در دهه اول محرم و ایام تاسوعا و عاشورا، لینکهایی به سرعت در شبکههای اجتماعی جابهجا میشد و برای هرکس آن ایده تازگی داشت. لینکی که این بار یکی از علایق ایرانیها در عزاداریها را نشان گرفت؛ نذریها، شله زرد، قیمه امام حسین (ع)، حلیمهای صبح عاشورا و تاسوعا و قرمهسبزیهای سبز و ترش مزه با سرچی کوتاه در تهران راحتتر قابل رویت بود و کاربر سایت میتوانست به جستوجوی محل توزیع نذری در نزدیکترین نقطه نزدیک به خانهاش بپردازد. سایتی که زود در شبکههای اجتماعی دست به دست شد و به گفته داود مظفری، طرح و مدیر سایت، سرعت راهاندازیاش به همان اندازه انتشار کوتاه و چند ساعته بوده. همین باعث شده طراح و مدیر این سایت پسری از نسل چهارم به همراه دوستانش دست به کار شود و صحت اطلاعات درج شده در سایت را تایید کند. کاری که البته مانند همه تصمیمها غلط هم داشت و تعدادی از اطلاعات غلط از آب درآمد.
داود مظفری دانشجوی کامپیوتر دانشگاه آزاد است و یک نسل چهارمی که وقتی امسال غذای نذری نصیبش نشد، به فکر راهاندازی سایت نذرییاب در تهران افتاد.
داود میشود حدس زد که تو یه نسل چهارمی هستی، اما واقعاً از نظر ظاهری فرق داری با همنسلیهایت. تو شبیه به اصطلاح بچه مثبتها هستی، این تیپهایی که همهاش در حال درس خواندن، نمره آوردن و شیطانی نکردن، هستند. واقعا بچه مثبت هستی؟
خب من زندگی خاص خودم را دارم. شیطانیهای خاص خودم را دارم و شاید در این تعریفها نگنجد، اما خب مهم برایم این است که بتوانم با هر ظاهر و رفتاری اهداف خوم را پیش ببرم.
دقیقا متولد چه سالی هستی؟ و کجا درس میخوانی؟
من متولد 22 بهمن 1372 هستم. دانشجوی رشته نرمافزار در دانشگاه آزاد هستم و کار تخصصی که دنبال میکنم، توسعه وبسایتها و برنامهنویسی برای این سایتهاست. آخرین کاری که کردم هم همان سیستم نذرییاب است.
در طراحی سیستم نذرییاب ظاهراً همکاری هم داشتی، اما امروز تنها آمدی، همکارت چطور؟
همکار من آرمان طاهریان است که طراح سایت است، دانشجوست و در سمنان زندگی میکند.
داود! جرقه اولیه این سایت نذرییاب چه شکلی در ذهن یک جوان 19 ساله زده شد؟ این که احتمالاً اهل هیات عزاداری و نذری خوردن و دنبالش کشتن بودی یا چیز دیگری؟
اولین بار ایده چنین سیستمی دو سال پیش به ذهن من رسید، ولی فقط در حد فکر و ایده بود. قطعاً همینطور است، مردم ما امام حسین (ع) را دوست دارند و نذری ایشان را نعمت و برکت میدانند. هسته ایده من هم تاسیس یک بانک اطلاعاتی بود که با توجه به عرضه و تقاضا در وقت و مصرف سوخت و انرژی برای صرفهجویی به مردم کمک کند. 10 سال قبل هم مردم همه میدانستند که در منطقه کجا چه نذری دارند و به همدیگر انتقال میدادند. حالا من میخواستم این بخش از زندگی را به صورت آنلاین عرضه کنم.
یعنی میخواهی بگویی دو سال روی این ایده کار کردهای؟
نه. راستش تنبلی کردم و ایده را دنبال نکردم.
و دوباره کی به فکرش افتادی؟
امسال قبل از تاسوعا دوباره یادش افتادم و آن را در توییترم توییت کردم.
چرا این زمان؟
علتش این بود که معمولاً هر سال در این روز برای ما نذری میآوردند و امسال این اتفاق نیفتاد. بیرون رفتن ما و پیدا کردن نذری کلی وقت از خانواده گرفت و از اینجا بود که من دوباره یاد این ایده افتادم که از این طریق به مردم کمک شود.
و بازخوردها پس از این چند روز چگونه بوده است؟ آماری از بازدیدکنندگان دارید؟
امروز آمار بازدیدکنندههای سایت از مرز 70 هزار رد شد؛ یعنی روزی 20 - 10 هزار بازدید.
پیشبینی میکردی که نذرییاب اینقدر فراگیر بشود؟
اصلاً چنین تصوری نداشتم و برای همین روی دامنه شخصی خودم سایت راآپلود کردم. فکر نمیکردم سایت اینقدر سریع رشد پیدا کند. فکر میکنی به خاطر ایده نویی که پشت کار بود، خیلی زود برای خودش جا باز کرد.
اما فقط ایده نو هم نبود، شبکههای اجتماعی هم خیلی کمک کردند.
درست است. نذرییاب خیلی زیاد در شبکههای مجاری اشتراک گذاشته شد و همینطور وبسایتهای مربوط به اینترنت و فناوری اطلاعات و همچنین خبرگزاریها مطبوعات هم به سایت ما پرداختند و باعث فراگیری بیشترین شدند. برای مثال فردای روز عاشورا روزنامه ابتکار به نذرییاب پرداخت یا خبرگزاری وبنا سایت را به اشتراک گذاشت.
خب، طبق آماری که گوگل به تو میدهد، چند درصد از بازدیدکنندگان از شبکههای مجازی وارد شده بودند؟
حدود 60 درصد از بازدیدکنندگان سایت از طریق معرفی آن در شبکههای اجتماعی و اشتراکگذاری لینک وارد شدهاند.
19301