الا یا ایها الساقى! ادر کأسا و ناولها!
از آن میها که قطعا مىبرد رنگ غم از دلها
از آن میها که شرعا هم ندارد هیچ اشکالى!
به ضرس قاطع و فتواى توضیح المسائلها
نه از آن مى که آدم، گاه مى بیند- زبانم لال!
ظروف خالىاش افتاده بر شنهاى ساحلها
از آن میها که از دل مى برد هول خمارى را
و در حال من و تو مىکند ایجاد حوِلها
به مى سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
تخصّص دارد او حتما در این جنس از مسائلها!
الا یا ایهاالساقى! ادر کاسا از آن میها!
از آن میها که مىدانیم و مىدانند عاقلها!
بیاور بعد از آن نان و کباب و بره بریان
بیاور هر چه مىخواهد دلت از این مکملها
از آن میها که با تعبیر عرفانى فراوان است
به شکل مختلف در شعر حافظها و بیدل ها
از آن میها که تا میخانه دنبالش نباید رفت
براى آن که هست انواع نابش در منازلها!
دوباره رفت مضمون سمت انواع مى ناجور!
خدا لعنت کند اجدادتان را اى اراذلها!
از آن میها که در آنها بدون شک نظر دارند
تمام شاعران رند و فحل از جمله فاضلها
از آن میها که مشکل مىکند آسان به هر صورت
نه از آن مى که مىزاید از آن انواع مشکلها
نمىدانى، که در دستت گرفتى کارد یا خودکار!
نمىفهمى، نشستى در کنار دزد و قاتلها
به جرم خوردن مى هیچکس مجرم نخواهد شد
وکیلان متهم باشند اگر جاى موکلها!
معماى مى و میخانه هرگز حل نخواهد شد
که وامانده ست در تحلیل آن علم محللها!
مى و میخانه در عهد کهن بسیار حرمت داشت
خرابش کرد کمکم رونق برخى معادلها !
از آن میها که قطعا مى برد رنگ غم از دلها
الا یا ایها الساقى! ادر کأسا و ناولها!
6060