رسالت در سرمقاله خود تحت عنوان«توهم مالیخولیایی فتنه گران برای حضور در انتخابات» نوشت:

*پس از انتخابات شکوهمند22 خرداد سال 1388 فتنه ای بس عظیم علیه نظام اسلامی راه افتاد. در این فتنه جریان نفاق با تمام منابع و امکانات داخلی و به پشتوانه حمایتهای مادی و سیاسی بیگانگان سعی کرد با بدعت گذاری مانع از تشخیص حق و باطل در نگاه مردم شود. با شعار یا حسین به جنگ حسین زمان آمد و با رنگ منتسب به ائمه(ع) به مصاف نایب بر حق امام زمان(عج) آمد و با ادعای خط امامی بودن مقابل خلف صالح حضرت امام خمینی(ره) ایستاد. دشمن در صدد بود با کپی برداری از شعارهای انقلاب و به حاشیه راندن منطق امام خمینی(ره) به تعبیر مقام معظم رهبری یک “جمهوری اسلامی تقلبی” را در مقابل جمهوری اسلامی حقیقی که میراث ناب و گرانبهای امام خمینی(ره) است علم کند که البته چیزی از سیرت مبارک نظام اسلامی به ارث نبرده است. تنها صورتی بی محتوا و متمایل به زرق و برق نظام های سکولار است.

*فتنه گران در عاشورای 88 با سرکردگی مستقیم منافقین به دستگاه عزاداری اباعبدالله الحسین(ع)، هیئت ها، حسینیه ها و عزاداران حسینی اهانت و جسارت کردند. رخداد ناگوار عاشورای سال 1388 در تهران به فرماندهی منافقین صورت پذیرفت و همان ها مسئولیت آن را برعهده گرفتند. منافقین جشن و پایکوبی در روز عاشورا را در کارنامه سیاه خود داشتند. حوادث خرداد 60 تومار منافقین را در هم پیچید و آنها را به نوکری صدام بد عاقبت واداشت.

*موسوی نامزد خسرالدنیا و الاخره انتخابات 88 در بیانیه خود نه تنها این حرکت موهن را محکوم نکرد بلکه از رفتار موهن این عده حمایت کرد و آنها را مردان خداجوی نامید! البته وی حاضر نشد جسارت و اهانت این عده از منافقین را به عزاداری عاشورا محکوم کند و بی محابا تر از گذشته در این بیانیه به نظام، انقلاب و مردم حمله کرد. بسیاری از کسانی که امروز در بین جریان اصلاحات ادعای حضور در انتخابات آینده را دارند اقدام به سکوت زشتی در خصوص این حوادث کردند که پژواک این سکوت بی صدا هنوز در گوش عزاداران حسینی می پیچد.اقدام فتنه گران در عاشورای 88 و سکوت معنادار آنها در برابر این حرمت شکنی آشکار آخرین میخی بود که آنها بر تابوت حیات سیاسی خود کوباندند و برای همیشه از کشتی نظام اسلامی پیاده شدند.

*حوادث 18 تیر سال 1378، تحصن نمایندگان دوم خردادی در سال 1382، حوادث فتنه 1388 دو دهه ساختار شکنی این جریان را رقم زد. امروز آنها چگونه می توانند وارد ساختاری شوند که بدان التزام و اعتقادی ندارند. آنها چگونه می توانند خود را در معرض رای و انتخاب مردمی قرار دهند که در انتخابات سال 88 رای آنها را تاب نیاوردند و بر جمهوریت و حتی اسلامیت نظام شوریدند.

* امروز فتنه گران دچار نوعی توهم مالیخولیایی شده اند که از ترس پاسخگو نبودن در خصوص عملکرد دو دهه گذشته خود مرتب دم از حضور در انتخابات می زنند.افکار و گمانهای فاسد و  ترس و وحشت از روبه‌رو شدن با گذشته غیر قابل دفاع، آنها را واداشته به نوعی بی قراری سیاسی برسند. سردمداران اصلاحات بهتر می دانند که مردم و نظام از جنبش سبز عبور کرده چرا که جنبش سبز از نظام عبور کرد. آنها همان راهی رفتند که نهضت آزادی رفت و امروز به مراتب وضعیت وخیم تری نسبت به نهضت آزادی دارند.  

*امروزه هیچ دموکراسی پیشرفته ای در دنیا انتخابات ها را بر سر حیات و ممات خود  برگزار نمی کند. اصلاح طلبان در دو دهه گذشته نشان داده اند که تنها به زوال نظام راضی می شوند و اینکه تصور کنند نظام در یک روند قهقرایی حضور آنها را در انتخابات آینده به رسمیت خواهد شناخت به نظر می رسد که تنها یک توهم برای گرم کردن سر خود است.

/27217

منبع: رسالت