نامه‌های عاشقانه در طول تاریخ دستخوش تغییرات زیادی شده و هرکسی هم از باب شغل و حرفه خود دستی بر واژگان عاشقانه زده و...مجله توفیق هم از این وادی شیدایی بی نصیب نبوده است!

بی وفایم!
از روزی که تو را دیدم اسید سولفوریک عشقت روی قلبم را در خود حل کرد و ئیدروژن آه و ناله متصاعد نمود.
عزیزم!
هرچه می خواهم اسید کلریدریک محبت را با سرب وصال مخلوط کنم نمی شود و همیشه رسوب کلرود سرب می دهد.
ناقلایم!
نزدیک است کلر عشق من و متان بی اعتنائی تو در مقابل آفتاب هجران منفجر شود. می ترسم اگر یک حجم متان علاقه ام را با دو حجم کلر بی وفاییت ترکیب کنم و به آتش وصال آشنا نمایم نتیجه عمل اسید کلریدریک تمسخر و کربن رو سیاهی باشد.
آه بی وفایم!
چرا آهن وجودم را در اسید ازتیک بی وفایی حل می کنی؟...
آیا می دانی که نتیجه این فعل و انفعال قر و غمزه نیترات آهن دیوانگی و بخارات ازتی بیچارگی و آب آوارگی است؟


پس بیا، بیا و مرا با خودت چون ملقمه ای از زر و جیوه یا آلیاژی از آهن و مس نزدیک نما و بدان اگر بدین کاغذ من جواب ندهی با گاز کلر خود را خواهم کشت.

 

 

توفیق شماره 25. سال1331
 

6060

منبع: خبرآنلاین