سرمربی تیم ملی جوانان می گوید سبک بازی تیمش با تمام تیم های داخلی تفاوت دارد.

سروش امینی توماجی/ اکبر محمدی سرمربی تیم ملی جوانان کشورمان که میهمان غرفه خبرآنلاین در نمایشگاه مطبوعات بود از وضعیت تیم و سختی های کارش حرف های جالبی را به میان آورد. او اعتقاد دارد آینده فوتبال ملی را شاگردان او رقم خواهند زد.
*آقای محمدی با توجه به اینکه به آغاز بازی ها نزدیک می شویم، وضعیت تیم چطور است؟
این دفعه همه چیز با دفعه قبل فرق می‌کند به خاطر اینکه فشار 2 سال روی من است و همه این‌ها مسئولیت من را زیاد کرده بخاطر اینکه دیگر اشتباه نکنم، به هر حال هر نتیجه ای‌ که در زمین اتفاق می افتد ماحصل عملکرد بازیکنان و کادر فنی‌ است. آن نتیجه ای‌ که در ازبکستان اتفاق افتاد به من بر می گشت اما الان دیگر آن شرایط نیست و من هم به تیمم خیلی‌ اعتقاد دارم و هم به کادرم. همه جا هم گفتم که قول نمی دهم تیم به جام جهانی‌ برود ولی‌ جانم را برای رسیدن تیم به جام جهانی‌ می‌دهم. این را هم می‌گویم و هم بچه ها، تنها نگرانی که دارم این است که بچه ها بتوانند فشاری که رویشان است را کنترل کنند که البته اول ما باید این کار را بکنیم.
*یک خوبی که تیم شما دارد این است که اطرافش حاشیه زیادی ندارد. یعنی از تیم شما توقع‌ ها بالا‌ نبود، قبول دارید؟
الان که داریم می رویم من این را می‌گویم، من در این یک سال و نیم این را مدیریت کردم که در تیمم سرو صدای زیادی نباشد و اصولاً چراغ خاموش حرکت کنیم. هر چقدر هم این ادامه پیدا کرد دیدیم که اثرات بهتر و مثبت تری دارد بنابراین مدیریت کردیم و الان خوشحالم با این فضا داریم می رویم.
*این‌که مربیگری را در تیم ملی شروع کردید، چه حسی دارد؟
اجازه می دهی من مخالفت کنم با این حرفت؟ چون من از سال 78 دارم کار مربیگری را در تیم های مختلف تجربه می کنم، با این حرف شما موافقم که هیچ وقت تیم به این مهمی‌ را سرمربیگری نکردم اما اینکه می‌گویید تجربه مربیگری را از اینجا آغاز کردی قبول ندارم. امیدوارم بتوانم جواب اعتماد همه کسانی‌ که من اعتماد کردند و انرژی مثبت دادند را بدهم و همه آن‌ها را رو سفید کنم به خاطره اینکه می‌توانم یک راهی‌ را برای نسل جدید باز کنم.
*آقای کفاشیان، آقای نبی و خیلی‌ از کسانی‌ که پای شما ایستادند گفتند که قول صعود نمی دهند ولی‌ فکر می‌کنم که شاید استرس شما بیشتر از بازیکن ها باشد به خاطر این که اگر این دفعه سهمیه جام جهانی‌ را نگیرید خیلی‌‌ها که 2 سال سکوت کرده اند انتقاد‌ها را شروع می‌کنند، قبول داری؟
وقتی‌ که می‌گویم قول نمی دهم اما جانم را می دهم یعنی‌ چی‌؟ یعنی‌ اینکه خیلی‌ خیلی تضمین بالاتر از قول می دهم، شما قول کلامی می‌دهید اما جان را عملی‌ و از همه وجودت مایه می‌گذاری، هیچ راهی‌ جز گرفتن نتیجه نیست بنابراین به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنم اینکه حالا خدایی نکرده بعضی‌ها با ناکامی من خیلی‌ خوشحال شوند اصلا برای من اهمیتی ندارد یا اینکه با نتیجه گرفتن من خیلی‌‌ها خوشحال شوند، تنها چیزی که در حال حاضر برای من اهمیت دارد شادی مردم است چون با توجه به مشکلاتی که در جامعه هست به آن نیاز دارند و این انگیزه من را چندین برابر می‌کند برای اینکه بتوانم با همه وجود و انرژی کار کنم تا مردم را خوشحال کنم.
*به نظر می‌رسد تیم شما اولین تیمی باشد که به صورت علمی‌ روی آن کار شده است و کروش به طور مستقیم روی آن نظارت دارد. چقدر بچه‌های این تیم اصول فوتبال را بلدند و آیا این تیم با بقیه تیم‌ها فرق دارد؟
این بچه‌هایی‌ که ما داریم الان به اندازه یک مربی‌ حرفه‌‌ای این مسائل را بلدند. من برای اولین بار پلی بوک (playbook) را به فوتبال ایران آوردم. کتابچه بازی‌ که از دوست خوبم مهران شاهین طبع گرفتم که در بازی‌های بسکتبال هم استفاده می شود و من آن را آوردم در فوتبال. بچه‌ها اطلاعات تئوری خیلی‌ خوبی دارند و از نظر عملی‌ هم کاملا آماده هستند که این ها را اجرا کنند. در این هفته‌ای که گذشت ما کار روانی‌ و ذهنی‌ کردیم و الان بچه‌ها همه جوره آماده هستند که ان‌شاالله بتواند چیز‌هایی‌ که تا به حال با آن‌ها کار شده را انجام دهند. کروش همیشه به برنامه‌های تیم ما یک جورهایی غبطه خورده. قبل از اینکه برویم ایتالیا دن گاسپار آمد به من گفت که به امارت می روید که من گفتم نه می رویم ایتالیا و گفت پرفکت، پرسیدم چرا؟ گفت از اول تا الان برنامه ریزی تان فوق‌العاده بود و هر چیزی هم که خواستی‌ فدراسیون به شما داد. نمی دانست که من این ها را با خون جگر انجام دادم. بازی با تیم ملی‌ ایتالیا سطح تیم ما را 50، 60 درصد بالا برد. آن تیم ملی‌ ایتالیا 7، 8 بازیکن در سری آ داشت و مربی‌‌های برجسته ای بالای سر آن تیم بود که خودش اعتبار آن تیم را نشان می‌‌دهد. جالب بود که بعد از بازی همه تحت تاثیر تیم ما بودند. اول بازی گفتند که هر تیمی قوی تر باشد می برد و آخر بازی آمدند گفتند که تیم شما اگر تجربه تیم ما را داشت با اختلاف پیروز می شد. 3، 4 تا از بازیکنان ما همین الان برای سری آ مشتری دارند که البته نباید این را بگویم.
*یک سری از بازیکنان از نوجوانان شروع کردند و حالا در جوانان هستند، آینده فوتبال ما کدام نسل‌ است؟
تنها 2 بازیکن از تیم ملی‌ نوجوان من در ازبکستان در این تیم هستند.
*اما از آن بازیکنانی‌ که با تیم نرفتند هم هستند.
3 تا از آن‌ها هستند، الان در مجموع 5 تا از بازیکن‌ها هستند که سابقه حضور یکی‌ دو ساله در تیم ملی‌ را دارند و بقیه آن‌ها یک یا یک سال و نیم، البته خیلی‌ بازیکن‌های با کیفیتی هستند. شاید اشکالی‌ که در فوتبال ما هست که می‌گویند بازیکنی که در نوجوانان بازی می‌کند باید به جوانان برود، این به خاطر این است که در اروپا یا ژاپن و کره جنوبی تیم زیر 18، 17، 16 و 15 هم هست، این‌ها هر کدام در سال خودشان بازی می‌‌کنند. ممکن است کسی‌ که در نوجوانان باشد شرایط سنی‌اش به جوانان نخورد، پس این که بازیکن تیم نوجوانان ما در جوانان هم باشد تضمین دهنده این نیست که این نسل، نسل خوبی است، نه، هر نسل می‌تواند متغیر باشد‌. با توجه به اینکه جوانان مهم‌ترین سن استعداد یابی‌ و پرورش بازیکن است و برای همین بازی‌های ما خیلی‌ بازی‌های سخت تری نسبت به بازی‌های نوجوانان است، چون بازیکن‌ها هم با تجربه تر هستند و هم حرفه‌‌ای تر، از اینجا هر کسی‌ به سلامت خارج شود می تواند امیدوار باشد که به تیم ملی‌ بزرگسال هم راه پیدا کند.
*الان چند تا بازیکن لیگ برتری دارید؟
قبل از بازی‌های مقدماتی ما یک بازیکن داشتیم و الان 9 تا. از این تیم رفتند به لیگ برتر.
*این‌ها در حقیقت ماحصل همان کار‌های استعداد یابی‌ است؟
این‌ها حاصل استعداد یابی‌ فدراسیون فوتبال هستند، نه تنها من، حاصل کار 130 مربی‌ و همکار‌ان من که کمک کردند این تیم شکل بگیرد، یک سال و نیم است که داریم زحمت می‌کشیم.
*شما چند بازیکن در گلخانه خودتان داشتید؟
نزدیک به 6000 نفر، خیلی‌ جالب است که من به آریگو ساکی گفتم که من از بین 6000 بازیکن این‌ها را انتخاب کردم، گفت خیلی‌ کار خوبی کردی اما فقط در شهر میلان ما 230 تیم حرفه‌‌ای رده‌های پایه است که اگر در 30 ضرب کنی‌ می شود 6900 بازیکن، فقط شهر میلان 6900 بازیکن حرفه‌‌ای دارد، بعد ما با تیم ملی‌ جوانان یک سال کوچک تر رفتیم با تیم ملی‌ زیر 20 سال آن‌ها بازی کردیم که خدا شاهد است اگر بچه‌ها نیمه اول گرفتار هیجان نمی شدند ما هرگز به آن تیم نمی باختیم.
*6 تا می‌زدید؟
نه نمی گویم 6 تا می‌زدیم اما نمی باختیم.
*گروه خودتان را آنالیز می‌کنی‌؟ چون خیلی‌ از مردم نمی دانند و اگر میزبانی در تهران بود شاید مردم بیشتر در جریان قرار می‌گرفتند...
نه اگر میزبانی در تهران هم بود فرقی‌ نمی کرد، متاسفانه فوتبال ما راهش را گم کرده، فقط در بعضی‌ از مواقع یک جرقه‌هایی‌ می‌خورد مثل بازی با کره که همه می‌آیند پشت تیم ملی‌، این همیشگی‌ نیست، درستش این است که در همه بازی‌های تیم ملی‌ برویم پشت تیم ملی‌، فرقی‌ نمی کند که چه کسی‌ بالای سر تیم ملی‌ است. کروش، علی‌ دوستی، منصوریان یا اکبر محمدی. ما در بازی مقابل تیم ملی‌ ایتالیا دیدیم که زمانی‌ که ایتالیایی ها بازی ملی‌ دارند شهرشان به حالت نیمه تعطیل در می آید و همه پرچم‌های ایتالیا را از خانه‌هایشان آویزان می کنند در حالی‌ که در کشور ما تا روز آخر باید در ارگان‌های مختلف کارمان گیر باشد و مشکل خروج از کشور داشته باشیم. همین الان که من دارم صحبت می‌کنم یکی‌ از بازیکن‌های سربازمان مانده است و این دغدغه ما شده، چکار کنم؟ من هم یاد گرفته‌ام که مثل ماهی‌ با هر شرایطی کنار بیایم.
*همه مربی‌‌های ملی‌ ما این طور شده اند...
نه همه این طور نیستند، بعضی‌ها واکنش نشان می دهند و می جنگند، می‌خواهم بگویم که ما راهمان را گم کردیم و اگر راهمان را پیدا کنیم با توجه به استعداد هایی که در فوتبال ما است می‌توانیم همه جوره از بقیه کشور‌های آسیایی سر تر باشیم. این را با ادعا می‌گویم، ممکن است یک مقدار در کار گروهی مشکل داشته باشیم که باید آن باید در یک پروسه ده ساله حل شود. کشور ژاپن الان چند سالی است که فلسفه فوتبال بارسلونا را در فوتبال خود پیاده کرده است و می‌بینیم که بزرگسال آن‌ها مثل جوانان بازی می‌کند، جوانان هم مثل امید ها، امید‌ها مثل نوجوان اما همه تیم‌های ما متفاوت از بقیه بازی می‌‌کند. البته بزرگسالان ما شبیه لیگ بازی می‌‌کنند، اما تیم من هرگز شبیه هیچ کدام از تیم‌های داخلی‌ بازی نمی‌کند. گل اول ما به ایتالیا تشویق همه ورزشگاه را برانگیخت، سرعت گل غیر قابل تصور بود. این‌ها را نمی‌گویم که تعریف کنم از بچه‌ها، نه می‌خواهم بگویم که استعداد ایرانی‌ ظرفیت این را دارد که در بالاترین سطح هم بازی کند، ما اگر یک بار دیگر با ایتالیا بازی کنیم حتما آن‌ها را تحت فشار قرار می‌‌دهیم.
*یک چیزی که کروش می‌گوید این است که مثلا شما به من می‌گویید یعقوب کریمی‌ را دعوت کن اما این بازیکن کجا بازی‌ کرده که من دعوتش کنم، آیا تجربه بازی بین‌المللی را دارد؟ الان بچه‌های شما تجربه بازی بین‌المللی را پیدا می‌‌کنند چون این‌ها باید به المپیک بروند؟
در ژاپن و استرالیا بازیکنان زیر 19 سال در زیر 23 سال هم شرکت کرده اند، ما می آییم زیر 23 سال را محدود می‌کنیم که با تیم‌های پایین تر بازی کنند، مثلا تیم زیر 23 سال ما نباید با جوانان سوریه بازی کند، این‌ها باید با تیم بزرگسال ترکمنستان یا عمان بازی کنند. تیم ما باید برود با تیم بزرگ تر از خودش بازی کند برای همین است که وقتی‌ ژاپنی‌ها با تیم 19 ساله شان با تیم زیر 23 سال بازی می کند خیلی‌ خوب کار می کنند و اصلا برایشان فرقی‌ نمی کند که چه تیمی روبرویشان است. این اشکالی‌ است که در فوتبال ما وجود دارد و کروش درست می‌گوید.
*قبول داری که اگر شما جهانی‌ شوید، این تیم می تواند به المپیک هم برود؟
در سال 2022، 60 درصد تیم ملی از بازیکن‌های ما هستند، بنابراین این تیم مهم ‌ترین تیم ما است. ما به استرالیا در ویتنام 4 گل زدیم که خیلی‌ تیم خوبی بود و 4 تا از بازیکنان آن در لیگ قهرمانان آسیا بازی می کردند. بعد از بازی مربی‌ استرالیا از من پرسیدکه چند نفر از بازیکنان شما در تیم بزرگسال بازی می کنند، گفتم هیچی‌. گفت برای ما 2 تا. حالا بچه‌های ما برای بازی در لیگ برتر هم مشکل دارند.
43 43
منبع: خبرآنلاین