی از اتفاقات خوب فوتبال ایران صعود مقتدرانه تیم ملی نوجوانان به جام جهانی بود هر چند به ازبکستان باختیم و به فینال نرسیدیم. در بازی با استرالیا شما هم از نزدیک بازی را مشاهده کردید.
ـ باید به تیم نوجوانان و دوستی مهر به خاطر صعودشان به جام جهانی تبریک بگویم. دوستی مهر از مربیان بازیکن‌ساز فوتبال ایران است و امیدوارم با موفقیت‌هایی که کسب می‌کند ارتقا درجه هم پیدا کند. ضمن اینکه فکر نمی‌کنم با شکست برابر ازبکستان از ارزش‌های این تیم کاسته شود.
*در بین بازیکنان نوجوانان کسی را دیدید که بتواند در آینده ستاره فوتبال ایران شود؟
ـ در فوتبال ایران هیچ چیز مشخص نیست. درست است که تیم نوجوانان موفق شد با پنج گل استرالیا را ببرد، اما بازیکنان پایه در فوتبال استرالیا تا بزرگ شوند و رشد کنند آنقدر امکانات حرفه‌ای و شرایط خوب پیش رویشان می‌بینند که به راحتی می‌توانند به ستاره تبدیل شوند، اما در فوتبال ایران مشخص نیست که وقتی یک بازیکن مصدوم می‌شود آیا کسی به دادش می‌رسد یا نه؟ چیزی را نمی‌توان در فوتبال ایران گارانتی کرد. اما امیدوارم که تیم نوجوانانی که با شایستگی به جام جهانی رفت حفظ شود و بازیکنانش بتوانند سال‌های سال فوتبال ایران را بیمه کنند.
* چند روز پیش یکی از سایتهای خبری مدعی شده بود، پیش از اینکه شما با استقلال قرارداد ببندید فرهاد مجیدی به شما زنگ زده و گفته به استقلال نروید. این خبر را تایید می‌کنید؟
- من چیزی ندارم که در این‌باره بگویم.
 

251 41

منبع: ایسنا