مستند «آرشیو متروک» ساخته مهرشاد کارخانی، روایت بخشهایی از زندگی و علایق احمد جورقانیان، کلکسیونر مشهور و قدرندیده فیلم است.
جورقانیان که از جوانی، پیگیرانه به دنبال خریدن و جمعآوری نسخههای سی و پنج میلیمتری و اریژینال فیلمهای ایرانی و خارجی بوده است، زندگیاش را پای این علاقه گذاشته و حالا صدها نسخه فیلم سی وپنج و البته صدها پوستر نایاب دارد.
او که با توجه به آرشیو منحصربه فردش تا سالها، دانشگاهها، سینماتکها و جشنوارهها را تغذیه میکرد، اینک سالهای میانسالی را پشت سر گذاشته و با مشکلات جسمی هم که گریبانش را گرفته، اوضاع و احوال خوبی ندارد. به اینها اضافه کنید سرقتی که به انبارش زده شد و دهها پوستر اریژینال و هزاران دی وی دی آرشیو او را از دسترس خارج کرد.
مهرشاد کارخانی هم عاشق سینماست. شاید تنها او میتوانست این عشق خالص مردی را به تصویر بکشد که خودش میگوید دیوانه این کار شده و زمانی که قیمت یک خانه در تهران سی هزارتومان بوده، او بابت یک نسخه فیلم سی و پنج میلیمتری، سیهزارتومان پرداخت کرده!
کارخانی در فیلمش تلاش کرده روی فیلمهای آرشیو جورقانیان متمرکز شود و همزمان با نمایش فیلمهایی از این آرشیو منحصر به فرد، روایت شخصی جورقانیان از زندگی و علائقش را ثبت کند. از این رو به نظر میآید فیلم بیش از آنکه یک مستند پرتره درباره شخص جورقانیان باشد، درباره آرشیو اوست. به همین دلیل فیلمساز از ورود بیش از اندازه به زندگی شخصی و روحیات جورقانیان پرهیز کرده و تا آنجا به او نزدیک شده که از موضوع آرشیوش دور نشود. گرچه جورقانیان دیگر با آرشیوش یکی شده و شاید مشکل بتوان او را بدون قوطیهای پزتیو و پوسترهایش تصور کرد.
«آرشیو متروک» همچنین ترجیح داده به جای رفتن سراغ آدمهایی که او را میشناسند یا با او کار کردهاند، کاملا روی حرفهای جورقانیان درباره خودش و آرشیوش تمرکز کند و این مساله، لاجرم نوعی تک صدایی بر فیلم حکمفرما کرده و شاید نتواند شناخت همه جانبهای از شخصیت او به دست دهد. گرچه اگر فرض را بر این بگیریم که فیلم آرشیو جورقانیان را محور اصلی خود قرار داده نه خود اورا، این کاستی قابل اغماض خواهد بود.
استفاده به جا از تصاویر فیلمهای آرشیو جورقانیان و انتخاب سکانسهایی هماهنگ با سخنان او یا سکانسهایی که ارتباط تماتیک با اوضاع و احوال جورقانیان به عنوان یک عاشق سینما دارد، از نقاط قوت «آرشیو متروک» است. طناب، مکبث، شاه لیر، کلمانتین عزیزم، آخرین قطار گان هیل، روکو و برادرانش، جاده، آگراندیسمان، آواز در باران، زد، گاو، قیصر، طبیعت بیجان، مغولها از جمله فیلم های استفاده شده در "آرشیو متروک" هستند. همچنین انتخاب نمای کلوزاپ در اکثر لحظاتی که چهره جورقانیان را میبینیم به احساس نزدیکی و همدلی مخاطب با او کمک کرده است.
«آرشیو متروک» بدون زیادهگویی و با دوری از احساساتگرایی تلاش کرده توجه مخاطبان را به ارزش این آرشیو ارزشمند نیز جلب کند؛ آرشیوی که ظاهراً حالا در وضعیت بسیار بدی است و در انباری اطراف کرج بطور امانی نگهداری میشود. طبعا دورازذهن نیست اگر سکته اخیر جورقانیان را با مشکلاتی که برای نگهداری فیلمها – که خودش میگوید مثل فرزندانش آنها را دوست دارد- پیش آمده، مرتبط بدانیم. اما چیزی که سوالبرانگیز مینماید، انفعال و سکوت دستگاهها و سازمانهایی است که وظیفه نگهداری و حفظ فیلمها و آثار باارزش سینمایی به عهده آنهاست.
آرشیو جورقانیان که شامل نسخههای اریژینال بسیاری از فیلمهای باارزش تاریخ سینمای ایران و جهان با کیفیت بسیار بالاست، جایش در فیلمخانه ملی و یا موزه سینماست. نگاه به این فیلمها و پوسترها باید همانند تابلوهای اصیلی باشد که در موزه هنرهای معاصر نگهداری میشود یا همانند کتب خطی در کتابخانه ملی. اینها سرمایههایی هستند که نگهداریشان از نابود شدنشان بهتر است. چرا حالا که فیلمخانه ملی و موزه سینما داریم، این سرمایهها باید نابود شوند؟ با خرید این فیلمها و پوسترهای ارزشمند، هم جورقانیان به سروسامانی میرسد و هم این آثار حفظ میشوند.
در کنار نمایش فیلم «آرشیو متروک» نمایشگاهی هم از پوسترهای منحصر به فرد جورقانیان - که بخشی از تاریخ سینماست - برای نخستین بار در خانه هنرمندان برپا شد. تعداد محدودی از پوسترهای خارجی او گزینش شد و در معرض دید علاقمندان قرار گرفت. اقدام بسیار مثبتی که به گمانم باید با سعه صدر بیشتر در گزینش، به پوسترهای ایرانی نیز تعمیم یابد و همچنین تعداد بیشتری از آثار خارجی را شامل شود. کاری که خود جورقانیان هم بسیار به آن مایل است و به نظر میرسد این حق علاقمندان جدی تاریخ سینماست.
5819